۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲
کد خبر: ۵۰۲۶۶۸
ساز جدايي در شوراي همکاري خليج فارس

موضع گيري قطري ها در مقابل رياض

عربستان در حال ائتلاف‌‌سازي عليه محور مقاومت است و شکاف در اردوگاه عربي فرصت مناسبي در اختيار ايران قرار داده است که بتواند از آن استفاده کند.
قطر و عربستان

به گزارش خبرگزاری رسا، بامداد چهارشنبه گذشته بود که رسانه‌هاي عربي از قول خبرگزاري «قنا» (خبرگزاري رسمي قطر) اظهارات امير قطر را منتشر کردند که در پايگاه هوايي العديد عنوان کرده بود: «قطر همزمان موفق شده روابط خوبي با آمريکا و ايران برقرار کند و از آنجا که ايران، (نقطه) ثقلي منطقه‌اي و اسلامي است و نمي‌شود آن  را ناديده‌ گرفت، از عقلانيت به دور است که تنش را با آن تشديد کنند، چرا که قدرت بزرگ است و ضامن ثبات در منطقه؛ چيزي که قطر به دنبال آن است.»

وي در خصوص اختلافات قطر با همسايگان خود نيز گفت: «پايگاه هوايي «العديد» قطر که هم مورد استفاده نيروهاي هوايي قطر است و هم آمريکا، از دوحه در قبال طمع ورزي هاي برخي کشورهاي همسايه خود حفاظت مي‌کند» .بن تميم، حزب الله لبنان را نيز يک جنبش مقاومت معرفي کرد. اگرچه ساعتي بعد مقامات خبرگزاري قنا از هک شدن اين سايت خبر دادند و عنوان کردند که براي چند ساعت صفحه توييتر و سايت اصلي شبکه هک شده و از دسترس آنها خارج شده است، اما اين موضوع نتوانست مانع واکنش شديد رسانه‌هاي سعودي شود.

 با وجود گذشت 6 روز، رسانه‌هاي عربستاني همچنان امير قطر را به خيانت و ايجاد شکاف در اتحاد اعراب متهم مي‌کنند و هنوز خشم اين رسانه‌ها درباره اظهارات جنجالي امير قطر که در خبرگزاري رسمي اين کشور منتشر شد، فروکش نکرده است. روزنامه‌هاي الحياه، عکاظ، رياض و شبکه العربيه، همچنان با اتهام‌زني به دوحه و انتقاد از سياست‌هايش، امير قطر را يک بار به اخوان‌المسلمين و بار ديگر به القاعده مرتبط و ارتباطش با ايران را شماتت مي‌کنند.

 در واقع مواضع اخير قطر ضربه بزرگي به  ناتوي عربي مد نظر آل سعود وارد کرده است، اما علاوه بر اين ضربه، شوراي همکاري خليج فارس نيز بدون شک بي تاثير از اين اختلاف بين اعضا نخواهد بود. در اين جهت روزنامه راي اليوم اعلام کرد، همزمان با شدت تنش در روابط بين عربستان و امارات متحده عربي با قطر و انبوه مقالات روزنامه هاي سعودي عليه امير قطر، اين سوال مطرح است که آيا اين روند تا خروج قطر يا اخراج آن از شوراي همکاري خليج فارس پيش خواهد رفت؟ 

نکته قابل توجه اينکه شيخ تميم، امير قطر، به خوبي مي داند که چه چيزي دشمنانش را در ابوظبي و رياض و نيز منامه و اندکي کمتر در قاهره نگران کرده است از همين رو تحت عنوان تبريک پيروزي حسن روحاني در انتخابات، و نيز حلول ماه رمضان با رئيس جمهور، روحاني، تماس گرفت و تاکيد کرد که روابط کشورش با ايران عميق، تاريخي و استوار است و اميدوار است اين روابط بيش از پيش تقويت شود و قطر در اين راه مانعي نمي بيند.

نکته قابل توجه اينکه اقدام قطر در توسعه روابط با ايران در زماني است که عربستان با حمايت و استقبال دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا در تکاپوي تشکيل ائتلاف نظامي و سياسي سني عليه ايران است و از اين رو مواضع اخير قطر به مثابه ناديده گرفتن تمام خط قرمزهاي سعودي است و به نوشته روزنامه هاي سعودي تماس با روحاني در اين شرايط زماني، تاکيدي بر سياست قطر و علني شدن چالش طلبي جسورانه با رويکرد تحريک آميز آن است. 
اکنون اين سوال مطرح است که اين اختلاف قطر و عربستان به کدام سمت خواهد رفت؟

قطر و عربستان اختلافات سرزميني با يکديگر دارند و اين اختلافات به درگيري نظامي نيز منجر شده است. اگر چه قطر در سال 1971 به استقلال دست يافت، اما ريشه اختلافات دو کشور به اوايل قرن بيستم باز مي گردد. در سال 1913 و به دنبال خروج عثماني ها از قطر، عبدالعزيز بن سعود تصميم گرفت اين کشور را اشغال و به پادشاهي آل سعود ملحق کند. اين تصميم عبدالعزيز اگرچه با دخالت انگليس و عقد توافقنامه «دارين» عقيم ماند، اما اختلافات و درگيري‌هاي مرزي مجددا در سال 1992 و در قالب حادثه «الخفوس» شعله ور شد. اين درگيري‌ها به کشته، زخمي و اسارت چندين نظامي قطري انجاميد. قطر بر اين باور است که دستيابي عربستان بر منطقه الخفوس به معناي سيطره اين کشور بر تمام خشکي‌هاي قطر است. منطقه الخفوس در مسير منتهي به پايگاه دريايي عربستان در «خور العديد» در جنوب قطر قرار دارد. بنابراين زمينه تاريخي- سرزميني براي درگير شدن دو کشور وجود دارد. 

از سوي ديگر قطر در جريان تحولات کشورهاي عربي به صورت قاطع از اخوان المسلمين حمايت کرد و اين در حالي بود که آل سعود موفقيت اين جنبش را تهديدي براي خود مي دانست. از اين رو مسئله اخوان المسلمين نيز بارها باعث اختلافات گسترده بين دو کشور شد. 

قطري ها مي دانند که آل سعود سعي دارد تمام کشورهاي همسايه کوچک را زير سلطه خود گرفته و آنها نبايد هيچ اقدامي خارج از چارچوب تعريف شده عربستان صورت دهند و نقش آن ها بايد محدود به نقشي باشد که رياض برايشان در نظر گرفته است. در چنين شرايطي کشورهاي کوچکي مثل قطر از عرصه مناسبات بين الملل حذف خواهند شد و اين موضوع خوشايند دوحه نيست. با توجه به اينکه قطر در برهه کنوني در برابر حملات ديگر کشورها خود را تنها مي بيند، اين کشور به دنبال يافتن متحدي قوي در منطقه است از همين روي تلاش دارد به ايران جهت همکاري هاي بيشتر و تفاهم منطقه اي نزديک شود.  البته نبايد اين موضع گيري را جدا از  استقبال سرد مقامات سعودي از امير قطر در اجلاس رياض دانست.

سفر دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا به عربستان و انعقاد قرارداد 500 ميليارد دلاري با رياض دو پيام مهم را به کشورهاي عربي انتقال داد: از يک سو ترامپ با اين قرارداد نشان داد که محور فعاليت هاي عربي آمريکا در منطقه، همچنان عربستان خواهد بود و اين به معناي پايان دوران دوستي قطر با آمريکاست که در دوره اوباما شاهد آن بوديم. اين سياست ترامپ، قطر و برخي ديگر کشورها را به حاشيه راند. از سوي ديگر قرارداد 110 ميليارد دلاري فروش سلاح به عربستان به معناي قدرتمند شدن رياض در برابر دوحه است و اين مسئله تهديدات زيادي را متوجه کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس خواهد کرد، چرا که عربستان همواره خود را به عنوان برادر بزرگ تر کشورهاي عربي خوانده است و نسبت به اين کشور ها مطامع ارضي دارد. 

تجربه‌ حمله‌ عراق به کويت در سال 1990، براي قطر حاوي پيام‌هاي معناداري است. آن سال‌ها، عراق عليه ايران مسلح شده بود و حالا عربستان تا بن دندان در تقابل با ايران مسلح شده است و در اين شرايط قطر منطقا بخشي از تقويت قدرت نظامي عربستان را عليه خود تصور کرده است.

بنابراين در شرايط کنوني قطر به نوعي در حال تغيير در اولويت هاي سياست خارجي خود است. قدرتمند شدن رياض در برابر پايتخت هاي ديگر عربي و به حاشيه رفتن دوحه، چاره اي براي قطر باقي نگذاشته است که به سمت ايران حرکت کند. 

در اين ميان يک نکته مهم را بايد متذکر شد و آن اين که قطر در جريان بحران هاي منطقه اي در کنار تروريست هاي تکفيري بود و از آنها حمايت مالي مي کرد، اما همواره حوزه هاي نفوذ اين کشور و اهداف آن با رياض تفاوت هاي اساسي داشته است، به گونه اي که قطر به صورت جدي در يمن هيچ‌گاه دخالت نکرد. اين مسئله به معناي اين است که به تدريج بايد شاهد واگرايي گسترده در شوراي همکاري خليج فارس بود. در همين جهت عمان نيز نشان داده است چندان در مسير سياست هاي عربستان حرکت نخواهد کرد و کويت نيز شخصيت نسبتا مستقلي از خود بروز داده است.

نبايد فراموش کرد که در سال 1392 نيز قطر به سبب حمايت از اخوان المسلمين با کشورهاي خليج فارس دچار تنش شد که در نهايت منجر به فراخواندن سفراي سه کشور عربستان،امارات و بحرين از قطر شد. 

در اين شرايط جمهوري اسلامي ايران بايد ديپلماسي خود را براي جذب قطر و ديگر کشورهاي مخالف عربستان فعال تر کند. عربستان در حال ائتلاف سازي عليه محور مقاومت است و شکاف در اردوگاه عربي فرصت مناسبي در اختيار ايران قرار داده است که بتواند از آن استفاده کند. هرچند قطر عليه محور مقاومت فعاليت هاي زيادي انجام داده است، اما همواره نشان داده است که پتانسيل چرخش در سياست خارجي خود را دارد و اين مسئله بستگي به فعاليت هاي ايران در جذب قطر دارد. به نظر مي رسد قطر در صورت حمايت هاي ايران بتواند از رياض فاصله بگيرد، چرا که آل سعود با تبديل کردن کشور خود به انبار سلاح هاي آمريکايي اکنون به عنوان بزرگترين دشمن کشورهاي عربي کوچک درآمده است. دستگاه ديپلماسي ايران نبايد اين فرصت را از دست دهد، چرا که حفظ همراهي قطر مي تواند در پرونده عراق، سوريه، لبنان، يمن و به ويژه فلسطين بسيار سودمند باشد./۹۱۶/ ۱۰۲/ع


يوسف شفيعي

ارسال نظرات