بررسی سریال معاویه

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیراه نیست اگر بگوییم «در جهانی زندگی میکنیم که کلمات بیشتر از گلولهها آدم کشتند!»، کلماتی که گاهی اوقات روی کاغذ، تبدیل به فیلمنامه میشوند و در قامت آثار داستانی، اعم از سریال و فیلم سینمایی بهدنبال راهی میگردند تا به خانهها نفوذ پیدا کنند و روح و قلب بینندگان خود را آرام و بیسروصدا بهدست گیرند.
تقریباً اوایل دهه 1390 شمسی بود که بازار سریالهای ترکیهای داغ شد؛ سریالهایی که بخش مهمی از محتوایش غیراخلاقی و خانوادههای ایرانی را نشانه رفته بود؛ سریالهایی چندصدقسمتی که عمدتاً با مفاهیمی همچون عشقهای مثلثی، خیانت، روابط نامشروع و... پیوند خورده بود و بسیاری از خانوادههای ایرانی را دچار تزلزل در روابط میکرد. یکی از شاخصترین نمونهها، سریال «حریم سلطان» بود که در آن تقریباً هیچ حریمی دستنخورده باقی نماند!
اگرچه تب سریالهای ترکیهای هنوز داغ است و در خلأ جدیِ جایگزین مناسب در تلویزیون ایران، این آثار همچنان یکهتازی و جذب مخاطب میکنند، اما در یکی دو سال اخیر، یک رقیب جدی برای سازندگان سریالهای ترکیهای پیدا شده است؛ رقیبی که کمی آنطرفتر در بیابانهای خشک عربستان سعودی نشسته است و بهزبان عربی سریال میسازد.
ماه رمضان امسال با یک سریال جنجالی عربزبان بهنام «معاویه» پیوند خورد و بسیاری از توجهات را به سمت و سوی آن برد، سریالی که از شبکه mbc متعلق به عربستان سعودی پخش میشود و روایتی از صدر اسلام را مقابل دوربین برده است؛ داستان این سریال همانطور که از نام آن پیداست به معاویةبن ابیسفیان اختصاص دارد و سالهای ابتدایی ظهور اسلام در حجاز را روایت میکند. موضوع اصلی در این سریال عربی که تاکنون قسمتهای اولیهای از آن پخش شده است، بیتفاوتی آشکار به شخصیتهای مهمی همچون پیامبر ختمیمرتبت حضرت محمدبن عبداللّه صلّی الله علیه و آله و سلّم، حضرت امیرالمؤمنین امام علیبن ابیطالب علیه السّلام و محوریت بخشیدن به معاویه در آن دوران است.
فارغ از کیفیت ساخت این سریال که اکنون به آن نمیپردازیم، توجه به این امر حائز اهمیت است که ظاهراً کشورهای عربزبان بهویژه عربستان سعودی تمرکز جدی خود را به ساخت سریالهای تاریخی گذاشتهاند و از این بستر تلاش میکنند با تزریق خوراکهای ایدهآل خود به مخاطبان، فکر و ذهن او را از واقعیت پرت کنند و بازنماییهای جدیدی ارائه بدهند. سریال معاویه بهعنوان تولید اخیر این کشور، تلاش میکند بازنمایی متفاوتی از تاریخ اسلام، شخصیتهای تأثیرگذار و منفور آن دوره و... ارائه بدهد.
نمونه دیگر، سریال حشاشین است که دقیقاً در ماه رمضان سال گذشته از شبکه اصلی تلویزیونی مصر پخش شد و همین مسیر را دنبال میکرد؛ با این تفاوت که بهدنبال ارائه بازنمایی غیرواقعی از مردم ایران در دوران کهن تاریخی در عصر خلافت فاطمیان بود، بنابراین میتوان گفت حشاشین سریالی کاملاً ضدایرانی بود و معاویه سریالی ضدتشیع.
آیا سریال معاویه خوشساخت است؟
تاکنون قسمتهای اولیهای از این سریال منتشر شده است و شاید قضاوت درباره آن کمی زود باشد، اما مروری بر همین چند قسمت نیز بهوضوح نشان میدهد که این سریال عربی از پیرنگ داستانی منسجم برخوردار نیست و بیش از آنکه بهدنبال خلق داستان باشد، بیشتر بهدنبال شعارزدگی گُلدرشت بهنفع معاویه است، از سویی دیگر، نادیده گرفتن و چهبسا مخالفت آن با نص صریح بسیاری از منابع تاریخی بهویژه منابع معتبر اهلسنت در وقایعی همچون جنگ بدر و احد و....، سریال را در مظان اتهام قرار میدهد و این برچسب را به آن میزند که تنها هدف از ساخت این سریال، سفیدشویی معاویه و یاران او در صدر اسلام است،
همچنین، از نظر بازیگری، فیلمنامه و کارگردانی هم سریال معاویه تا پایان این قسمتها، اتفاق خارقالعادهای را رقم نزده و بهخلاف سریال حشاشین که حداقلهای فنی را داشت، جذابیت خاصی برای مخاطبانش بههمراه نداشته است، در حقیقت میتوان گفت که سریال معاویه یک گام عقبتر از حشاشین بوده است،
علاوه بر اینها، نکته قابل تأمل اینجاست که براساس منابع معتبر و اصلی اهلسنت، نظر بسیاری از معتقدان به این مذهب نسبت به معاویه «منفی» است، چرا که معتقدند او روی یکی از خلفای راشدین شمشیر کشیده است.
سریال معاویه ساخته شد؛ چه باید کرد؟!
اما سؤال اساسی اینجاست؛ در مواجهه با چنین سریالی چه باید کرد؟ آیا میتوانیم به عربستان سعودی بگوییم؛ "سریالی با محتوای تحریف تاریخ با محوریت معاویه نساز؟!"، قطعاً خیر.
آیا میتوانیم آن را فیلتر کنیم تا کسی آن را نبیند؟! در عصر فعلی با گسترش دریچههای ارتباطی مجازی، پاسخ باز هم منفی است! بنابراین چه باید کرد؟ بهنظر میرسد که تنها راه مقابله با این موضوع را باید در سازمانی بهنام «صداوسیما» بهعنوان متولی اصلی سریالسازی در کشور یا در جایی مثل شبکه نمایش خانگی که در سالهای اخیر توان فنی و مالی قابلتوجهی پیدا کرده است، جستوجو کرد. پاسخ مورد انتظار نه از جنس محدودیت است، نه از نوع شعار و بیانیه، بلکه پاسخی از جنس خودش است؛ سریال در برابر سریال، داستان در برابر داستان! رعایت انصاف در برابر تحریف!
خیلی از دهه هفتادیها و شصتیها دیگر یادشان رفته است آخرین سریالی که مردم را میخکوب تلویزیون در شبهای ماه رمضان میکرد، چهاسمی داشت و دهه هشتادیها هم که اصلاً حسی نسبت به این سریالها ندارند! واقعیت را باید پذیرفت؛ سالهاست که تلویزیون نتوانسته است سریال خیابانخالیکن(!) برای کنداکتور مهمی مثل رمضان بسازد، از ساخت سریال تاریخی الفویژه هم خبری نیست؛ از زمان ساخت سریالهایی مثل مختارنامه و یوسف پیامبر بیش از یک دهه گذشته است و سریالی مثل امام علی(ع) هم بیشتر از 30 سال از عمرش میگذرد، طبیعی است که در این زمین خالی، «چغندر» سلطان مرکبات و سریالی مثل «معاویه» تبدیل به یکی از پرجستوجوترین کلیدواژههای ایرانیان طی یک هفته اخیر بشود.
نباید فراموش کنیم که عربستان سعودی پیشینهای قوی در ساخت سریال ندارد و نخستین گامهایش را در این مسیر برمیدارد اما کارگردانان ایرانی سالهاست که با سریالهای چشمنواز خود که نام برخی از آنها در بالا ذکر شد، در جهان عرب آقایی میکردهاند، نمونه آن سریال یوسف پیامبر است که به زبان عربی ترجمه شد، در مصر و دیگر کشورهای عربزبان پخش شد و تحسینها را برانگیخت.
جمعبندی
جمعبندی صحبتها این است که کشورهای همسایه ما سراغ ساخت سریالهای استراتژیک رفتهاند؛ مصر با حشاشین مثلاً تاریخنگاری میکند و عربستان با معاویه دست به تحریف وقایع میزند، ترکیه هم با ساخت سریالهایی با مضامین متفاوت بهدنبال اهداف گردشگری خود و جذب گردشگر از بین ایرانیان است.
در چنین شرایطی، صداوسیما که بدون شک متولی اصلی ساخت سریالهای الفویژه و تاریخی است، از ساخت سریالهای استراتژیک که بتواند پاسخی به این تحریفات باشد، غفلت کرده است، کافی است نگاهی به کنداکتور رمضانی تلویزیون بیندازیم تا مشخص شود که سریالهای رمضانی تلویزیون امسال، استراتژی ندارند، ذهن زیبا، بدل و...، هیچ کدام حرف جدی برای گفتن ندارند و تنها در روایت یک داستان چندخطی آپارتمانی ماندهاند، این اتفاق در حالی است که دیگر کشورهای اسلامی رو به ساخت سریالهای استراتژیک آوردند، یک سال با سریال ضدایرانی حشاشین به استقبال ماه رمضان میروند و سال بعد، همراه با معاویه اعتقادات مذهبی مسلمانان را بهدست میگیرند.
با جمیع اوصاف، نیاز به ساخت سریالهای استراتژیک بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و خلأ آنها بهشدت به چشم میآید؛ کارهایی که در دست تولید است نیز پیشرفت چندانی نداشتند، پروژه سریال موسی با این سرعت اندک، بعید است حالاحالاها روی آنتن برود، سلمان فارسی چند سالی کار دارد و خبری هم از ساخت سریالهای تاریخی دیگر با محوریت تاریخ اسلام، دوران پیامبر اسلام، زمان خلفا و امامت امیرالمؤمنین علیه السّلام نیست، در زمین خالی بازی میکنیم و شاهد ساخت سریالهای غیرهنرمندانه و صرفاً شعاری دیگر کشورها هستیم.
البته کمی بیانصافی است اگر همه تقصیرات را گردن صداوسیما بیندازیم و از بقیه نهادهای فرهنگی عبور کنیم؛ بهویژه آنکه شبکه نمایش خانگی در چند سال اخیر قدرت خوبی چه از نظر سختافزاری ساخت سریال و چه از نظر مالی پیدا کرده است، حتماً پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی نیز توانایی ساخت سریالهای استراتژیک را دارند.
بهنظر میرسد که همه دستگاههای متولی فرهنگ باید بهنوعی وارد این موضوع شوند تا زمین بازی برای ساخت سریالهای کممحتوا و تحریفی مثل معاویه خالی نشود.