کنکاشی پیرامون سرور و سوگ اهل بیت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، شادی و غم، فرح و حزن، سرور و سوگ در فرهنگ دینی با هم و در کنار هم به کار رفتهاند.
در روایات گوناگونی پیشوایان معصوم فرمودهاند: شیعیان ما جزء سرشت ما هستند در شادی ما شادند و در غم ما اندوهگین، ازجمله امام صادق (ع) فرمود: «شِیعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا خُلِقُوا مِنْ فَضْلِ طِینَتِنَا یسُوؤُهُمْ مَا یسُوؤُنَا وَ یسُرُّهُمْ مَا یسُرُّنَا؛ پیروان ما از مایند و از سرشت ما سرشته شدهاند آنچه ما را اندوهگین میسازد آنان را غمگین میکند، آنچه مایه خوشحالی ما میگردد آنان را نیز خرسند میگرداند.»(1)
در این گفتار بر آنیم که به موارد سوگ و سرور پیشوایان معصوم و اهلبیت (ع) بپردازیم. کی و کجا آنان خوشحالاند؟ و در چه زمان و به وسیله چه چیزهایی آنان اندوهگین میشوند؟ و آیا در این زمان غمگیناند یا خوشحال؟
به سرفصلهایی در این رابطه بهصورت اشاره میپردازیم تا سروران خود حدیث مفصل از این مجمل بخوانند و خود به گونه گسترده در مناسبتها به آن اشارت کرده و روشنگری کنند:
شاد کردن شیعیان
از مواردی که امامان معصوم (ع) خوشنود و خوشحال میشوند، آن جایی است که برای پیروانشان قدمی برداشته شود تا به آن وسیله اسباب خوشنودی آنان فراهم شود، بهویژه اگر در زمان و مکانی باشد که ستمگران میدان دارند و دست شیعیان از حاکمیت کوتاه است، در این شرایط ادخال سرور در قلب و جان پیروان اهل بیت مایه خوشحالی آنان است.
محمد بن اسماعیل گوید امام هشتم(ع) فرمود: «همواره هستند کسانی در دستگاه و دربار ستمگران که خداوند جانشان را نورانی ساخته و حجت را بر آنان تمام کرده و زمینه و امکانات خدمت و کار را برایشان فراهم کرده برسانند، اینگونه کسان پناهگاه شیعیان ما به شمار میروند تا به آنان ضرری وارد نیاید و نیازشان برطرف گردد و ترس از جانشان رخت بربندد. اینها مؤمنان راستین و امینهای خدا در زمین هستند که نور وجودشان برای اهل آسمانها مانند ستارگان برای زمینیان پرتوافشانی میکند و به برکت نور آنان قیامت روشن میشود. سوگند به خدا که اینگونه کسان برای بهشت آفریده شدهاند و بهشت نیز برای آنان خلق شده. پس گوارایشان باد و شیعیان ما اگر بخواهند میتوانند به این مقام راه یابند.»
محمد بن اسماعیل پرسید از چه راهی میتوان به این جایگاه دست یافت؟ امام (ع) فرمود: «تَکونُ مَعَهُمْ فَتَسُرُّنَا بِإِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ مِنْ شِیعَتِنَا- فَکنْ مِنْهُمْ یا مُحَمَّد؛ آن که در بین شیعیان ما باشد و آنان را خوشحال سازد ما را نیز خوشحال و مسرور ساخته است، ای محمد (تلاش کن) که از آنان باشی.»(2)
در این حدیث نورانی به یکی از عوامل خوشنودی و سرور امامان (ع) اشاره شده و آن اسباب خوشحالی شیعیان را فراهم کردن و شاد کردن آنان است به وسیله رساندن منفعت و ارائه خدمت به آنان و یا برداشتن سختی و دشواری از زندگی آنان بهویژه در دوران خفقان و حاکمیت ستمگران.
اشاره به نمونهای دیگر در این زمینه خالی از لطف و فایده نیست: «مردی از اهل ری میگوید: یکی از دبیران یحیی بن خالد فرمانروای ما شد، من مقداری بدهکار بودم او آنها را از مطالبه کرد... به من گفته شد که او خود را به این مذهب (شیعه) منتسب کرده است... من تصمیم گرفتم بهسوی خدای تعالی بگریزم، حج رفتم و خدمت سرورم موسی بن جعفر رسیدم و از وضعیت خود نزد ایشان درد دل کردم، ایشان نوشتهای همراه من کرد که چنین نوشته بود: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم اعْلَمْ اَنَّ لِلَّهِ تَحْتَ عَرْشِهِ ظِلّاً لَا یسْکنُهُ اِلَّا مَنْ اَسْدَی اِلَی اَخِیهِ مَعْرُوفاً اَوْ نَفَّسَ عَنْهُ کرْبَةً اَوْ اَدْخَلَ عَلَی قَلْبِهِ سُرُوراً وَ هَذَا اَخُوک وَ السَّلَامُ»(3)
او میگوید از حج برگشتم و این نامه را به آن شخص طلبکار دادم، او بعد از خواندن نامه ایستاد و نامه را بوسید، سپس دستور داد، اموال و جامههای او را آوردند و آنها را میان من و خودش دینار دینار تقسیم کرد و آنچه را که قابل تقسیم نبود پولش را به من داد... آنگاه دیوان را خواست و هرچه به نام من ثبت بود حذف کرد و گواهی عدم بدهکاری به من داد، من با او خداحافظی کردم و رفتم.
سال بعد به حج رفتم و برایش دعا کردم و خدمت امام (ع) رسیدم و جریان را به عرض ایشان رساندم، همانگونه که شرح جریان را بیان میکردم چهره آن حضرت از شادی میشکفت، عرض کردم سرورم آیا این کار شما را خوشحال کرد؟ فرمود: «ای و اللّه! لقد سرّنی و لقد سرّ آبائی و اللّه لقد سرّ امیر المؤمنین- علیه السّلام- و اللّه لقد سرّ رسول اللّه- صلّی اللّه علیه و آله و سلّم- و اللّه لقد سرّ اللّه»(4)
آری این است نتیجه گرهگشایی، قضای دین و رفع نگرانی از یک مسلمان راستین بنابراین یکی از موارد سرور اهل بیت (ع) خدمترسانی به مؤمن و گرهگشایی از کار شیعیان است.
راستی و درستی با مخالفان
در لابهلای رهنمودهای امامان (ع) به این نکته ظریف و راهگشا میتوان دست یافت و با عمل به آن دل آنان را شاد کرد و آن این است که با مخالفان و کسانی که فرهنگ اهلبیت (ع) را قبول ندارند و به ولایت آنها باور ندارند بهگونهای برخورد و معاشرت شود که از رفتار شیعیان معارف و ادب اهل بیت (ع) را دریافت کنند و کارهای پیروان آنان را مستند به پیشوایان معصوم آنان کنند.
به این رهنمود امام صادق (ع) رئیس مذهب جعفری بنگریم و موارد سرور و خوشحالی آنان را برای دوستان آنها بیان کنیم: «وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ اِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ اَدَّی الْاَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی فَیسُرُّنِی ذَلِک وَ یدْخُلُ عَلَی مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا اَدَبُ جَعْفَرٍ وَ اِذَا کانَ عَلَی غَیرِ ذَلِک دَخَلَ عَلَی بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا اَدَبُ جَعْفَر»(5)
در این کلام نورانی به چند چیز به عنوان عوامل سرور اهل بیت اشاره شده است:
1 - شرکت در تشییع جنازه مخالفان اهل بیت
2 - عیادت از بیماران آنها
3 - پرداخت حقوق آنان
4 - پاکی و پرهیزکاری دینی
5 - صداقت و راستی
6 - امانت و درستی
7 - خوشخلقی
8 - تأدب به آداب جعفری
اما آنچه برخلاف این امور باشد نهتنها امامان را خوشحال و خوشنود نمیسازد بلکه مایه سرشکستگی آنان میشود و مخالفان با زبان حال و قال به نقد و طعن آنها خواهند پرداخت و وای بر شیعهای که گفتار و رفتارش باعث آن شود که امام معصوم خویش را زیر سؤال ببرد.
ولایت در دست نااهلان
معمولاً در عرف جامعه اینگونه مرسوم است که روزهای عید را جشن میگیرند و اظهار شادی و سرور میکنند، به دیدار یکدیگر میروند و از لباس و پوشش تمیز و نو استفاده میکنند، در اسلام سفارش شده که مسلمانان، اعیاد بهویژه اعیاد مذهبی را با آداب و شکوه خاصی برگزار کنند و عید را با عبادت در هم آمیزند، در عین آن که به شادی و دید و بازدید میپردازند از یاد خدا و نمازهای مستحبی و دعاهای وارده غفلت نکنند.
گرچه به فرمایش امام علی (ع): «کلُّ یوْمٍ لَا تَعْصِی اللَّهَ فِیهِ فَهُوَ یوْمُ عِید؛ هر روزی که در آن خدا نافرمانی نشود عید است.»(6) لکن به «عید قربان» و «عید فطر» و بهویژه «عید غدیر» اهمیت ویژهای داده شده است.
برای نماز فطر و قربان، نماز ویژهای وارد شده که با آداب خاصی انجام میگیرد و بهگونهای شکوه حضور مردم در آن موضوعیت دارد و افزون بر آن نوعی عبادت است که همراه با آراستگی جامه به آراستگی جان مسلمانان کمک میکند و آنان را از فیض و فضل الهی در این اعیاد بهرهمند میسازد.
در اسلام سفارش شده که مسلمانان، اعیاد بهویژه اعیاد مذهبی را با آداب و شکوه خاصی برگزار کنند و عید را با عبادت در هم آمیزند، در عین آن که به شادی و دید و بازدید میپردازند از یاد خدا و نمازهای مستحبی و دعاهای وارده غفلت نکنند.
گزیده سخن آن که روز عید روز اظهار شادی و سرور است ولی امامان معصوم (ع) گاهی در اعیاد اظهار حزن کردهاند. عبدالله دینار گوید امام باقر (ع) فرمود: «یا عَبْدَ اللَّهِ مَا مِنْ عِیدٍ لِلْمُسْلِمِینَ اَضْحًی وَ لَا فِطْرٍ اِلاَّ وَ هُوَ یتَجَدَّدُ فِیهِ لآِلِ مُحَمَّدٍ حُزْنٌ قُلْتُ فَلِمَ قَالَ لِاَنَّهُمْ یرَوْنَ حَقَّهُمْ فِی یدِ غَیرِهِم؛ ای (عبدالله) هر عید قربان و فطری برای مسلمان فرامیرسد غم و اندوه ما اهل بیت تجدید میشود! گفتم چرا؟ فرمود: چون که حق (اهل بیت) در دست دیگران است.»(7)
از این کلام نورانی چند مطلب از منطوق و مفهوم آن به دست میآید:
1 - عید قربان و عید فطر دو عید اسلامی به شمار میروند.
2 - در این دو عید غم اهل بیت تازه میشود.
3 - علت اندوهگین شدن آنان افتادن حق در دست نااهلان است.
4 - اگر حق در دست شایستگان باشد اهل بیت خوشحال و خوشنودند.
آنچه در آغاز به ذهن انسان میرسد آن است که چرا در روز عید غم اهل بیت تجدید میشود؟ شاید سؤال اینگونه پاسخ داد که معمولاً رسم و آداب مردم در جامعه دینی بر آن است که در اعیاد مذهبی به دیدار بزرگان و رهبران دینی و حاکمان و زمامداران خود میروند و ضمن تبریک به آنان از رهنمودهای راهگشای آنان بهرهمند میشوند.
در دوران امامت پیشوایان معصوم بهجز چند سالی از زمان امام علی (ع) این اتفاق پیش نیامد، مردم به جای آن که خدمت امامان برسند و از کوثر معارف آنان بهرهمند شوند بهسوی کسانی رو میآوردند که دستشان به خون انسانهای پاک آلوده بود و یا دستکم اهلیت و شایستگی امامت و رهبری امت اسلامی را نداشتند.
غم و غصه اهل بیت، شخصی نبود، اندوه آنان از این نظر بود که چرا مردم راه را گم کردهاند و درِ مدینه علم و معرفت و حتی سیاست به معنای درست آن را به روی خود بستهاند و به کسانی روی آوردهاند که نه اهلیت علمی دارند و نه شایستگی عملی.
بنابراین تجدید غم، به دلیل ناآگاهی مردم و نشناختن تکلیف درست آنان بود این اندوه فقط جنبه عاطفی نداشت بلکه در آن بُعد عقلانی پررنگتر بود.
پرسش دیگری که از این حدیث به ذهن میآید آن است که آیا همیشه و در همه روزگاران امامان معصوم (ع) در ایام عید قربان و فطر غمگیناند یا در شرایط و زمان و مکان ویژهای چنین هستند؟
در پاسخ میتوان اشاره کرد که منطوق این حدیث شریف آن است که علت ناراحتی و غم اهل بیت افتادن امور جاری و حاکمیت و رهبری به دست انسانهای نالایق و ناشایستهای بوده است که همه گونه آلودگی و گناه را انجام میدادند و ادعای جانشینی پیامبر (ص) و پیشوایی مردم را هم داشتند، در چنین جامعه و فضایی جا دارد که امام معصوم (ع) در روز عید هم غمگین باشد و بر نادانی امت و انحراف آنان غصه بخورد.
اما مفهوم این حدیث آن است که اگر در زمان و مکان و عصر و مصری انسان شایسته و امین و باکفایتی زمام امور مسلمانان را عهدهدار شود و سکانداری کند در چنین فرضی امامان (ع) خشنود و خوشحالاند؛ زیرا امانت را در دست اهل آن میبینند و حقشان را در دست خودی میبینند نه بیگانه و غیرخودی.
پیام این حدیث ظریف آن است که مسلمانان عالم بهویژه شیعیان باید تلاش کنند تا با یک حرکت سیاسی و جهادی و بسیجی زعامت امور امت را به دست کسانی بسپارند که مورد عنایت و تأیید اهل بیت (ع) هستند و آنان همان فقیهان عادلی هستند که دستور مراجعه به آنان و دخالت آنها در (مجاری امور) از سوی اهل بیت (ع) صادر شده است.
امروز با سربلندی تمام میتوان گفت ایران اسلامی اسباب خوشحالی اهل بیت (ع) را فراهم ساخته است؛ زیرا بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) از تربیتیافتگان مکتب اهل بیت (ع)، مسیر رهبری را از دست حاکمان جور گرفت و به دست حاکمان عدل سپرد و خود یک دهه در این جایگاه رفیع قرار گرفت و پس از او نیز مردم و خبرگان فهیم و آگاه آنان زمام امور جامعه دینی را به دست فرزانه فرهیخته و شاگردی از شاگردان مکتب اهل بیت سپردند که امامگونه میخروشد و دیدهبانی میکند و هشدار میدهد.
باید همواره سجده شکر به جای آوریم که خداوند عمر ما را در مقطعی از تاریخ قرار داد که با عنایات ولیعصر (عج) و به نمایندگی از آن بزرگوار «فقیه عادل» در رأس جامعه دینی قرار دارد که با علم و عملش فضای جامعه را بهسوی ارزشها و الگوهای دینی فرامیخواند.
شکر واقعی این نعمت بزرگ آن است که در پاسداری از حریم ولایت از هیچ کوششی دریغ نورزیم و همواره بر این مهم پافشاری کنیم که باید قطار نظام اسلامی بر ریل ولایت فقیه قرار گیرد و جریان داشته باشد تا آسیبی به نظام اسلامی و مردم مسلمان وارد نشود.
اگر بر این تکلیف اجتماعی پایبند بمانیم و دیگران را به پایبندی و بیداری دعوت کنیم به یقین زمینه سرور و خوشحالی اهل بیت (ع) و امام عصر (عج) را فراهم کرده و از زمینهسازان ظهور آن حضرت به شمار خواهیم آمد./9314/۷۰۳/ح
منابع و مآخذ:
1. بحارالانوار، ج 65، ص 24.
2. بحارالانوار، ج 72، ص 350.
3. بحارالانوار، ج 48، ص 174.
4. میزان الحکمه، ج 4، ص 2452.
5. کافی، ج 2، ص 636.
6. وسائلالشیعه، ج 15، ص 308.
7. عللالشرائع، ج 2، ص 389.