۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۳
کد خبر: ۵۲۹۲۵۲
حجت الاسلام کشکولی:

احیای عقل معلول مرگ هوای نفس است

استاد حوزه علمیه گفت: امیر مؤمنان(ع) در روایتی می فرمایند، اگر کسی قصد درک حقیقت را دارد باید عقلش را احیا کند و لازمه احیای عقل این است که انسان نفسش را بمیراند.
حجت الاسلام کشکولی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام احمد کشکولی در سخنرانی شب گذشته که بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد الرسول واقع در خیابان پروین اعتصامی برگزار شد، گفت: انسان عاقل غلظت روحی ندارد.

وی در ابتدا با اشاره به روایتی از امیر مؤمنان(ع) که می فرمایند، اگر کسی قصد درک حقیقت را دارد باید عقلش را احیا کند و لازمه احیای عقل، این است که فرد باید نفسش را بمیراند، افزود: انسان باید در نظر سنجی از وجود خودش این حقیقت را دریافت کند و بررسی کند که آیا رذائل نفسانی اش تبدیل به فضائل اخلاقی شده است یا خیر.

حجت الاسلام کشکولی ادامه داد: احیای عقل سبب کاهش یافتن جلالت انسان نزد خودش خواهد شد؛ انسان عاقل غلظت روحی ندارد و سرتاسر وجودش لطافت است به همین سبب به راحتی خشمگین و غضبناک نمی شود.

استاد حوزه علمیه اذعان کرد: امام حسین(ع) در روایتی می فرمایند، حوائج مردم به سوی شما، نعمت های خداوند بر شما است پس با ملالت و سستی برخورد نکنید؛ انسان عاقل نور بی نهایت پیدا می کند.

وی با بیان این خداوند نور آسمان ها و زمین است، اظهار کرد: همه نورانیت عالم هستی نتیجه نور خداوند است ولی برای درک این مطلب لازم نیست وجود خداوند در برابر دیدگان انسان ها نمایان باشد.

حجت الاسلام کشکولی با توجه به آیات قرآن در رابطه درخواست های حضرت موسی(ع) از خداوند قبل از ملاقات با فرعون، تشریح کرد: حضرت موسی(ع) قبل از ملاقات کردن فرعون چند چیز که از فضائل بزرگ اخلاقی است را از خداوند می طلبد؛ شرح صدر همان لطافت روحی است که غلظت و درشتی های وجود انسان را نرم می کند و باعث می شود انسان در برخورد با دیگران، دقت نظر بیشتری داشته باشد.

استاد حوزه علمیه در پایان خاطرنشان کرد: بنده از یکی از خدام قدیمی حرم امام رضا(ع) درخواست کردم که داستانی از کرامات حضرت رضا(ع) برایم تعریف کند، او گفت، حدود شصت سال پیش مرد ساده دلی در راه رسیدن به مشهد با دزدی مواجه می شود که او را فریب می دهد و به او می گوید من از جانب امام رضا(ع) آمده ام و امام فرمودند، پول های تو را بگیرم و در مشهد به تو پس بدهم، آن شخص ساده دل می پذیرد و همه پول هایش را به آن دزد می دهد، آن خادم تعریف می کرد مرد ساده دل به حرم امام رضا(ع) آمد و عرضه داشت من به چیزی که شما خواستید عمل کردم، شما نیز به قولی که دادید عمل کنید؛ بعد از مدتی آن شخص ساده دل خبری دریافت نکرد به همین سبب می خواست فرش حرم را جمع کند و در عوض پولش بردارد که یکمرتبه به اندازه پولی که به آن دزد داده بود، زیر فرش حرم پولی پیدا کرد و برداشت؛ انسانی که دلش بی آلایش باشد، حقایق را بهتر درک می کند./867/پ۲۰۲/ب۲

ارسال نظرات