سنگینی رسالت تبلیغ و غفلت حوزه از ظرفیت هنر
اشاره: هنر همواره قالبی دلنواز و روح افزاست که بهره گیری از آن در انتقال مفاهیم ارزشمند انسانی و اسلامی میتواند آن را دلپذیر کند و دلها را برای پذیرش معارف بلند دین آمادهتر کند؛ نگاه از دریچه هنر میتواند زیبایی های مغفول مانده از دین و آموزههای دینی را بر ما عیان کند.
با این وصف به نظر میرسد آنطور که باید ابزار هنر مورد عنایت و توجه اهل دیانت واقع نشده است؛ از اینرو حجت الاسلام غلامرضا یوسف زاده، استاد دانشکده صدا و سیمای قم در گفتوگو با خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، به نقش ارزشمند هنر در ترویج معارف والای دینی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
رسا ـ در حال حاضر تمدن غرب برای تعمیق فرهنگ لیبرالی در کشور خود و سایر کشورها، هنر را به خدمت گرفته است؛ گرچه برخی از هنرها همچون شعر با فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی قرین شده است؛ اما از برخی هنرها همچون سینما، قصه، رمان، نقاشی و... کمتر توانستهایم در معرفی مفاهیم دینی استفاده کنیم؛ در همین راستا درباره نقش و جایگاه هنر در معرفی دین و زیبایی آموزههای دینی توضیح بفرمایید؟
یکی از جنبه های هر دینی که بسیار حائز توجه و اهمیت است، تبلیغ آن دین است و برای تبلیغ دین، ابزارهای متفاوتی به کار بسته می شود؛ از ابزارهای مهم، اساسی و کاربردی تبلیغ در هر دینی، هنر است.
اگر به قرآن، این کتاب آسمانی هنرمندانه بنگریم، استفاده از هنر را در هر کدام از آیات آن شاهد خواهیم بود که چگونه پروردگار عالم برای ارائه مبانی دین خود از هنر بهره گرفته است و این درجه بالای هنر و هنرمندی در قرآن تا آنجاست که خداوند از مدعیان دعوت به تحدی می کند که اگر می توانید سوره یا حتی آیه ای مانند قرآن بیاورید.
استفاده از داستان های متعدد و تمثیل های زیبا و ادبیات منحصر به فرد و استفاده از تکنیکهای مختلف در بیان داستان و هنرورزی در موضوعات مختلف، همه مؤید تأثیرگذاری هنر و کاربرد آن در انتقال مفاهیم دینی است؛ ما در یک تقسیم بندی دو نوع هنر میتوانیم داشته باشیم، یکی هنر توحیدی و دیگری هنر غیر توحیدی است و هویت و معیار هر هنری از مبانی آن نشأت میگیرد.
منظور از مبانی، مبانی فکری است که شامل هستی شناسی و گزارههای اخلاقی می شود و در بحث هستی شناسی در سه حیطه بحث میشود؛ اول حیطه خداشناسی، دوم نگاه به انسان و در یک کلام انسان شناسی و سومین حیطه جهان شناسی است که باید مورد بحث قرار گیرد.
هنر توحیدی، هنری است که در مبانی فکری توحیدی ریشه دارد و هستی را حق تعالی و مظاهر آن میبیند و انسان را موجودی میبیند که دارای عوالمی شامل دنیا و آخرت میشود و زندگی او ابدی است؛ هنر به شکل عام و هنر دینی و توحیدی به طور خاص، علاوه بر مبانی به غایت آن نیز شناخته میشود و به عبارت سادهتر هنر دینی و غیر دینی به واسطه مقصد و هدفی که برای رساندن مخاطب به آن تدوین و تعریف کرده است از یکدیگر تفکیک می شود.
در یک دسته بندی دیگر می توان هنر را به هنر سنتی و مدرن تقسیم کرد و انواع هنرهای مختلف از قبیل موسیقی و... را میتوان ذیل این دو، مورد بررسی قرار داد و از جمله هنرهای سنتی، موسیقی سنتی و به طور اخص موسیقی سنتی ایرانی را می توان نام برد.
رسا ـ ما در حوزه هنر ناچاریم تخیلی مبتنی بر واقعیت و خوانشی صحیح از رویدادهای انقلاب اسلامی، از آینده برای نسل جوان ترسیم کنیم؛ به عنوان مثال نسبت دین با موسیقی را چطور باید تبیین کرد؟
موسیقی مدرن ریشه در فرهنگ و مبانی فکری غرب دارد و در مقابل آن موسیقی سنتی ایرانی الهام گرفته از ادبیات عرفانی و فرهنگ اسلامی ایرانی است و به این دلیل که از آبشخور عرفان و آموزههای دینی نشأت گرفته است صبغه و رنگ و بوی معنوی، عرفانی و توحیدی آن نیز غالب است.
در خصوص موسیقی برخوردهای مختلفی از جانب نخبگان صورت می گیرد؛ اما به نظر میرسد معیار درست در این عرصه میتواند کلام رهبر معظم انقلاب باشد، چراکه ایشان حرمت و حلیت در موسیقی را بر اساس غایت و نتیجه ای که بهرهگیری از موسیقی برای انسان به ارمغان دارد تعریف می کنند.
جا دارد این جمله زیبا از یکی از بزرگان را مرور کنیم که می گوید: «نخبگان برای شناخت دین به تفاسیر مراجعه می کنند و عوام به سراغ هنر ناشی از دین می روند» و این به این معناست که اگر بخواهیم دین را در لایه های مختلف جامعه رسوخ دهیم، کار علمی صرف جوابگو نیست و باید به ناچار از هنر بهره ببریم.
موسیقی به لحاظ علمی تنها در موسیقی تولید شده توسط آلات موسیقی خلاصه نمیشود؛ بلکه آواهای تولید شده توسط انسان، نواهای موجود در آیات قرآن و... همه در دایره موسیقی دیده می شود؛ از این رو نوحه و روضه ای که خوانده می شود، در دایره موسیقی است و اگر موسیقی را از محرم حذف کنیم، بخش عمده ای از محرم را حذف کرده ایم.
رسا ـ با توجه به تأثیرگذاری موسیقی در جامعه و اثری که بر روی اندیشه و رفتار افراد دارد، نگاه صحیح به آن، چه نوع نگاهی است؟
باید در عین نگاه فقهی به موسیقی و بحث حلیت و حرمت آن، از همه موافقان و مخالفان موسیقی جهت تبیین این موضوع دعوت کرد که در خصوص اثرات روانشناختی موسیقی و هنر به طور عام، کنکاش کنند و درباره اثرات مثبت و منفی موسیقی بر افراد و اجتماع با نگاه روانشناسانه نیز تحقیق و بحث داشته باشند؛ زیرا آنچه در شرایط کنونی موسیقی مشاهده می شود و شکل اشاعه آن نشان از این دارد که ما شناخت درستی از موسیقی و مبانی آن نداریم و این ما را به وادی افراط و تفریط می کشاند.
اما به صورت کلی به نظر میرسد وجه معنوی هنر و موسیقی سنتی غالب است و ممکن است هنر یا موسیقی سنتی نیز باشد که چنین خصوصیتی را در خود نداشته باشد؛ اما به طور معمول، موسیقی و هنر سنتی، ریشه در معارف دینی و ادبیات عرفانی ما دارد و نگاه کلی به این هنر یک اشتباه راهبردی است.
رسا ـ اغلب هنرمندان در کشورهای مختلف به فرهنگ و حاکمیت خود تعصب دارند؛ در صورتی که برخی از هنرمندان کشور ما در زندگی دچار فراز و نشیبهایی شدهاند؛ در این باره بیشتر توضیح دهید؟
در بین اهل هنر همیشه افرادی پیدا میشوند که نسبت به دیگران شاخص تر و اثرگذارترند؛ در این میان به عنوان مثال استاد شجریان یکی از افراد شاخص در حوزه موسیقی سنتی شناخته می شد که در روزهای اخیر خبر درگذشت ایشان منتشر شد و واکنش ها، استفاده ها و سوء استفاده هایی را به همراه داشت.
برخی سعی کردند از نامش تنور سیاسی کاری خود را گرم کنند؛ اما آنچه باید معیار ما در قضاوت افراد قرار گیرد، این آیه است که می فرماید: «وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلى أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى» و در واقع نباید از مدار عدالت خارج شویم.
ایشان خدمات قابل توجهی نسبت به موسیقی سنتی داشته اند که در جای خود ارزشمند و ستودنی است؛ اما از سوی دیگر عملکرد ایشان در ماجرای فتنه 88 و مصاحبه هایی که با رسانه های معاند بر علیه دین، روحانیت و انقلاب داشتند به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
رسا ـ عملکرد صدا و سیما در اشاعه هنر و موسیقی دینی را چگونه ارزیابی می کنید؟
صدا و سیما در عرصه مختلفی در خصوص هنر دینی وارد شده است و در برخی از این عرصه ها موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است که از جمله می توان به ساخت سریال های بزرگ و مهمی چون مختار و امام علی(ع) اشاره کرد؛ اما در خصوص موسیقی ابتکاری نداشته است؛ بلکه عرصه را در اختیار موسیقی غیر سنتی و غیر دینی قرار داده است.
رسا ـ با توجه به مراکزی که هنر را به صورت تخصصی به طلاب آموزش میدهند، درباره بهره گیری حوزویان از هنر چه پیشنهادی دارید؟
گاهی لازم است دست از نقد دیگران برداریم و خود را نقد کنیم؛ اینجا یکی از مسائلی که باید مورد نقد قرار بگیرد استفاده نکردن از ظرفیت هنر در زمینه ترویج فرهنگ دینی است؛ حوزه دو وظیفه اصلی دارد یک وظیفه بحث شناخت دین است که بخشهای مختلفی را مانند فقه و فلسفه و... شامل می شود و وظیفه دوم تبلیغ است.
وظیفه تبلیغی حوزه تاکنون با استفاده از ابزار سنتی منبر و تبلیغ چهره به چهره، رنگ تحقق به خود گرفته است؛ اما باید این سؤال پرسیده شود که آیا این ابزار کارآمدی گذشته را دارند؟
باید گفت با توجه شرایط کنونی جامعه باید در کنار استفاده از ابزار سنتی در تبلیغ از ابزار رسانه و هنر نیز بهره برد و این وظیفه حوزه است که هنر دینی را بشناسد و بشناساند؛ بنابراین حوزه باید با کار علمی وسیع نسبت هنر و دین را روشن کند و این وظیفه حوزه است.
اگر حوزه از ابزار هنر و رسانه برای تبلیغ دین بهره نگیرد، چطور می تواند در عرصه کنونی به وظیفه تبلیغی خود عمل کند؟!در صورتی که تحقق این امر در گرو شناخت هنر و رسانه است و اگر چنین کاری صورت نگیرد حوزه باید پاسخگو باشد.
به نظر میرسد لزومی ندارد حوزه در یکایک هنرهای موجود ورود داشته باشد؛ اما در برخی عرصه ها این ورود لازم و ضروری است؛ هنر نویسندگی و امثال آن از جمله این موارد است که بهرهگیری از آن ها می تواند رونق تبلیغ را به دنبال داشته باشد./1399/گ402/ف