فجر فرصت ها
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، هر حرکت و تحولی به ناچار مبتنی بر یکسری بینشها و نگرشها و گرایشها است که سمت و سوی آن را به هدفی معین و مشخص تعیین میکند، در این مسیر به ناچار دارای یک سری امکانات و فرصتها و نیز یکسری موانع و چالشها است که باید با شناسایی و ارزیابی دقیق از فرصتها و چالشها و استفاده از همین امکانات و فرصتها، موانع و چالشها و تهدیدها را دفع و رفع یا بلکه تبدیل به فرصت کند تا بتواند به مسیر خود به سمت اهدافش ادامه داده و روزبهروز بر پیشرفت و سرعت و ترقی خود بیفزاید.
حرکت عظیم انقلاب اسلامی، با تأسیس نظام نوین سیاسی جمهوری اسلامی از این قاعده مستثنی نیست. لذا از بدو شکلگیری هستههای اولیه آن در سال ۱۳۴۲ تاکنون با موانع و چالشهای عدیده درونمرزی و برونمرزی، حتی درونساختاری و برونساختاری خویش روبرو بوده و هست.
بقای و استمرار درخشان این نظام، خود شاهدی گویا بر توانمندی نظام نوپای اسلامی بر مقابله با تهدیدها و چالشها و تبدیل آنها به فرصتها است، پس سنگاندازی چند متعصب یا جاهل فریبخورده در اغتشاشات ۱۴۰۱ امر جدیدی نیست که نظام، توان گذر بهینه از آن را نداشته باشد یا نتواند با چالشهایی که دشمنان از طریق فضای مجازی یا به اسم دفاع از حقوق زنان راه انداخته و میاندازد مقابله شایسته و بایسته داشته باشد، در ذیل برخی از این چالشها و تهدیدها و موانع و نیز فرصتها و عملکرد نظام در طول حیات درخشان خویش بررسی میشود.
کارگردانی نه بازیگری!
از اهمّ عوامل پیشرفت و تمدنسازی، کارگردانی در مقابل حوادث، موانع و چالشهای پیش رو است و الا دشمنان درون و برون به دنبال ایجاد غفلت و سرگرمی به بازیچه دنیا، برای بازی دادن اصل انسانیت و هویت فرد و جامعه هستند. لحاظ هدف خلقت و اهداف نظام آفرینش و نیز هدف بعثت انبیاء سبب این غفلتزدایی و طرد بازیچه این و آن شدن است.
اگر با بیبصیرتی یا تغافل هدف گم بشود، همه بازیچه دشمنان زیرک خواهند شد. پس برای کارگردان بایسته شدن، باید با کسب بینش و نگرش صحیح، صاحب گرایش و عملکرد صحیح گردید. بدین ترتیب باید فعال و خلاق بود، نه صرفا منفعل و بازیگر.
در دنیا باید کارگردان و زارعی بود که برای آخرت خرمن برمیدارد، نه بازیگر یا تماشاچی صرف که بهرهای برای آینده خود برنمیدارد. «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاتَعْقِلُونَ»(انعام۶/۳۲) لعب (بازى) به کارهایى گفته مىشود که داراى یک نوع نظمِ خیالى براى وصول به یک هدفِ خیالى است و لهو (سرگرمى) به هر کارى گفته مىشود که انسان را به خود مشغول داشته و از مسائل اصولى منحرف بسازد.(مکارم، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۴۹۳)
آدمهای سست عنصر خود، بازیچه دست این و آن میشوند؛ ولی آدمهای زیرک بازیگر نیستند، بلکه بازیهای دنیایی را کارگردانی میکنند. مشکل اینجا است که با دسیسههای شیاطین جن و انس، امروزه بازیهای رایانهای اینترنتی، همۀ شغل و کار برخی از جوانها شده؛ شبها تا سحر بیدار و موقع نماز صبح تا ظهر در خواب عمیق میروند!
البته بازیکردن یکی از مهمترین بخشهای تربیتی کودکانه است؛ زیرا بستر شکوفایى استعدادهاى او است. (ر.ك: حکمت نامه کودك، صص۲۵۴،۱۶۵، ۲۴۱) ولی براى بزرگسالان، مساوى با وقتگذرانى، بطالت و غفلت است که مانع تکامل و تعالى مىگردد؛ یعنی در همان سن کودکی باقی میمانند.
در حدیث قدسی آمده: «یَا ابنَ آدَمَ، خَلَقتُ الأَشیاء لِک و خَلَقتُکَ لِأجَلی؛ بنده من! من همه چیز را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم.» (الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة، حر عاملى، ص۷۱۰) خدا میخواهد توسط بشر آخرالزمان حکومت عدل جهانی مهدوی برپا نماید، پس بازیچه شدن معنا ندارد.
استفاده بجا از جمعیت جوان
ظرفیت جوان میتواند بار بزرگی از اقتصاد جامعه را به دوش بکشد، هم خودب فعال باشد و هم به رشد اقتصادی جامعه کمک بکند. امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ؛ خداوند از بندگان پرخواب و بیکار خشمگین میشود.»(صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹)
«یکی از ظرفیّتهای پیشرفت اقتصادی کشور، جوانان دانشآموخته ما است…. ما ده میلیون در کشور جوانان فارغ التّحصیل دانشگاهی داریم؛ … غیر از جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزههای علمیّه مشغول تحصیلند یا جوانانی که در میدانهای عملی مشغول کار هستند؛ … ما از اینها استفاده درستی نکردهایم؛ امروز هم متأسفانه استفاده درستی نمیکنیم. یک برنامهریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد… جوانها میتوانند نقشآفرینی کنند. این یکی از امکانات ما است.»(مقام معظم رهبری، ۱/۱/ ۹۷)
«جوانان ما هم باید از کار خسته نشوند، از ابتکار خسته نشوند، از بعضی از قدرنشناسیها دلسرد نشوند. بعضی جوانها به ما شکایت میکنند که ما این کار را کردیم یا میتوانستیم بکنیم یا میتوانیم بکنیم؛ اما به ما اعتنائی نمیشود. … جوانهای ما قادر به خیلی از کارهای بزرگ هستند.»(مقام معظم رهبری، ۱/۱/ ۹۷ و ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ )
ضرورت جهاد تبیین برای تبدیل تهدید و مانع به فرصت در جنگ هیبریدی
مسیر تحول و کمال انسان برای نزدیکی به خداوند از شاهراه تعلیم و تربیت میگذرد. در طول تاریخ، رسالت تمام انبیاء الهی به فعلیت رساندن ظرفیتهای بالقوه انسان از طریق آموختن و پروراندن او برای رسیدن به قرب الهی بوده است. بنابر این آرمان تعلیم و تربیت، دستیابی به کرامتی برای انسان است که او را شایسته جانشینی خداوند بر روی زمین گرداند.
از آنجا که انسان در مسیر تعالی همواره در تحول و شدن است، تحقق آرمانهای نظام اسلامی نیز با تحول در تعلیم و تربیت امکانپذیر خواهد شد. نظریهپردازی، الگو و مدلسازی صحیح تربیتی، ارائۀ نظام منسجم تعلیم و تربیت بر اساس آموزههای اسلام، از لوازم موفقیت در جهاد تبیین هستند.
«ملاحظه و رعایت اقتضائات کار فرهنگی- تبلیغی راهبردی ضروری و همیشگی است… دستگاهها و عناصر فرهنگی- تبلیغی باید کاملاً مراقب باشند که حرف خدا در هیچ شرایطی زمین نماند و در این زمینه نباید از جنجال و هوچیگری و اتهامات ترسید… زبان ارتباط گرفتن با یک جوان و نوجوان با زبان حرف زدن با یک غافل جاهل یا معاند فرق میکند… با تولید فکر نو، فرآوری آنها و تبدیلشان به محصولات فاخرِ دارای بستهبندی خوب، در این بازار پرمشتری فعال شوید… در کل کشور به اتحاد کلمه و همدلی نیاز داریم چه برسد به مجموعههای انقلابی که باید کاملاً از افتادن در دام نحلههای گوناگون فکری و جناحگرایی پرهیز کنند.»(مقام معظم رهبری، ۱۴۰۱/۱۰/۱۹)
«وسوسهای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، … آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند… همه، در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات، در هر جایی که شما ایستادهاید و یک شعاع پیرامونیای دارید و میتوانید روی آن اثر بگذارید، باید تبیین انجام بگیرد؛ تبیین درست، تبیین صحیح.»(مقام معظم رهبری، ۱۴۰۱/۱۰/۱۹) جهادگر عرصۀ تبیین مانند طبيب است، بايد دردها و داروها و روحيهها را بشناسد؛ چون هر دارويى برای هر دردی و هر روحيهاى مؤثر نيست.
خداوند مربى انسان، انسانها را به وسيله وحى و آشنایی با قانونها و دردها و داروها تربیت نموده، سپس آنها را با نورانيت و پاكى و آگاهى، بر روحيهها و طبيعتها مسلط و آنها را پيشوا و مربى و آموزگار و مزكّى و مطهّر سایرین مىنماید. انبیاء و اوصیاء و علماء خودساخته، به تربيت خلق و شكوفا كردن استعداد و تتميم اخلاق كريمه همت گماشتهاند.
امروز ایران به یک قدرت و کارگردان فرامنطقهای در مناسبات جهانی تبدیل شده است. این مهم باعث شده تا دشمن برای مهار ایران از فرصت جنگ ترکیبی بهره گیرد. مهمترین ابزار جنگ شناختی، رسانههای نوین هستند.
هدف جنگ ترکیبی حمله به ارکان سیاسی کشور از جمله رهبری، رئیسجمهور، امامان جمعه است. باید تحلیل دقیق و درستی از جنگ ترکیبی داشت تا بتوان واکنش صحیح و به موقعی نشان داد. در جنگ ترکیبی نیازمند پدافند و آفند فرهنگی نیز هست، پس مسئولان فرهنگی باید درک دقیقی از اتفاقات جامعه و کشور داشته باشند و با معیارهای درست و منطقی از نظام انقلاب اسلامی حراست و صیانت کنند.
در مواجهه با مشکلات طی پنج مرحله «تبیین عالمانه و حکیمانه»، «مشارکت همافزا»، «رصد مستمر و دقیق»، «مراقبت والدانه» و «برخورد قاطع با ناهنجاریها» جزء وظایف جهادگران تبیین است. جنگ ترکیبی مبتنی بر مهندسی خارجی براساس چالشها و کاستیهای داخلی است. کاستیهای نظام تعلیم و تربیت، بستر را برای آسیب دشمن مهیا و روزنهای را به روی دشمن باز کرد. دشمن با سوءاستفاده از وضعیت و قدرت رسانه، برخی از جوانان کشور را دچار تحلیل و تفکر اشتباه و گمراه کرد.
شناسایی کلان مسأله، طراحی عملیات، ساماندهی، سیاستگذاری و هدایت دستگاهها، پیگیری و نظارت بر اجرای عملیات و بازخورد آثار و پیامد از وظایف مسئولین فرهنگی است و در صورت سهل انگاری مدیران فرهنگی و موفقیت دشمن در جنگ ترکیبی، ذهن نخبگان کشور و عامه مردم به اسارت جبهه مقابل درمیآید.
در جنگ شناختی، ذهن مخاطب اسیر میشود؛ باید تلاش بشود آنها را که گرفتار شدهاند، آزاد بشوند. راه آزاد کردن این افراد جهاد تبیین است. در این نبرد، مهمترین کارگردانی میتواند این باشد که دهه نودیها و هشتادیها متوجه این جنگ ترکیبی و توطئههای دشمنان شده و هوشیارتر و باتجربهتر از گذشته بشوند.
ضرورت تعامل متخصصان دینی با رسانه و مطبوعات
دولت آمریکا در پیشبرد نبرد اقتصادی علیه ایران، بیشتر از تحریم و بستههای تحریمی، بر روی شبکههای اجتماعی سرمایهگزاری کرده! زیرا به علت دسترسی سریع و آسان و کمهزینه، بستر مناسبی برای فضاسازی روانی و مرعوبسازی و وحشتآفرینی و دروغ پردازی در بین افکار عمومی است.
اما تأسفبرانگیز است که تنها تعداد معدودی از افسران جنگ نرم آتش به اختیار جبهه انقلابی در این نبرد نابرابر دیده میشوند که با دستان خالی و تحمل هزاران مشقت و فشار از سوی جریان نفوذ و عناصر آلوده امنیتی، شبانهروزی به عملیات روانی علیه دشمن و پاسخ به شبهات و هجمهها در فضای مجازی مشغول هستند.
«حالا كتاب زَهرُ الرّبیع هم با اینكه یك كتابی است كه در حوزههای علمیّه به عنوان یك كتاب فكاهی و اینها معروف شده، لكن نشاندهنده این است كه فقهاء ما، بزرگان ما، علماء ما، در عین كارهای عمیق علمی و فقهی به این جور مسائل هم توجّه داشتند. یعنی ایشان در اول زهر الرّبیع… میگوید كه دیدم طلبهها احتیاج دارند به یك تفنّنی و تفكّهی، این كتاب را برای آنها نوشتم؛ یعنی كتابی است كه ایشان نوشته برای اینكه طلبهای كه حالا غرق در كارهای علمی در مدرسه و در حجره و اینها است، یك وسیلهای برای تفكّه داشته باشد؛ یعنی غافل از این چیزها نبودند… آن هم عالمی مثل سیّد نعمتاللّه كه اخباری و متصلّب و اینها است دیگر؛ اما این چیزها را هم داشتند. به نظر من این تفنّن علماء گذشته ما خیلی مهم است.» (مقام معظم رهبری، ۱۳۹۱/۷/۱۲)
استفاده از فرصتهای معنوی
یک امکان و فرصت عالی برای اتصال با خداوند و تقویتِ معنویت و خودسازی، دعا است انس با دعا موجب تقویت بعد معرفتی و جلوگیری از غفلت است. ماههای رجب و شعبان و رمضان و محرم و صفر از فرصتهای معنوی ویژه برای رشد انسان است و باعث رشد و تعالی انسان میشوند.
این ایام بهترین فرصت برای خودسازی و بالابردن بصیرت و بینش با دعا و عبادت و سخنرانی وعاظ است. آداب اعتکاف و زیارتها و دعاهای این مناسبتها یک دریایی از معرفت است. لذا از این ایام استفاده بردن و معنویت را تقویت و با خدا ارتباط برقرارکردن و ذکر و دعا و توسّل را اهمیت دادن از فرصتهای بسی مغتنم است. معنویت عنصرِ هدایتبخش و جهتدهنده زندگی بشر در همه عرصهها است.
آفرین قائمی
استاد حوزه علمیه خواهران