حاج قاسم؛ الگوی جهاد در راه حق
شهید سلیمانی هرچند مولود نهاد مبارزات انقلابی و شاگرد و تربیت یافته مکتب حضرت امام (ره) بود اما مجاهدت و جهاد عظیم او بود که او را به حاج قاسم سلیمانی مبدل ساخت.
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با گذشت 5 سال از شهادت سردار عزیر حاج قاسم سلیمانی اما هنوز هُرم فقدان حاجقاسم دل را میسوزاند. هرچه بیشتر میگذرد، بیشتر درک میکنیم چه کسی را از دست داده ایم و دشمن چه کسی را از ما گرفت. در یک نگاه کلی میتوان گفت عروج شهید سلیمانی دو حس عمیق توأمان برای ما به همراه داشت. یک، مرثیه برای آن داشتهی عزیزی که از دست دادیم و دو، رشک بردن به جایگاه تاریخی او. این جایگاه چگونه بدست آمد؟
شهید سلیمانی هرچند مولود نهاد مبارزات انقلابی و شاگرد و تربیت یافته مکتب حضرت امام (ره) بود و با رشادتهای کمبدیل در دفاع مقدس و سپس جنوب شرق کشور خدمات ارزندهای به ملت ایران عرضه کرد، اما آن رویدادی که سردار سلیمانی را حاجقاسم کرد، مجاهدت و جهاد عظیم او در خنثی سازی و مقابله با آن برنامهای بود که غرب برای ما طراحی کرده بود؛ یعنی ناامنسازی پایدار غرب آسیا.
رهبر معظم انقلاب نقش حاج قاسم را در خنثی سازی توطئه دشمنان اینگونه ترسیم میکنند: «یک نمونه از تدبیر و شجاعت او [شهید سلیمانی]که این را دشمنانِ او خوب میدانند -شاید بعضی از دوستان ندانند- این بود که او به کمک ملّتهای منطقه [غرب آسیا]یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی کند. این آدم توانست در مقابل همهی نقشههایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با تواناییهای دیپلماسیِ آمریکایی، زورگوییهایی که آمریکاییها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود قد علَم کند و این نقشهها را در این منطقهی غرب آسیا خنثی کند.» (1)
از دل موجهای سهمگین ناامنسازی که با حضور مستقیم ناتو برای بسترسازی آشفتگی در عراق و افغانستان شکل گرفت؛ شامل کاشت، داشت و برداشت سلفیگری تروریستی و سپس جنگ صوری با آنان برای حضور در منطقه، بمباران مجالس و تجمعات مردم عادی، تشکیل دولتهای ضعیف یا دیکتاتور، تشدید گسلهای مذهبی و قومیتی و ایجاد بحران غذا، بهداشت و ... حاج قاسم میدان داری شد که تمامی آینده ای که نظام سلطه برای منطقه برنامه ریزی کرده و در سر می پروراند را به طرح هایی در موزه ها و کتاب های تاریخی و آمالی دست نیافتنی تبدیل کرد.
آنچه که غرب درک نمیکند، الگویی از هویتیابی انسان ایرانی و مسلمان مجاهد بود که طبق سنت الهی و با ضربه به او بیشتر قوت یافته و تکمیل میشود. شخصیت بلند حاجقاسم حائز این ویژگی ارزشمند است که مثل ققنوس، از دل خانهای به آتشکشیده حیات یافته و با سوختن آغاز میشود.
این ویژگی جریان حق، آن علتی است که غرب را از ایجاد منازعهی مستقیم بزرگ با ایران بر حذر میدارد. لذا بالعکس، راهبرد فشار غیرمستقیم طولانی از طریق محاصره و کار بر روی بینش و شناخت جامعه را اولویت میبخشد. چراکه مطمئن است اثر خودویرانگری، خودانتحاری و خوددرگیری خواص ایرانی با یکدیگر و از دست رفتن معنای مجاهدت و ایثار در راه حق، بیش از هر اعمال قدرت دشمن خارجی موثر است.
این همان ریشه ای است که شهید سلیمانی با هوش ناب خود، جمهوری اسلامی را حرم مینامد؛ چرا که حرم جای نزاع نیست، در حرم کسی دیگری را بیحرمت نمیکند. همه فرض میبینند در حرم آرامش برقرار باشد. هدف از حضور در حرم نیل به خداست، نه اثبات خود و همین نگاه به جمهوری اسلامی است که او را به منشا صلح و آرامش حقیقی در منطقه و تعالی دهنده دیگر ملت ها تبدیل کرده است و حاج قاسم کسی بود که علم این حرم را در گوشه گوشه جبهه مقاومت برافراشت.
(1) بیانات در دیدار مردم قم (۱۳۹۸/۱۰/۱۸)
ارسال نظرات