روایت خبرنگار رسا از دیدار با رهبر انقلاب/ 19 دی؛ روزی که فراموش نمی شود
شور و شوق مردم قم برای دیدار با رهبر معظم انقلاب در چهل و هفتمین سالگرد قیام نوزده دی سوژهای بوده است که خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا آن را تحریر کرده و در ذیل از نظر میگذرد.
مردم قم روز نوزده دی 1356 را فراموش نمیکنند؛ شهری که مرجعیت برایش عزیز بود و به پشتیبانی از او برخاستند و هر چند فکر نمیکردند که در اعتراض به جسارت به مرجعشان با چنین برخوردی از سوی رژیم روبرو شوند اما برایشان پرداخت هر هزینهای مهم نبود و هر برخوردی مانع از ادامه حرکتشان نشد.
همین شجاعت و دلاوری به پشتوانه بصیرت پیشین، باعث شد تا بنیان جمهوری اسلامی گذاشته شود و نهضتی که از سالها پیش شروع شده بود با سرعت بسیار بیشتر به نتیجه برسد و به انقلاب ختم شود؛ شاید اگر 19 دی قم نبود، هنوز هم به دنبال راهکاری برای پیروز شدن انقلاب اسلامی بودیم.
همین جهت باعث ثبت این روز در تقویم ملی شد، روزی تاریخی که حضرت امام آن را بشارت پیروزی مردم مسلمان انقلابی و شکست رژیم شاه اعلام کردند؛ رهبر معظم انقلاب نیز حادثه نوزدهم دی را مبدأ تاریخ تحولات جدید دنیا تحلیل کردند. روزی که مردم قم با طلایه داری روحانیت و مرجعیت و با نثار خون خود، پایان عمر سیاه حکومت پهلوی را رقم زده و مسیر انقلاب شکوهمند سال ۵۷ را هموار ساختند.
19 دی روزی است متعلق به همه مردم قم و در دیدار همیشگی با رهبر انقلاب نیز مردم سهم و نقش اصلی را دارند. همه خواهان شرکت در این ضیافت صمیمانه هستند، اما معدودی میتوانند کارت ورود به این جلسه را دریافت کنند؛ آن هم پس از ثبت نام و البته قرعه کشی؛ این فخر فروشی شیرین از چند روز قبل شروع میشود و نگاه حسرت بار کسانی که موفق به حضور نشدهاند حسی از ناراحتی و لذت را در انسان بر میانگیزد؛ ناراحتی از اینکه چرا همه نمیتوانند بیایند و لذت از اینکه این مردم برای حضور در این جلسه چنین شوقی دارند و سر از پا نمی شناسند.
به هر حال عدهای که کارت تهیه کردهاند بامداد 19 دی حرکت خود را شروع میکنند؛ بیشتر با اتوبوسهایی که تدارک دیده شده است؛ نماز صبح را نخواندهاند و هر کس به فکر راهی است که وظیفه همیشگی دینی خود را به جا آورد که اوجب واجبات است؛ بنابراین در بین سفر، در یکی از اقامتگاههای اتوبان قم تهران توقف میکنند و امسال کیلومتر 57 مسیر قم تهران افتخار میزبانی از این عزیزان را داشت شاید این انتخاب با نگاهی به 1357 انجام شده باشد که انتخاب شایستهای است و به زیبایی و حس مطلوب این سفر میافزاید.
نمازخانهای کوچک که همه روز سال چنین جمعیتی به خود ندیده است، اما در این سحرگاه میزبان عدهای است که پشت در به صف ایستادهاند تا وارد شوند؛ هوا سرد است و اگر با وضو با آب سرد هم همراه شود سرمایش شود به مغز استخوان می زند؛ عدهای که راه به نمازخانه پیدا نکرده اند، با انداختن زیرانداز در فضای باز نماز خود را ادا میکنند و آماده حرکت دوباره میشوند؛ سرعت در این مسیر بسیار مهم است چون هیچ کس دوست ندارد اندک تأخیری در رسیدن داشته باشد.
شنیدن سخنان ولایت و آماده شدن برای یک سال زندگی انقلابی با بصیرت دیگر، انگیزهای است که این هزاران نفر را به درگاه حسینیه امام(ره) میرساند؛ کارتها و لیستهای مختلفی ارائه میشود تا آنان که وظیفه حراست و حفاظت از بیت را به عهده دارند، راضی به ورود شوند؛ وظیفهای خطیر که به خوبی و درستی انجام میشود.
گیتهای مختلف را عبور میکنند و به مقصد نهایی میرسند؛ حسینیهای ساده مفروش به سادهترین زیراندازهای موجود کشور؛ فضایی دل نشین با آرامشی مثال زدنی؛ همه مرتب مینشینند و منتظر برپایی بزرگترین و خاصترین مراسم برای مردم قم مینشینند.
لحظات چشم انتظاری برای دیدار با حضرت آقا با اجرای گروههای سرود و تواشیح پر می شود تا دو ساعتی که باید در انتظار باشند، از شیرینی این دیدار نکاهد؛ گروههای مجری برنامه هم الحق و الانصاف، تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا در بهترین جای این مرز و بوم، بهترین اجرای خود را ارائه دهند؛ اجرایی با محتوای انقلابی، از سرداران شهید و جبهه مقاومت گرفته تا حس امید و حماسه و غرور برای مردم ایران؛ این اجراها ستودنی است و نشان دهنده خوش سلیقگی مسئولان برگزاری مراسم.
اکنون به ساعت 10 نزدیک میشویم از دید یک خبرنگار تحرکاتی را میبینم که قرار است اتفاقی جدید رخ دهد؛ سرعت نظم بخشی به نشستن مردم افزایش پیدا میکند؛ ورودها کمتر میشود و در نهایت محافظان تغییر موضع میدهند و عکاس ها به سمت در ورودی میدوند؛ قبل از این که کسی بگوید، بلند میشویم و منتظر ورود شخص اول کشور و رهبر و فرماندهی بینظیر میشویم که با گفتن یا نگفتن تکبیر هر کس میداند حضور در این جلسه و به جان خریدن سختیهای شرکت در آن، نشانگر علاقه وافر و ولایتمداری مطلق است.
ستون انقلاب وارد می شود، کسی که در طول دوران زعامتش نشان داده از هیچ طوفانی و زلزله ای نمی هراسد و مقاوم در برابر دشمنان ایستاده است، مردم نیز سر ازپا نمی شناسند و با شعارهای حماسی خود نشان می دهند که ستونی دیگر از این انقلابند، زیرا هیچ گاه صحنه را خالی نکرده و به پشتیبانی از رهبر خود در هر آوردگاهی حاضر بوده اند. ورود با اقتدار رهبری با تکیه بر این مردم است و شور و شوق و امید به آینده این مردم از آن رهبر است؛ دوری که باطل نیست و تا همیشه ادامه خواهد داشت.
مردم برای حتی یک قدم نزدیکتر شدن به رهبری، اختیار از دست داده و با تکبیر و شعارهای مختلف، ارادت خود را به ایشان نشان میدهند، رهبری هم به ایشان خوش آمد میگویند و این ارادت متقابل، نشانه صمیمتی طرفینی است که در هیچ جای جهان نمیتوان مطابق آن را یافت؛ رهبری سادهزیست که همین فاصله چند متری او با مردم هم به خاطر مسائل امنیتی است.
هر چند مهم نیست اما جلو آمدن چند قدمی مردم که نهایتی دارد و باعث فشردگی بیشتر شده است، مشکل ساز نشستن است، نشستنی که قرار است یک ساعت به طول انجامد؛ وقتی زانوها به هم فشرده میشود و راهی جز تحمل وجود ندارد؛ تمرکز بین فشار بر پا و زانو و توجه به بیانات رهبری تقسیم شده است؛ اما هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
همان سرودها و برنامههایی که از آنها تعریف شد، در حضور رهبر انقلاب هم تکرار میشود؛ با همه زیبایی اما این برنامه برای بسیاری خسته کننده شده، مردم بیصبرانه منتظر شنیدن سخنان و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب هستند اما با برنامهریزی انجام شده مجبورند تا سرودها و تواشیحهای پیشبینی شده را گوش دهند؛ برنامههایی که در مراسم مختلف و صدا و سیما میتوانند در آرامش و آسایش بیشتری ببینند.
متن این مداحیها، سرودها و تواشیحها نوشته شده و بر روی میز کوچک رهبری قرار داده شده است؛ ایشان هم برگه را بر میدارد و با دقت میخواند و همزمان به برنامه توجه دارد تا ببیند دقیقاً چه محتوایی ارائه میشود و جوانان با شور و حال و انقلابی کشور بر مدار کدام محتوا حرکت میکنند.
سلام و صلوات بر حضرت محمد (ص) و اهل بیت ایشان، مقدمهای بر آغاز سخنان رهبر معظم انقلاب است؛ تکبیرهایی که قبل از شروع سخنان گفته میشود به دلخواه هر شرکت کنندهای است که جسارت فریاد زدن در بین این همه جمعیت را داشته باشد؛ منظور این است که تحلیل برخی از اهالی رسانه داخلی و خارجی از تکبیرهای بیت رهبری و پیشبینی حرکت نظام در راستای این سیاستها بسیار بیاساس است.
رهبر معظم انقلاب سخنان خود را با خوش آمد به مردم شروع میکند و درسها و عبرتهایی از قیام نوزده دی را محور بیانات خود قرار میدهد؛ بیاناتی که آمیخته از اسناد تاریخی و تحلیلهای عقلانی است که هدفی جز تأکید بر وجود خدا و اتکا بر او و شناخت بیشتر مردم از مسیر حق ندارد.
ایشان با اشاره به اینکه کارتر چند روز قبل از 19 دی 1356، ایران را جزیره ثبات آمریکا خوانده بود، با تأکید بر نقش محوری مردم در مسائل سیاسی، اشتباه محاسباتی آمریکاییها را در همان سالها و سالهای پس از آن مورد بررسی قرار دادند.
مردم هم سراپا گوش و از هیچ کلمهای نمیگذشتند و درسها و عبرتهای مد نظر رهبری را برای قرار دادن سرلوحهای در زندگی خود با گوش جان میشنیدند. این مردم روزی برای رسیدن به این انقلاب جان دادهاند، هزینهای گزاف پرداختهاند تا در محضر چنین معلمی وارسته و تمام عیار زانو بزنند و اکنون مردم قم در بالاترین سطح از کلاس خصوصی به تحصیل فضائل نشستهاند.
در این بین فردی که آرزوی تکبیر گفتن در بیت رهبری را دارد، هر از گاهی فریاد تکبیر سر میدهد و مردم با نگاه اعتراضی او را ساکت میکنند؛ حرکتهایی که همه از روی شوق و علاقه است اما بهتر است تدبیری برای آن صورت گیرد تا این قدر توی ذوق نزند و تمرکزها را بهم نزند.
پایان این مراسم است و رهبری برای خروج بلند میشوند و مردم بدون رعایت نکات امنیتی لازم به سمت جایگاه هجوم میبرند حرکتی که از شور هیجان ناشی میشود.
راحتی خیال بعد از این جلسه در حدی است که وصف آن به سختی انجام میشود؛ وقتی سخنان و دستورات ولی را شنیده باشی و آماده حرکت به سمت حق و حقیقت باشی، فکر و خیال دیگری وجود ندارد و تنها، راه رفتن مانده است؛ سربازی که دستور قطعی را از فرمانده گرفته، تکلیف مشخصی دارد و در آسودهترین حالت ممکن است.
مهمانی بیت رهبری در وعده ناهار بسیار لذت بخش است؛ قیمه و ماست و آب، تنها و تنها چیزی است که در این مهمانی به چشم میخورد؛ همه شاد هستند و در راضیترین حالت ممکن از بیت خارج میشوند.
استفاده از سخنان رهبری در زندگی بهترین یادگاری و نقل این سخنان برای دیگر مردم قم بهترین سوغات این سفر است؛ مردم قم کماکان با سینهای ستبر با افتخار بر گذشته، حال و آینده خود، منتظر سال دیگر و شرکت در مراسم 19 دی دیگری در بیت رهبری هستند.
نویسنده: محمود لطیف