ریاضت مؤمنانه و نردبان صعود

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آدمی در طریق سلوک و کمال میکوشد تا از نردبان راهبر و عروج مطمئن به سوی خداوند بالا رود و نیک آگاه است که خطرات زیادی در کمین اوست. از این رو به قوه و قدرتی نیازمند است که او را از درون توانمند سازد و دستگیر او در این راه دشوار و کمک او در گردنههای سخت باشد. چنانچه خداوند سبحان خود بندگانش را به این امر فراخوانده و فرمودند «استعینوا بالصبر و الصلوة».
بر اساس آموزههای وحیانی، نخستین نردبانی که آدمی برای برکشیدن به سوی حق و صعود به کمال، بدان نیازمند است و اصل و اساس کار است و به مثابه خشت اول بنایی رفیع است، عبادت و انجام فرایض دینی از جمله، روزه است. «آغازِ مناره ز یکی خشت بُوَد، مُهمل داری تو خشت را زشت بُوَد». (۲)
اگر آدمی حتی از یک خشت در بنیاد کار غفلت ورزد و کم گذارد یا کژ نهد، دیری نپاید که تمامی بنا ویران شود. آدمی به کثرت وقت مصروف دارد و نیکیها و خیرها فراوان انجام دهد ولی این اساس که فرائض باشد، به درستی و به شایستگی ادا نگردد و انجام نشود؛ همانند تزئین بنای کج و نااستوار و بیبنیان باشد که ممکن است چشمهای ناظران را به خود خیره سازد اما بیشتر بر سستی ساختمان و بنا و تزلزلش افزاید.
از این رو گفتهاند، نخستین خشت و گام اول در سلوک و سیر الیالله و کمال، پیوستگی محض به فرائض است. همانند برپا داشتن نماز و روزه گرفتن. این همان کلام و سخن والایی است که گفتهاند، ریاضت مومن در انجام این فرائض است، نه اقامت و وقوف در دیر، صومعه و خانقاه و نه تلبس در آداب، مقامات و طامات (سخنان بی اصل) خود بافته بشری! چنانچه از پیامبر خاتم صلواتالله علیه روایت شده «الصلاة معراج المومن» (۳) نماز نردبان عروج مومن است.
در روایتی دیگر از حضرت علی علیهالسلام آمده است «الصلاةُ قربانُ کُلّ تَقی» (۴) نماز نردبان قرب انسان پارساست. جایگاه ویژه روزه نزد اهل معنا و سلوک در واجبات و فرائض دینی و نزد اهل معنا، عرفان و اولیای الهی، جایگاه منیع و ویژهای در طی طریقت و کسب کمال دارد. چنانچه مولوی میگوید «گرچه ایمان هست مبنی بر پنج رکن؛ لیک والله هست از آنها اعظم الارکان صیام؛ لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را چون شب قدر مبارک هست خود پنهان صیام»(۵)
روزه اگر به تمام و کمال حسب آنچه شارع متعال خواسته و توصیه کرده و اولیای او بدان متعهد و عمل کردهاند، انجام گیرد، هم ریاضت آدمی برای صیقل جان و روحش خواهد بود و هم پله و نردبانی به قلّه کمال خواهد بود و هم دستگیر او در طی طریق و هم ممارست او در مواجهه هوشمندانه و مقاوم با حوادث و مصائب و مشکلات در زیست فردی و جمعی است.
روزه به آدمی بال پروازی خواهد داد که در آسمان معنا و طهارت سبک بال پَر زند و بر قُله قُرب نشیند؛ چنانچه بر قاف آن، گنجشک سیمرغ میشود. «از درد به صاف آییم، وز صاف به قاف آییم کز قاف صیام ای جان، گنجشک شود سیمرغ»(۶) و با پاکی درون آدمی در شعاع روزه شایسته، آدمی از ظلمتهای نفس و تن رها میشود و گوهر وجودش مستعد برای درخشش میگردد. این به لطف و رحمت حق تعالی و حب او به انسان است که چنین مائدهای را گستراند تا در آن سنگ بیقیمت، لعل شگفت انگیزی گردد.
«سنگ بی قیمت که صد خروار از او کس ننگرد لعل؛ گرداند چو خورشیدش درون کان صیام» (۷) اشعه پرنفوذ روزه اگر بر معدن وجود انسان و جامعه بتابد، اجزای آن را به گوهری گرانبها بدل میسازد.
روزه بُراق آدمی به رفرف معنا!
همچنین گفتهاند که آدمی برای پیمودن و رسیدن به قرب حق، نیازمند مرکب تیز پایی است که براق او به رفرف معنای حیات باشد. روزه یکی از راهوارترین و چابک ترین مرکبی است که با چالاکی به سوی منبع حیات دوان است و در صیرورت ناب، سواران خویش را به چشمه طهور حق میرساند تا بتوانند به حریم عِزِّ او وارد و بر مائده بی نظیر الهی مهمان گردند.
آنان که توفیق روزه و عبادات در این ماه بزرگ رحمت به لطف حق روزیشان میشود، شراب روح مینوشند و به آنانکه شیشه را به سنگ صوم و جهاد شکستهاند از ساغر عید صیام «شَراباً طَهوراً»(۸) عطا میشود. «گر چو شیشه شکستی ز سنگ صوم و جهاد؛ می حلال سقاهم بکش ز ساغر عید» (۹)
قربانیکردن نفس بهر مهمانی عزیز!
گفتهاند، روزه گرفتن، شکستن و قربانی کردن خویش است. زیرا ماه رمضان مانند مهمان معززی است که باید متاع با ارزشی را بهر او قربان کرد. «تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن؛ که تا بَری به تبرُّک هلال لاغر عید»(۱۰) دست کشیدن از تمایلات و ممارست بر تقلیل خواستنها و محدود کردن آنها جهادی است در کشتن نفس و ذبح موانع و همه عوامل بازدارنده درونی و این قربانی است برای رهایی و نجات جان آدمی از دوزخ آتشهای نهفته و مشتعل درون تا بتواتد در مقابل تاریکیها و کژیهای بیرون تاب آورد و مقاومت نماید.
شاید یکی از اسرار و دلایل نامیده شدن روزه به صبر (۱۱) در همین امر نهفته باشد که بیتردید مصداق بارز صبر و بردباری در ساحات مختلف است.
۱- بقره، ۴۵۲- مکتوبات ص۱۰۴
۳- غرائب القرآن
۴- رغائب
۵- الفرقان، ج۱ص۱۴۴
۶- المصالحه
۷- دیوان شمس، غزلیات ۱۶۰۲
۸- همان، ترجیحات دوم
۹- همان، غزلیات ۱۶۰۲
۱۰- سوره انسان، آیه ۲۱
۱۱ وافی، فیض کاشانی، ج ۲، باب صوم.
حجت الاسلام حمید احمدی