جنگ دوازدهروزه؛ آزمون استقامت خانواده ایرانی

به گزارش گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، در خرداد ماه سال جاری برای نخستین بار جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در یک نبرد مستقیم و دوازدهروزه روبروی یکدیگر ایستادند. این رخداد نهتنها در میدان نظامی بلکه در وجدان عمومی، افکار خانوادهها، معادلات روانی جامعه و ادراک مردم نسبت به امنیت و آینده تأثیر جدی گذاشت.
بسیاری از مردم ایران این جنگ را از خانههای خود پیگیری کردند؛ مادران نگران شدند، پدران اخبار را به دقت رصد کردند، جوانان به احتمال سربازی یا بسیج فکر کردند و خانوادهها در میان امید، ترس و تحلیل به سر بردند.
اما پرسش اینجاست: چنین جنگی چه اثری بر بنیان خانواده، تصمیمگیریهای ازدواج، فرزندآوری و انسجام روانی اجتماعی برجای گذاشت؟ آیا این نبرد تلنگری برای بیداری جمعیتی بود یا عاملی در جهت گسترش اضطراب و انفعال خانوادگی؟
خانواده در خط تماس جنگ نرم و سخت
۱. اولین مواجهه مستقیم، اولین شوک روانی عمومی
برای دههها ایران و رژیم صهیونیستی در جنگ نیابتی با یکدیگر بودند اما در جنگ دوازدهروزه اخیر برای نخستینبار افکار عمومی با مفهوم «تقابل نظامی مستقیم» روبرو شد. این مواجهه موجی از نگرانی در میان خانوادهها ایجاد کرد؛ نگرانیهایی از جنس امنیت، تداوم زندگی، آینده فرزندان، و احتمال گسترش جنگ.
در این وضعیت خانوادهها نیازمند تحلیلهای واقعنگرانه، آرامبخش و امیدآفرین بودند؛ اما بخش عمدهای از رسانهها یا بر اضطراب دامن زدند یا سکوت پیشه کردند.
۲. ترس یا امید؟ نقش خانواده در بازتولید روان جمعی
یکی از پیامدهای این جنگ دو قطبی روانی در میان خانوادهها بود: برخی آن را نشانه ضعف دشمن و اقتدار ایران دیدند و به فرزندانشان از عزت ملی گفتند؛ برخی دیگر آن را آغازی برای بحرانهای بیشتر دانسته و نگران از دست دادن فرزندان خود شدند.
این دوگانگی نقش تربیتی خانوادهها را برجسته کرد: هر مادری که آرامش را حفظ کرد، هر پدری که امید به آینده را در کلامش جاری ساخت در واقع امنیت ملی را از درون خانه تقویت کرد.
۳. نرخ فرزندآوری در آستانه تصمیمگیریهای احساسی
بررسی تجربههای جهانی نشان میدهد که هرگاه ملتی در آستانه جنگ قرار میگیرد تصمیمگیریهای بلندمدت او ـ مانند فرزندآوری ـ تحت تأثیر قرار میگیرد. در ایران نیز در هفتههای پس از این جنگ دوازدهروزه شاهد رشد نسبی اضطرابهای بارداری، افزایش پرسشگری دربارۀ آینده اقتصادی و تردید نسبت به آوردن فرزند در شرایط ناپایدار بودیم.
از این رو دستگاه فرهنگی کشور موظف است روایتهای معنوی و حماسی از این تقابل ارائه دهد تا «خانواده مقاوم» بهجای «خانواده مضطرب» شکل گیرد.
۴. زنان، محور آرامسازی خانواده در وضعیت نااطمینانی
در جنگ دوازدهروزه همانطور که موشکها در آسمان رد شدند، نگرانیها در دل مادران و همسران نیز سایه انداخت. اینجا جایی است که شخصیت زن ایرانی، نقش اساسی دارد. زنی که اهل تحلیل است، اخبار را از منابع رسمی دنبال میکند، از شایعه میپرهیزد و با زبان محبت و اطمینان، فضای خانه را ایمن میسازد.
زنِ هوشمند ایرانی سنگر دفاع روانی خانواده است؛ بدون حضور فعال او هیچ سیاست امنیتی موفق نخواهد بود.
۵. فرزندآوری؛ بازدارندهای استراتژیک در جنگ نرم
جنگ دوازدهروزه با همه قدرت رسانهایاش با یک هدف اساسی به میدان آمده بود: القای ترس، بیثباتی و بیفایدگی آینده. در چنین شرایطی خانوادههایی که به فرزند دوم یا سوم فکر میکنند عملاً علیه جنگ روانی دشمن ایستادهاند.
فرزند، سرمایه اعتماد به آینده است. وقتی خانوادهای تصمیم به فرزندآوری میگیرد پیامش به دشمن این است: «ما از آینده نمیترسیم».
۶. جوانان، ازدواج و ترس از فردا
یکی دیگر از پیامدهای جنگ دوازدهروزه تضعیف روانی جوانان در مسیر ازدواج بود. بسیاری از جوانان که درگیر موانع اقتصادی و روانی ازدواج هستند با مواجهه با بحرانهای امنیتی انگیزه خود را بیشتر از دست میدهند.
اینجاست که خانوادهها باید به جوانان القا کنند که بنای یک زندگی مشترک نه بر پایه رفاه کامل بلکه بر پایه امید، تلاش و توکل است. خانههای قوی در دل بحرانها ساخته میشوند، نه در نبود آنها.
۷. تصویرسازی رسانهای؛ خانواده قربانی یا قهرمان؟
در طول جنگ دوازدهروزه رسانههای غربی سعی کردند ایران را کشوری ناامن، بحرانی و غیردوستداشتنی برای زیست معرفی کنند؛ هدف، ایجاد مهاجرت، ترک وطن و نابودی انگیزه برای ماندن و ساختن بود.
اما روایت اصیل اسلامی این است: خانهای که در آن مادر ایرانی، پدر باایمان و فرزندان بصیر رشد میکنند بهترین محل پرورش انسانِ آزاد است. ایران در جنگهای خود همواره نشان داده خانوادههای قهرمان دارد؛ باید این تصویر را تقویت کرد نه تصویر قربانیشده را.
جمعبندی: خانواده، نقطه پیروزی در نبرد روایتها
جنگ دوازدهروزه ایران و رژیم صهیونیستی گرچه کوتاه و محدود بود، اما دروازهای به نبردی گستردهتر گشود: جنگ روایتها، جنگ امید و ترس، جنگ خانهها.
در این نبرد خانوادهای پیروز است که آرام بماند، هوشمندانه تحلیل کند، به آینده ایمان داشته باشد، فرزندآوری را ادامه دهد و ارزشهای خود را قربانی پروپاگاندای دشمن نکند.
در این مسیر رسانههای انقلابی، نهادهای فرهنگی، حوزههای علمیه و گروههای فعال خانواده باید در کنار هم بایستند تا خانواده ایرانی از این آزمون، مقاومتر، مؤمنتر و پُرثمرتر بیرون آید.