۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۶
کد خبر: ۷۸۸۱۹۵
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در گفت‌وگو با شبستان:

نقدپذیری؛ میراث شیخ اشراق برای رونق حیات فلسفی/سهروردی باب نگاه تاریخی به فلسفه را گشود

نقدپذیری؛ میراث شیخ اشراق برای رونق حیات فلسفی/سهروردی باب نگاه تاریخی به فلسفه را گشود
حجت‌الاسلام فیروزجایی با اشاره به دستاوردهای فلسفی شیخ شهاب‌الدین سهروردی و آنچه که امروز می‌توانیم از رویکرد او در فلسفه اسلامی بیاموزیم و بهره‌برداری کنیم، گفت: نقدپذیری مهمترین درس شیخ اشراق برای رونق حیات فلسفی امروز ماست.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از چهره‌های شناخته شده فلسفه در جهان اسلام که روش و رویکردی متفاوت را مطرح کرد شیخ شهاب‌الدین سهروردی بود؛ او در سال ۵۴۹(هجری قمری/۱۱۵۵ میلادی) در دهکده سهرورد از توابع شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان ایران متولد شد.  
 
در مورد مکتب فلسفی سهروردی که خود آن را اشراق نامید و پس از مرگ‌اش بیش از پیش شناخته شد نظرات مختلفی مطرح شده است. اما آنچه که در این میان اهمیت دارد تاثیر و تأثری است که نَه تنها در بدنه فکری فلسفی جهان اسلام که حتی در اندیشه فیلسوفان غربی می‌توان از فلسفه اشراق مشاهده کرد.  
 
در این مجال و به مناسبت هشتمین روز مرداد که در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت شیخ شهاب‌الدین سهروردی نامگذاری شده است؛ گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام دکتر «یارعلی کرد فیروزجایی»، عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) داشته‌ایم تا این بار تاثیر شیخ اشراق بر فلسفه اسلامی و البته آنچه را که امروز می‌توانیم از مکتب او بیاموزیم و به کار بندیم بررسی کنیم.
 
در ادامه حاصل این گفت وگو را می خوانید:
 
حجت‌الاسلام «یارعلی کرد فیروزجایی» در گفت‌وگویی در مورد تاثیر سهروردی بر مکتب فلسفه اسلامی، اظهار کرد: شیخ اشراق به عنوان سردمدار یکی از مشرب‌های فلسفه اسلامی در تاریخ فلسفه اسلامی سهم قابل توجهی دارد؛ تا پیش از او مشرب فلسفی دایر و رایج در جهان اسلام فلسفه مشایی سینوی بود؛ البته موسس فلسفه اسلامی؛ فارابی بود اما کسی که به آن پر و بال داد و احکام فلسفی مختلفی را از مبانی و اصول استخراج و عرضه کرد و به عنوان پرچم‌دار فلسفه اسلامی شناخته می‌شود؛ ابن‌سینا است.  
 
سهروردی پرچم‌دار فلسفه اشراق و آغازگر مسیری جدید در فلسفه اسلامی
 
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: بعد از ابن‌سینا حتی همزمان با حیات او منتقدینی بودند که به نقد فلسفه سینوی پرداختند از جمله ابوریحان بیرونی در دوره زندگی ابن‌سینا و پس از او افرادی چون ابوالبرکات بغدادی، امام محمد غزالی، محمد بن عبدالکریم شهرستانی و فخر رازی آراء وی را نقد کردند تا اینکه نوبت به سهروردی رسید؛ و از این طریق در فلسفه اسلامی تحول سرنوشت‌سازی ایجاد می‌کند؛ به بیان دیگر با به میان کشیدن روش شهودی و استفاده‌ای که فیلسوف از شهود می‌کند طرحی نو در انداخته و بنیانگذار و پرچم‌دار فلسفه اشراقی در جهان اسلام می‌شود و از این زمان است که حکمت اشراقی سر زبان‌ها می‌افتد و به تعبیری تاسیس می‌شود و مسیری جدید در فلسفه اسلامی باز می‌شود.
 
دستاوردهای شیخ اشراق سرمنشاء تحولات آینده شد
 
حجت‌الاسلام فیروزجایی گفت: دستاوردهایی که سهروردی در فلسفه داشت سرمنشا برای تحولات بعد از خودش شد؛ افزون بر آنکه او سرسلسله حکمای اشراقی بعد از خود می شود، بر حکمایی مانند خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد تاثیر می گذارد، به گونه ای که رد آراء او را در آثار این حکما می توان مشاهده کرد. ملاصدرا که مبنای مشرب سوم فلسفی در جهان اسلام را گذاشت و حکمت متعالیه را تاسیس کرد تصریح می‌کند که هم از دستاوردهای سینوی و هم از دستاوردهای اشراقی سهروردی استفاده کرده است؛ سهروردی الهام‌بخش ملاصدرا در استفاده از شهود در فلسفه بوده است.  نقدهای سهروردی بر مشائیان نیز بر فلسفه ملاصدرا تاثیرگذار بود؛ چرا که بسیاری از مباحثی که ملاصدرا در آثارش دارد دفاع از ابن‌سینا در مقابل نقدهایی است که سهروردی بر او وارد کرده بود؛ البته این رویکرد ملاصدرا به این معنا نیست که او فقط از ابن‌سینا دفاع می‌کند؛ او در مواردی گرچه اصل حرف بوعلی را می‌زند ولی آن را توسعه می‌دهد یا تعمیق می بخشد و به تعبیر دیگر تقریر جدیدی از دیدگاه ابن‌سینا ارائه می‌دهد، غرض این است که ملاصدرا در پاسخ به نقدهای سهروردی چنین مباحثی را مطرح کرده است.
 
سهروردی شخصیت تاثیرگذاری در تاریخ فلسفه اسلامی
 
وی افزود: از سوی دیگر سهروردی از روش کشفی استفاده کرده بود که ملاصدرا نیز از این روش بهره برد و تاکید بر آن داشت؛ بنابراین جناب صدرا از یافته‌های شهودی نیز برای پربارتر کردن فلسفه استفاده می‌کند؛ ملاصدرا از نقدهای سهروردی و مباحث ایجابی او بهره‌برداری می‌کند و این تحولی را در مرحله دیگر برای فلسفه اسلامی ایجاد می‌کند لذا سهروردی شخصیت تاثیرگذاری در تاریخ فلسفه اسلامی هم در دوره خودش و هم پس از خود بود و با مواجهه‌هایی که حکمای بعدی به ویژه ملاصدرا با فلسفه سهرودی دارند واقعا فلسفه اسلامی تحول جدی‌ و جدیدی پیدا کرد.
 
این پژوهشگر در مورد ایده فلسفی شیخ اشراق و علت نقدهایی که هم‌عصران این فیلسوف به او وارد می‌کردند، گفت: در پاسخ باید دو مفهوم نقد و مواجهه سلبی را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ گاهی نقد به افکار و ایده‌ها و به روش فلسفی داریم و یا گاهی نقد بر عملکرد یک فیلسوف داریم و گاهی نیز مواجهه سلبی با افکار و ایده‌های فیلسوف می‌توانیم داشته باشیم؛ با این مقدمه باید به این نکته اشاره کرد که حکمایی که بعد از سهروردی آمدند برخی می‌خواستند سبک مشایی را ادامه دهند یا کسی مثل ملاصدرا که خود موسس حکمت متعالیه است نیز منتقدانی داشت اما به روش علمی-فلسفی به نقد دیدگاه‌ها پرداخته می‌شد و این امر مبارکی بود؛ اما در مورد شخص سهروردی در تاریخ فلسفه گزارش چندانی از نقدهای علمی بر آراء و دیدگاههای او در زمان حیاتش ارایه نشده است.
 
شیخ اشراق به دلیل قضاوت علمای ظاهربین وقت به شهادت رسید
 
وی ادامه داد: البته ممکن است برخی نسبت به عملکرد او نقدهایی داشتند اما چندان این انتقادات روشن نیست؛ آن چه روشن است این است که برخی علمای ظاهربین که به عمق دیدگاه‌ها و آرای سهروردی نرسیده بودند نَه تنها با خود او بلکه با مشی و سبک فلسفی‌اش نیز مخالفت می‌کردند اما این مخالفت را با روش علمی متناسب با دیدگاه‌های این فیلسوف مطرح نکردند بلکه درصدد نفی کامل آن برآمدند و دست به دامن تکفیر سهروردی و طرد کلی او شدند؛ متاسفانه علمای ظاهربین عصر سهروردی که در دستگاه حکومتی شاماتِ وقت حضور و نفوذ داشتند درخواست کردند که نوعی قرابت و انس که بین سهروردی و برخی ارکان حکومت ایجاد شده بود از میان برداشته شود؛ به عبارت دیگر اینگونه عنوان کردند که نَه تنها نباید چنین شخصی را تحویل گرفت که باید طردش کرد و نهایتا نیز حکم قتل او را صادر کردند که منجر به شهادت شیخ اشراق شد.
 
نقدپذیری؛ میراث شیخ اشراق برای رونق حیات فلسفی/سهروردی باب نگاه تاریخی به فلسفه را گشود
 
حجت‌الاسلام فیروزجایی در بخش دیگری از مباحث خود درباره دستاوردهای نظام حکمی فلسفی شیخ اشراق برای جامعه فلسفه اسلامی در روزگار کنونی اظهار کرد: سه استفاده روشی و همچنین استفاده محتوایی و فکری مستقیم را می‌توانیم از نظام فکری سهروردی برای حیات فلسفی امروز داشته باشیم؛ اولین بهره‌برداری روشی عبارت است از: اصل رویکرد نقد و انتقاد؛ وقتی که جناب سهروردی به عنوان یک فیلسوف با آرا و افکار فلسفه رایج در زمان خود، یعنی با آرا و نظریات ابن‌سینا و ابن‌سیناییان، مواجه شد، این گونه نبود که به تایید مطلق آنها بپردازد یا صد در صد (و به قول معروف به شکل دربستی) همه را نفی و انکار کند بلکه شیخ اشراق به مواجهه علمی روی آورد و آن آراء را نقد کرد؛ برخی را با استدلال رد کرد و دیدگاه های قابل قبول آنها را پذیرفت؛ صرف نظر از نقدهای سهروردی در حوزه مباحث مربوط به منطق، متافیزیک و الهیات بر آراء مشائیان و اینکه این نقدها وارد بودند یا وارد نبودند؛ مساله رویکرد نقد و بررسی علمی او مهم است و ما می‌توانیم همین سیره را از او بیاموزیم و در فلسفه مقلد کسی نباشیم.
 
اولین دستاورد سهروردی برای جامعه فلسفی امروز پاسداشت نقد فلسفی است
 
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: فلسفه برای اینکه فلسفه بماند و پیشرفت کند و گام‌های جدید بردارد و پاسخگوی مسایل جدیدی باشد که مطرح می‌شود، باید پذیرای رویکرد انتقادی باشد؛ باید توجه داشته باشیم که نقد، انکار مطلق نیست؛ نقد نقاط ضعف و مغالطات یک دیدگاه را نشان می‌دهد و اگر بخواهیم از دیدگاهی دفاع کنیم باید با استدلال درست این کار را انجام دهیم و اگر دیدگاهی قابل دفاع نباشد آن را هم بر اساس استدلال کنار می‌گذاریم و به جایش قطعا دیدگاه جدیدی عرضه خواهد شد؛ مساله این است که اساسا رد یا قبول یک نظر بر اساس استدلال و روش عقلی باشد. بنابراین اولین درس و دستاورد سهروردی برای جامعه فلسفی امروز در جهان اسلام این است که نقد فلسفی را پاس بداریم تا حیات فلسفی ما رونق یافته و پیشرفت کند.
 
مقوم حقیقت فلسفه آن است که همه‌چیز مبتنی بر برهان عقلی باشد
 
وی گفت: درس دوم که می‌توان از سهروردی ذیل مطالعات علمی گرفت استفاده از شهود در فلسفه است؛ بهره‌برداری که سهروردی و پس از او ملاصدرا و دیگران داشتند استفاده از شهود در مقام طرح مباحث فلسفی بود؛ مقام اثبات یا رد یک ادعا اساسا در شأنیت عقل است یعنی مقوم حقیقت فلسفه آن است که همه‌چیز مبتنی بر برهان عقلی باشد؛ به بیان دیگر عقل در فلسفه باید داور نهایی باشد، هیچ چیز در فلسفه جای عقل را در مقام  داور یا اثبات و نفی یک ادعا نمیگیرد؛ اما شهود در این میان می‌تواند در طرح مباحث نو کمک کند؛ وقتی فلیسوفی حقیقتی را شهود می‌کند این حقیقت شهود شده برای او کاملا یقینی است اما برای اینکه آن را به دیگران عرضه کند و آنها نیز بپذیرند یا باید مثل آن فیلسوف صاحب کشف و شهود شوند تا آن حقیقت را درک کنند یا اینکه باید با استدلال فلسفی متقاعد شوند؛ غرض اینکه چنین مسیری یعنی مسیر شهود مسیر عمومی نیست و حواله به آینده است؛ راه اصلی آن است که از برهان عقل استفاده کنیم اما راه شهود نیز باز است و اگر دانشجوی فلسفه و طالب فلسفه بخواهد این مسیر را طی کند خوب است که به آن بپردازد و با ارتقای معنوی خود حقایق را درک کند و بعد با روش فلسفی مستدل به دیگران عرضه کند؛ این روشی است که امروز می توانیم از سهروردی بیاموزیم و با کاربست آن به رشد فلسفه کمک کنیم.
 
سهروردی باب نگاه تاریخی به فلسفه را گشود
 
حجت‌الاسلام فیروزجایی تصریح کرد: درس سوم که می‌توان از شیخ اشراق آموخت نگاه تاریخی به فلسفه است؛ همواره نگاه فیلسوفان نسبت به رویکرد تاریخی به مباحث فلسفی متفاوت بوده است اما از جمله حکمایی که نگاه تاریخی داشت سهروردی بود؛ او شاخه‌های یونانی و شرقی فلسفه را بررسی و از حکما نام می‌بَرَد تا نهایتا به روزگار خودش می‌رسد؛ این نگاه تاریخی به فلسفه از دستاوردهای مثبت شیخ اشراق بود و امروز هم تاثیر بسیار بسزایی دارد به این معنا که در طرح دیدگاه‌های مختلف فلسفی سراغ ریشه‌های اولیه برویم و تحولات و نقدهایی را که یک دیدگاه پیدا کرده تا به امروز برسد بررسی کنیم؛ از نظر من اگر فعالان این عرصه برای مثال اتحاد عاقل و معقول و حرکت جوهری و سایر مباحث را با روش سهروردی بررسی کنند فهم‌شان از موضوع بهتر می‌شود و روی هم رفته می‌توانم بگویم کسی که فلسفه تدریس می‌کند و البته کسی که فلسفه می‌آموزد می‌تواند از سه روشی که مطرح کردم از سهروردی الهام بگیرد.
 
این پژوهشگر با اشاره به استفاده ایجابی که امروز می توان از افکار سهروردی داشت، اظهار کرد: علم‌النفس اشراقی که او به عنوان مقدمه نظام نوری خود مطرح می‌کند؛ التفات و توجه جدی سهروردی به مبحث نفس را نشان میدهد؛ البته که شاید دیگران به شکلی گسترده‌تربه طرح مباحث نفس پرداخته باشند؛ برای مثال حجمی که ابن‌سینا در کتاب «شفا» به نفس اختصاص داده است بیش از مباحثی است که سهروردی در آثارش به آن اختصاص داده است اما اینکه شیخ اشراق دریچه ورود به هستی‌شناسی و جهان‌شناسی را علم‌النفس قرار داده است برای ما پیام دارد؛ ما نیاز به تعمق بیشتر در علم‌النفس داریم و برای اینکه روزآمد شده و با دیدگاههای رقیب در این زمینه هماوردی داشته باشیم تا بتوانیم با دست پر با یافته‌های جدید در فلسفه ذهن و چالش‌هایی که امروز هوش مصنوعی برای آگاهی و شعور نفس بشری ایجاد می‌کند مواجه شویم. اگر رویکرد سهروردی را در گستره مباحث امروز ادامه دهیم بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
ارسال نظرات