تمرکز بر «تقویت درونی» راهکار اصلی حل مشکلات کشور است

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله سیفی مازندرانی طی سخنانی در درس تفسیر در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)، توافق هستهای (برجام) را نامشروع خواندند و نسبت به خطرات ادامه مذاکرات با آمریکا هشدار دادند.
استاد دروس خارج حوزه با اشاره به اینکه در برجام نُه شرط تعیینشده از سوی رهبر معظم انقلاب نادیده گرفته شد، مشروعیت این پیمان را پس از اجراء نشدن شروط رهبری و خیانتها و خلف وعدههای طرفهای مذاکره از منظر فقهی مردود دانست.
آیت الله سیفی مازندرانی تاکید کرد: وحدت حقیقی در جامعه به معنای تبعیت از سیاستها و خطمشیهای “ولی امر” است چرا که خداوند امر به اتحاد پیرامون حبل الله نمود و امروز رهبری معظم مصداق حبل الله است، بنابراین هرگونه اتحادکه خلاف نظر ایشان شکل گیرد، فاقد ارزش اسلامی است.
وی مذاکره با طرف غربی را یک تله و اقدامی ذلتآفرین توصیف کرد و گفت: حتی اگر آنها با بخشی از حقوق هستهای موافقت کنند، این دستاورد را به عنوان یک امتیاز و اجازه از سوی خود به دنیا معرفی خواهند کرد و این به معنای مشروعیت بخشیدن به سلطه آنهاست.
استاد دروس خارج حوزه، راهکار اصلی را دل نبستن به مذاکره با آمریکا و تمرکز بر تقویت درونی و به تعبیر مقام معظم رهبری قوی شدن از جهات اقتصادی و فرهنگی و افزایش توانمندی دفاعی کشور برای مقابله با تهدیدات دانست.
مشروح اظهارات آیت الله سیفی مازندرانی به شرح زیر است:
امروز بیان نکتهای را بر خود تکلیف واجب میدانم و آن این است که “مقام معظم رهبری” بیانات تاریخی را ایراد فرمودند. من پیش از این ندیده، یا کمتر دیده بودم که ایشان اینگونه صریح و بیپرده مواضع خود را اعلام کنند؛ گرچه در دولتهای گذشته نیز گهگاه ابراز مواضع میکردند، اما به این صراحت در خاطر ندارم. ایشان تکلیف را بر همگان تمام کردند. کسانی که منادی و حامی وحدت هستند و میگویند جامعه باید وحدت داشته باشد و در شعار وحدت، همآهنگ و همصدا با رهبری هستند، اکنون در محک تجربه قرار گرفتهاند.
در شرایطی که “ولی امر”، مواضع خود را بهصراحت بیان کردهاند؛ مبنی بر اینکه برجام پیماننامهای بوده که از اساس نامشروع است، اکنون زمان آزمون کسانی است که در ندای وحدت و شعار وحدت، در سخنرانیها و گفتارهای خود، همواره همصدا با ایشان بودهاند. نامشروع بودن برجام از آن جهت است که در ابتدای تصویب آن، رهبری نُه شرط تعیین کردند که اساساً هیچیک از آنها رعایت نشد. من به یکی از سران قوا و مسئولین گفته بودم: «چرا در این خصوص سکوت اختیار کردید و هیچ اظهاری ننمودید؟» در آن مقطع، هم صدا و سیما و هم تمام رسانههای داخلی از پرداختن به آن منع شده بودند؛ تا جایی که پس از قرائت آن نُه شرط در روزهای اول، دیگر هیچ سخنی از آن به میان نیامد و گویی هرگز وجود نداشته است (“کأن لم یکن شیئاً مذکورا”). در مقابل، مکرراً به متن برجام میتاختند، مانور میدادند، هیاهو میکردند و بدون اشاره به آن نُه شرط رهبری، آن را تبریک میگفتند. این روند نه برای یک ماه یا یک سال، بلکه در تمام طول این ده سال ادامه داشت. اینگونه رفتار کردند، در حالی که رهبری فرمودهاند که من ده سال قبل این را گفته بودم. سخن ایشان کاملاً درست، حق و منطبق بر واقعیت است. با این حال، چون آنها آنگونه عمل میکردند، رهبری نیز برای رعایت و حفظ وحدت و جلوگیری از تضعیف دولتها، فرمودند: «شما که میخواهید مذاکره کنید، بروید و اقدام کنید تا ببینیم چه نتیجهای حاصل میشود».
در غیر این صورت، این متن برجام، این عهدنامه بیقید و بند که فاقد شروط و ضوابط بیانشده از سوی رهبری بود، ملاک شرعیت را نداشت. این پیمان شامل قوانینی دستوپاگیر بود که با اعطای حق بازرسی بیقید و شرط، راه را برای نفوذ دشمن به تمام مراکز هستهای، نظامی و دفاعی کشور باز میکرد. آنها حتی ساخت موشکهایی را که قابلیت حمل کلاهک داشتند، برای ایران ممنوع کرده بودند و این روند را تا جایی پیش بردند که به تعبیر رهبری، حتی داشتن موشکهای میانبرد بدون کلاهک را نیز جایز ندانستند. مقصود این است که دستان شما بسته باشد تا هر زمان که اراده کردیم، بر شما ضربه وارد کنیم.
اگر از وحدت سخن میگویید، قرآن میفرماید: “وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا”. وحدت مطلوب، آن نیست که صرفاً با مذاق سیاسی شما سازگار باشد، در حالی که به فرامین رهبری بیاعتنایی شود. وحدتی مطلوب خدای تعالی است و قرآن مجید به آن امر کرده که در راستای اعتصام به حبلالله باشد. حبلالله چیست؟ قرآن. قرآن چه میفرماید؟ “أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ”. “اولیالامر” کیستند؟ “ائمه معصومین (ع)”. امام حی و حاضرِ زمان ما کیست؟ “امام عصر (عج)”. “امام عصر” چه فرمودهاند؟ “إِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ”. فقیه جامعالشرایط شیعی، حجت منِ امام بر شماست؛ آن هم با همان شرایطی که “امیرالمؤمنین (ع)” پس از انتخاب و بیعت مردم و به دست گرفتن زمام حکومت داشتند. حاکمی که رأی مردم را ندارد، اطاعتش واجب نیست، چرا که “لا رَأْیَ لِمَنْ لا یُطاع”. لذا “امیرالمؤمنین” فرمودند: “لَوْلَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا” (اگر حضور مردم و یاری آنها نبود و اگر نبود عهدی که خداوند از علما گرفته تا در برابر شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده سکوت نکنند، ریسمان حکومت را بر گردنش میانداختم). من حکومت را رها میکردم، زیرا “لا رَأْیَ لِمَنْ لا یُطاع”.
امروزه نیز ممکن است فقهای دیگری وجود داشته باشند، اما شرایط رهبری از جمله جامعیت، تجربه و اطلاع از اوضاع روز را ندارند. اینها شرایط بسیاری است که “مقام معظم رهبری” در طول چهل سال مسئولیت در مناصب گوناگون، از جمله شورای عالی، ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و خبرگان، کسب کردهاند. هیچ مسئولیت مهمی در کشور نبوده که ایشان تجربه نکرده باشند. ایشان کوهی از تجربه و انبوهی از شجاعت و کاردانی هستند. برای اثبات کاردانی و محبوبیت ایشان همین بس که بیشترین رأی در تاریخ ریاست جمهوری اسلامی ایران را در دوران خود کسب کردند. “اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد”. شما به این نکات توجه نکردید. به یاد دارم در اوایل یکی از دولتهای پیشین که بر طبل برجام میکوبیدند و به یکدیگر تبریک میگفتند، رهبری در مزار “امام (ره)” فرمودند: «من به این عهدنامه خوشبین نیستم. من به عهد با آمریکا و مذاکره با آن خوشبین نیستم». و دیدیم که همینگونه نیز شد.
“وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا”. حبلالله در عصر حاضر، کسی است که “امام زمان (ع)” درباره او فرمودند: “فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ”. این حبلالله است. یعنی فقیه جامع شرایط فتوا و رهبری، او حبلالله و رشته اتصال به خداوند است. اتحاد و وحدت شما زمانی مقدس و مورد رضایت خدای تعالی است و زمانی در نزد خدا و رسول ارزش و ثواب اخروی دارد و واجب شرعی محسوب میشود که حول محور حبلالله باشد. سیاق آیه “وَلَا تَفَرَّقُوا” نیز بر همین دلالت دارد؛ یعنی از محور حبلالله پراکنده نشوید (“وَ لا تَفَرَّقُوا عَنْ حَوْلِ حَبْلِ الله”). نه آنکه ساز خود را بزنید و علیه “ولی امر” و ولی خدا تبانی کرده، او را همچون “امیرالمؤمنین (ع)” خانهنشین کنید. چنین وحدت و اتحادی، نحس و در حقیقت، وحدت با شیطان است. وحدت مقدس آن است که در محور حبلالله، مطیع امر او و تابع سیاستها و خطمشیهای او باشید. این است معنای حبلالله. امروز نیز “ولی امر مسلمین”، با بیانات دیشب خود، ندای آخر را سر دادند و حجت را بر همگان تمام کردند (“وَ لِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ”).
البته باید به این نکته نیز توجه دقیق داشت. شاید کمتر کسی به این ظرافت پی برده باشد که “اَلْمُؤْمِنُ کَیِّس” (مؤمن زیرک است). باید هوشیار باشیم. ممکن است پس از بیانات رهبری، آنها کوتاه بیایند و با برخی خواستههای شما موافقت کنند. میخواهم بگویم حتی اگر در مذاکرات با شما موافقت کنند و اجازه داشتن کلاهک، موشک و غنیسازی در سطح پایین را بدهند، این خود یک فریب بزرگ است که برای شما تدارک دیدهاند. چرا؟ زیرا به دنیا اعلام خواهند کرد که این ما بودیم که به آنها اجازه دادیم این حقوق را داشته باشند. ما در میز مذاکره به آنها این امتیاز را دادیم. به این امر راضی نشوید و مذاکره را بر هم بزنید. مذاکرهکنندهای که اینچنین به شما خیانت کرده و عزیزترین شخصیت شما را در حین مذاکرات با حیله به شهادت رسانده، خائن است. مذاکره و میز مذاکره، تلهای بیش نیست و هدف آن کشاندن شما به زیر سلطه آنهاست.
پس مطلب را تکرار میکنم: ما در اینجا با دو فرض روبرو هستیم. فرض اول: مذاکره را بر هم بزنید و به تقویت توانمندیهای خود بپردازید. به فرموده “مقام معظم رهبری”، که سخنی حق، واجب و درست است، باید آنقدر قوی شوید که دشمن نتواند در عمق خانه شما، به شما ضربه بزند و شما را نابود کند. در روایت “امیرالمؤمنین (ع)” آمده است: “فَوَاللهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا وَ قَدْ ذَلُّوا” (به خدا سوگند، هیچ قومی در درون خانهاش مورد تهاجم قرار نگرفت، مگر آنکه خوار و ذلیل شد). به خدا قسم، هیچ ملتی در قلب سرزمین و خانه خود مورد هجوم قرار نمیگیرد، مگر آنکه به ذلت کشیده شود. باید خود را قوی کنید و اجازه ندهید دشمن حمله را آغاز کرده و تا عمق خانه شما پیش بیاید. باید پیشدستی کنید. زمانی که اسناد و مدارک قطعی از حمله قریبالوقوع دشمن در دست دارید، پیشدستی کنید. و اگر امکان پیشدستی نیست، باید با تقویت پدافند، سیستمهای ردگیری و رادارهای قدرتمند، توانایی خفه کردن حمله را در نطفه، پیش از اصابت، داشته باشید. باید قوی شوید.
یک راه این است که مذاکرات را تعطیل کرده و به امور خودتان بپردازید. در این صورت، آنها هرگز نمیتوانند به دنیا بگویند که ما به ایران دیکته کردیم یا اجازه دادیم. راه دوم این است که مذاکره را ادامه دهید و آنها در نهایت با بخشی از حقوق شما موافقت کنند. آیا میدانید معنای این اقدام چیست و از کجا نشأت میگیرد؟ آنها بهراحتی میتوانند در بوقهای تبلیغاتی خود فریاد بزنند و در سخنرانیها و همه جا اعلام کنند که ایران با اجازه ما این کارها را انجام میدهد. اگر ما در میز مذاکره موافقت نمیکردیم، آنها نمیتوانستند این توانمندیها را داشته باشند. شما با این مذاکره، مستمسکی به دست آنها دادهاید و خودتان اسباب مشروعیتبخشی به آنها را فراهم کردهاید؛ گویی آنها صاحباختیار شما هستند و میگویند: «اگر چیزی میخواهی، باید کنار ما بنشینی تا شاید به تو اجازه بدهیم». بنابراین، خودِ این مذاکره فینفسه ذلتآفرین است، حتی اگر به بخشی از حقوق شما نیز اعتراف کنند. این نکته را باید درک کرد. آقایان مذاکرهکننده و مسئولینی که در این حوزه فعال هستند، باید به این نکته واقف شوند.
خدا را به حق محمد و آلش قسم میدهیم که ما را اهل بصیرت گرداند، بیدار سازد و شیعیان و ملت قهرمان ایران را در مبارزه با طواغیت زمان، قوت ببخشد انشاءالله. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.