۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۰
کد خبر: ۷۹۹۲۱۹
حجت‌الاسلام رهدار:

علوم انسانی غربی توان تربیت انسان انقلاب اسلامی را ندارد

علوم انسانی غربی توان تربیت انسان انقلاب اسلامی را ندارد
استاد حوزه و دانشگاه، با تأکید بر اینکه علوم انسانی موجود قادر به فهم و ساخت انسان تراز انقلاب اسلامی نیست، تصریح کرد: انقلاب اسلامی به دانشی نیاز دارد که بتواند روایت تمدنی تولید کند، در برابر نظم سلطه جهانی مقاومت بیافریند و هم‌پای میدان عمل شکل بگیرد.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام احمد دهدار، استاد حوزه و دانشگاه امروز در پیش‌نشست «انسان انقلاب اسلامی و آینده علوم انسانی» در پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با تشریح ویژگی‌های انسان مورد نظر انقلاب اسلامی، تأکید کرد: در انقلاب اسلامی انسانی متولد شد که جذابیت‌های ظاهری تمدن غرب برای او کارکرد ندارد و این انسانِ تازه همان معجزه‌ای است که امام خمینی(ره) در نسل نوجوان انقلاب مشاهده می‌کرد.

وی با بیان اینکه تمدن مطلوب انقلاب اسلامی ظرف گسترده‌ای برای اقامه دین خدا و تحقق اهداف الهی است، اظهار داشت: وقتی انسان انقلاب اسلامی را با این مختصات تعریف کنیم آشکار می‌شود که علوم انسانی رائج نمی‌تواند چنین انسانی را بشناسد یا تربیت کند؛ زیرا این علوم بر اساس انسانِ منفرد، خودبنیاد و برکنار از هویت توحیدی جامعه اسلامی طراحی شده است.

انسان انقلاب اسلامی با انسانِ موضوع علوم انسانی غربی

حجت الاسلام رهدار توضیح داد: در منظومه فکری انقلاب اسلامی، انسان موجودی اجتماعی، تاریخی و الهی است و نمی‌توان او را با مدل انسان غربی که بر فردیت خودبنیاد و تجربه‌گرایی محض استوار است، تفسیر کرد. علوم انسانی غربی یا صرفاً به تجربه فردی تکیه دارد یا هرگونه روایت کلان از تاریخ را کنار می‌گذارد. این در حالی است که انسان انقلاب اسلامی تاریخ را عرصه بازیگری خداوند و میدان رشد انسان‌ها در چارچوب سنت‌های الهی می‌داند.

وی با اشاره به غلبه نگاه تجربه‌گرا در علوم انسانی جدید و تأثیر موج پست‌مدرنیسم که روایت‌های کلان را بی‌اعتبار می‌دانست، بیان کرد: این روند در دهه ۹۰ میلادی به چرخشی از جامعه‌شناسی نظری به مردم‌ شناسی انجامید؛ اما انسان انقلاب اسلامی نمی‌تواند به دانشی امید بندد که سنت‌های الهی تاریخ، قوانین عامه و روندهای کلان تمدنی را نادیده می‌گیرد.

وی با انتقاد از مدل‌های رایج علوم انسانی در جهان توضیح داد: نمی‌توان دانشی را مبنا قرار داد که خروجی آن نظام‌های استعماری، توسعه نامتوازن، تخریب طبیعت و استثمار جوامع بوده است. انسان انقلاب اسلامی به دانشی نیاز دارد که به مقابله با همین علوم غارت‌محور برخیزد و شبکه‌ای معرفتی عملی برای مقاومت در برابر سلطه جهانی ایجاد کند.

حجت الاسلام رهدار با طرح این پرسش که «کدام دانش موجود غربی قادر است انسانی در برابر نظم سلطه جهانی تربیت کند؟»، افزود: ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که جنایات آشکاری علیه مردم غزه بیش از دو سال است در برابر چشم جهان رخ می‌دهد؛ اما اغلب نظام‌های مدرن و دانشگاه‌های غربی فاقد اراده و توان برای فداکاری در راه عدالت‌اند. این خلأ نشان می‌دهد که انسان تربیت‌شده در چارچوب علوم انسانی مدرن، قابلیت مقاومت و ایستادگی در برابر ستم ساختاری را ندارد.

این استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: انسان تراز انقلاب اسلامی باید قدرت تحلیل، نقد و تشخیص راه‌های انحرافی را داشته باشد و علوم انسانی اسلامی باید چنین بستری را فراهم کند. علوم انسانی متعارف می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد، یا مدیریت بحران دنیای مدرن را تسهیل کند؛ اما موضوع و غایت آن رفاه، لذت و رضایت فرد مدرن است. در حالی که هدف دانش انقلاب اسلامی، ساخت جامعه توحیدی و پرورش انسان‌هایی با ظرفیت معرفتی برای مقابله با نظم استکباری است.

علوم انسانی اسلامی در دیالکتیک با میدان و عمل شکل می‌گیرد

حجت الاسلام رهدار با بیان اینکه علوم انسانیِ برخاسته از انقلاب اسلامی تنها در میدان عمل قابلیت تولد و تکامل دارد، اظهار کرد: دانش انقلاب اسلامی باید درگیر واقعیت باشد و در تعامل دائم با عرصه عمل شکل بگیرد. بسیاری از نظریه‌پردازان جهان تصویر درستی از جهان جدید ندارند؛ اما جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان آزمایشگاه تمدنی اندیشه شیعه فرصتی تاریخی برای تحقق عدالت، آبادانی و معنویت در حوزه عمل فراهم کرده است.

وی افزود: علوم انسانی اسلامی مجموعه‌ای از نظریات انتزاعی نیست بلکه یک میدان است، میدان مقاومت، میدان عدالت‌خواهی و میدان ساخت تمدن نوین اسلامی. این میدان نیازمند دانشی زنده، عملیاتی و هم‌زمان نظری است.

استاد دانشگاه قم در بخش دیگری از سخنان خود توضیح داد: نظم اداری حاکم بر جهان غرب امکان پیشبرد پروژه انقلاب اسلامی را ندارد. این نظم بر مبنای بوروکراسی سنگین و فردیت‌محور است و نمی‌تواند رویکرد جهادی را توجیه یا فهم کند. برای همین با سبک مدیریتی شهید سلیمانی همخوانی ندارد و مدیریت جهادی را غیرکارآمد تلقی می‌کند.

وی یادآوری کرد: مدیریت شهید سلیمانی بیش از هر چیز مبتنی بر ایمان، ریسک‌پذیری، خلاقیت، اقدام به‌موقع و ارتباط با مردم بود؛ عناصری که در نظم اداری مدرن جایگاهی ندارند. نظم اداری غربی اگر در برابر انقلاب اسلامی قرار بگیرد، انسان تراز انقلاب را کوتاه می‌کند، نه اینکه او را شکوفا سازد.

مثالی از نگاه تقلیل‌گرایانه دانشگاه‌های غرب‌زده

حجت‌الاسلام رهدار در ادامه به کلیپی منتشرشده در فضای مجازی اشاره کرد که در آن یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشته بود طبقات محروم توان مدیریت در نظام اداری مدرن را ندارند.

وی گفت: این ادعا نمونه‌ای روشن از تربیت غرب‌زده‌ای است که انسان انقلاب اسلامی را نمی‌شناسد و در تعارض میان انسان انقلابی و نظم مدرن، به‌جای بازخوانی نظم مدرن، تلاش می‌کند انسان انقلاب را به قالب خود درآورد.

حجت الاسلام رهدار افزود: این نگاه کوتاه در واقع اعترافی است به ناتوانی نظم اداری مدرن در فهم انسان مؤمن، جهادی و عدالت‌خواه. راه‌حلی که این استاد ارائه می‌دهد در نهایت دفاع از همان نظم مدرن و تلاش برای صیقل دادن انسان انقلاب به نفع آن ساختار است؛ کاری که طبیعی است از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های غربی برآید.

حجت الاسلام رهدار در پایان با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی در آستانه ورود به مرحله تمدن‌سازی قرار دارد، گفت: این انقلاب برای ادامه حرکت خود به دانشی نیازمند است که همپای میدان، متعهد به حقیقت و دارای ظرفیت تولید نظریه‌های تمدنی باشد. علوم انسانی اسلامی باید بتواند شبکه‌ای از مقاومت معرفتی و عملی علیه نظام سلطه جهانی بنیان نهد و انسان‌هایی تربیت کند که قادر به ساخت جامعه توحیدی و پیشبرد تمدن نوین اسلامی باشند.

ارسال نظرات