«مایندِر» راهب مصنوعی هوشمند / معنویت و هوش مصنوعی به کدام سمت میرود؟
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، با هوش مصنوعی یک ربات راهب به نام «مایندِر» ساخته شده است که در نگاه اول، پاسخی نوآورانه به چالشهای پیش روی ادیان سنتی در دنیای مدرن به نظر میرسد. کاهش تعداد راهبان جوان، افزایش جمعیت سالمند و نیاز به جذب نسلهای جدید به معابد، انگیزههایی بودهاند که معبد کودایجی را به سمت استفاده از این فناوری سوق دادهاند. ربات میتواند بدون خستگی، مراسم را اجرا کند، اطلاعات مذهبی را به شیوهای قابل دسترس ارائه دهد و حتی برای گردشگران خارجی، توضیحات لازم را به زبانهای مختلف بیان کند. این قابلیتها، «مایندِر» را به ابزاری کارآمد در حفظ و ترویج ظاهری سنتهای دینی تبدیل کرده است.
با این حال، هنگامی که عمیقتر به این پدیده نگاه میکنیم، سایههای نگرانکنندهای پدیدار میشوند. دین، در جوهر خود، فراتر از مجموعهای از کلمات، آیینها و تشریفات است. معنویت، ارتباطی درونی و عمیق با مفاهیم متعالی، با هستی، و با جامعه انسانی است. این ارتباط، نیازمند صداقت، همدلی، شهود و تجربیات زیستهای است که صرفاً با برنامهنویسی و الگوریتم قابل بازآفرینی نیستند. «مایندِر»، هرچند قادر به قرائت سوتراها باشد، فاقد آگاهی، احساسات و درک عمیق از معنای آن کلمات است. خطبهای که توسط یک ماشین ایراد میشود، هرچقدر هم که از نظر فنی دقیق باشد، فاقد روح، شور و صداقتی است که یک انسان میتواند به آن تحقق بخشد.
معنویت یا بازی با ابزار؟
یکی از بزرگترین خطرات دیجیتالیسازی ادیان، سطحی شدن تجربه دینی است. هنگامی که آیینها به محتوای قابل پردازش توسط ماشین تبدیل میشوند، خطر این وجود دارد که تمرکز از تجربهی درونی و تحول معنوی به سمت اجرای بیرونی و فرمالیسم جابجا شود. پیروان دین ممکن است به جای جستجوی حقیقت درونی، به دنبال تجربهی «جذاب» یا «فناورانه» مذهب باشند.
چالشهای کلامی و فلسفی نیز در این میان قابل توجهاند. آیا میتوان انتظار داشت که یک ربات، مفاهیم پیچیدهی بودیسم مانند «نیروانا»، «کارما» یا «خلأ» (شونیاتا) را به درستی درک کند و منتقل نماید؟ این مفاهیم، نه تنها نیازمند دانش نظری، بلکه نیازمند تجربهی زیسته و بینش عمیق فلسفی هستند. رباتها میتوانند اطلاعات را پردازش و منتقل کنند، اما قادر به «فهمیدن» یا «داشتن باور» نیستند. این شکاف، میتواند منجر به سوءتفاهمهای عمیق و حتی تحریف معنای آموزههای دینی شود.

دین ابزاری برای پول
علاوه بر این، استفاده از رباتها در محیطهای مذهبی، میتواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناخواستهای نیز داشته باشد. معرفی فناوریهای پیشرفته ممکن است باعث ایجاد شکاف بین نسلها یا بین کسانی شود که به این فناوریها دسترسی دارند و کسانی که ندارند. همچنین، این روند میتواند به سمت تجاریسازی بیشتر دین سوق داده شود، جایی که «تجربهی مذهبی» به یک محصول یا خدمت تبدیل میشود که با فناوریهای جدید، جذابتر و «کارآمدتر» ارائه میگردد. این امر، ماهیت قدسی و معنوی دین را که بر فروتنی، ایثار و جستجوی حقیقت بنا شده است، به خطر میاندازد.
پرسش اساسی این است که هدف نهایی از انجام مراسم مذهبی چیست؟ آیا صرفاً تکرار کلمات و حرکات است، یا تحولی درونی، ایجاد ارتباط عمیقتر با خدا یا حقیقت مطلق، و رشد فضائل اخلاقی؟ اگر هدف، دومی باشد، آنگاه استفاده از رباتها در این جایگاه، نه تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه میتواند مانعی جدی بر سر راه این تحول باشد. دین، در ذات خود، امری انسانی و معنوی است که نیازمند حضور، تعامل و درک متقابل انسانهاست. جایگزینی این عنصر انسانی با ماشین، حتی اگر با نیت خیر و برای حفظ سنتها صورت گیرد، میتواند بهای سنگینی داشته باشد: بهای تهی شدن دین از معنای واقعی آن و تبدیل شدن آن به نمایشی بیروح و فناورانه. «مایندِر» شاید نمادی از نوآوری باشد، اما باید هوشیار بود که این نوآوری، آیینها و معنویت را به سوی ورطهی پوچی نکشاند.