۲۲ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۲۱
کد خبر: ۹۷۹۳۳
در مسیر پیروزی(23) بخش پایانی؛

32 سال پیش از رادیو: اینجا تهران، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب است / 22 بهمن 1357

علی اسفندیار
پرچم جمهوري اسلامي ايران
خبرگزاری رسا، ورود حضرت امام به ایران در 12 بهمن 57 و سخنرانی پرشور در جمع مردم در بهشت زهرا، پیروزی نهضت ایران را نوید می دهد. رژیم که پس از فرار شاه عملاً دچار از هم پاشیدگی شده است این روزها مذبوحانه تلاش می کند تا با هر شیوه ای از پیروزی انقلاب جلوگیری کند. بختیار در 15 بهمن اعلام می کند که موافقت دارد آیت الله خمینی در قم، مانند واتیکان، دولتی ایجاد کند، اما تأکید می کند اجازه نخواهد داد که دولت واقعی تشکیل دهد.‌(1)

در 13 بهمن، جمعی از روحانیون با حضرت امام دیدار می کنند. امام در این دیدار، رژیم سلطنتی را از اول خلاف عقل می خوانند و تاکید می کنند که هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.

بختیار همچنان از طریق مصاحبه سعی می کند تا امواج فزاینده انقلاب را خاموش کند. وی در یک مصاحبه می گوید که طرفداران آیت‌الله خمینی می‌توانند فریاد بزنند، غوغا کنند، توهین کنند؛ این کار چیزی را ثابت نمی‌کند، اما اینکه چندین میلیون نفر برای استقبال از آیت‌الله به تهران آمدند، مبالغه‌آمیز است. وی همچنان خود را مشتاق ملاقات با امام خمینی اعلام می کند.

درگیری های میان مردم و نظامیان نیز همچنان ادامه دارد. در چند شهر از جمله سمنان و تربت جام بر اثر این درگیری ها جمعی شهید می شوند.

انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت

روز بعد حضرت امام در یک مصاحبه مطبوعاتی خبر از تعیین شورای انقلاب حکومت موقت می دهند. وظیفه اصلی این شورا، فراهم کردن مقدمات لازم برای برگزاری رفراندوم است. ایشان با غیرقانونی خواندن حکومت بختیار تهدید می کنند که «کاری نکنید که مردم را به جهاد دعوت کنم.»

سرانجام پس از جلسات متعدد، امام به پیشنهاد اعضای شورای انقلاب، مهندس بازرگان را برای نخست وزیری دولت موقت انتخاب می کنند. در قسمتی از این حکم آمده است: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران ... جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و وابستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت می نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.»

(البته امام مدت ها پس از استعفای بازرگان بارها گفتند که انتخاب بازرگان اشتباه بود و ایشان قلبا به این امر راضی نبودند.)

تظاهرات ها همچنان در برخی از شهرستان‌ها ادامه دارد. چهل تن از نمایندگان مجلس هم از مقام خود استعفا می دهند.

رویدادهای 15 تا 19 بهمن 57

در 15 بهمن 57 مردم برای ملاقات با امام به صورت گسترده در محل اقامت ایشان تجمع می کنند. علاوه بر مردم، صدها تن از همافران و افراد نیروی زمینی و هوایی نیز به محل اقامت حضرت امام خمینی می روند و ضمن بیعت، وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز می کنند. شعار «ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی» توسط نظامیان سر داده می شود.(2)

کارگران و کارمندان صنعت نفت آبادان از محل پالایشگاه راهپیمایی می کنند. شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا می کند اما امام وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب می کنند.

شاپور بختیار در خصوص نخست وزیری بازرگان می گوید: «تا آن‌جا که امام خمینی از یافتن راه‌حل از طریق مسالمت‌آمیز می‌گویند، من کاملاً با ایشان موافق هستم ... این تماس‌ها {دیدارهای بازرگان با بختیار} ضروری است و از مدت‌ها قبل وجود داشته است. من به خوبی رهبر نهضت آزادی را می‌شناسم و مطمئنم او تمایل بیش‌تری دارد به این‌که کارها در یک محیط آرام و با آرامش انجام گیرد و تحولات نیز از همین راه به انجام می‌رسد.» (3) در این روز همچنین بسیاری از وزرا و از کارمندان عالی‌رتبه دولت به جرم فساد مالی و سوءاستفاده از بیت‌المال توسط دولت بختیار بازداشت می شوند.

مهمترین خبر روز 16 بهمن، اعلام رسمی نخست وزیری بازرگان است. امام از مردم می خواهند تا با تظاهرات آرام و از طریق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز کنند. ایشان صراحتاً اعلام می کنند که مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است.

در 17 بهمن، حضرت امام به بختیار توصیه می کنند که در مقابل انقلاب اسلامی، عکس‌العملی مثبت داشته باشند. بازرگان هم که براساس حکم امام باید بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال می یافت به طور موقت از رهبری نهضت آزادی کناره‌گیری می کند.

حجت ‌الاسلام فلسفی که هشت سال از سخنرانی ممنوع شده بود، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی می کند.

روز 19 بهمن با تظاهرات گسترده مردم در حمایت از دولت بازرگان و رد دولت بختیار آغاز می شود. قطعنامه‌ای که در پایان این مراسم قرائت می شود بر حفظ قانون اساسی، استقلال و تمامیت ارضی کشور،‌ مبارزه با استعمار سرخ و سیاه و حمایت از ارتش و دولت قانونی بختیار تأکید می کند.(3)

پس از تظاهرات، پرسنل نیروی هوایی به محل اقامت امام می روند و نسبت به ایشان ادای احترام می کنند. تصویر باشکوهی که از این مراسم در روزنامه کیهان منتشر شد بیانگر اعلام وفاداری کامل همافران ارتش به حضرت امام و انقلاب است. سران ارتش، عکس ادای احترام همافران در برابر امام را جعلی می خوانند اما دفتر امام، خبر و عکس کیهان را تایید می کند.(4)

هفت وزارتخانه به تصرف کارمندان طرفدار دولت موقت در می آید. بختیار از این اقدامات برآشفته می شود. او که تا آن زمان دولت بازرگان را دولت سایه می‌نامد، وزیران کابینه بازرگان را به تهدید به بازداشت می کند.(5)

شهر تهران همچون روزهای گذشته شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم است. بانک‌ها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم قرار گرفته اند و شعله‌های آتش از همه سو زبانه می‌کشد.

امام خمینی در نطق کوتاهی ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های گروهی می فرمایند: «دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند. ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.»

درگیری مردم با نیروهای گارد در حمایت از همافران نیروی هوایی

جمعه 20 بهمن رادیو اعلام می کند که فیلم ورود امام به میهن بعد از اخبار تلویزیون پخش می شود. همافران پادگان نیروی هوایی که درسالن پادگان اجتماع کرده اند، با مشاهده تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، صلوات می فرستند و در این هنگام، افراد گارد شاهنشاهی به سوی آنها تیراندازی می کنند. درگیری آغاز می شود؛ مردمی که اطراف خوابگاه همافران سکونت دارند با اطلاع از درگیری و با کمک اهالی خیابان‌های اطراف به حمایت از همافران می پردازند.

مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار می دهند. اما مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی به آنها حمله می کنند و 152 نفر دستگیر می شوند.

بازرگان در 20 بهمن اولین سخنرانی خود را پس از نخست وزیری در دانشگاه تهران ایراد می کند:« دانشگاه چنین افتخار و حق بزرگی دارد که هیچ‌گاه بعد از 28 مرداد ساکت نبوده، در آن دوران‌های اختناق بعد از 28 مرداد و جبهه ملی، در اختناق شدیدی که بر سراسر ایران حکمفرما بود، تنها مکانی که در آن اجتماع و اعتراض علیرغم مزاحمت، زندان، شکنجه و غیره تعطیل نشد و هر چند ماه، اگر نگوییم هر چند هفته فریاد مرگ بر شاه‌ بلند می‌شد، دانشگاه بود که چشم و چراغ ایران بود.» بازرگان از بختیار می خواهد که برای جلوگیری از خونریزی و اتلاف سرمایه‌های کشور از قدرت کناره‌گیری کند.(6)

آغاز درگیری های مسلحانه مردم با نظامیان

21 بهمن ماه شاهد راهپیمایی و درگیری مردم در حمایت از همافران نیروی هوایی است. زد و خوردها در نقاط مختلف تهران ادامه دارد و صدای تیراندازی از همه جا به گوش می رسد.

درگیری مسلحانه آغاز شده است. مردم با دسترسی به سلاج جنگ مسلحانه را علیه رژیم در حال احتضار آغاز کرده اند. پرسنل انقلابی نیروی هوایی به افرادی که کارت پایان خدمت سربازی داشته باشند، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ می دهند.

پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأموران گارد و مردم، اولین کلانتری تهران‌(کلانتری تهران نو) سقوط می‌کند و پس از آن، کلانتری‌ها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط می شوند.

ساعات حکومت نظامی از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش می یابد. اما حضرت امام حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران را ملغی اعلام کرده و اعلام می کنند که اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند. لغو اعلامیه فرماندار نظامی توسط مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های وابسته به ستاد کمیته امام ، با بلندگو در سطح تهران اعلام می شود.

جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرده است. ده‌ها هزار تن از مردم در خیابان فرح‌آباد، پشت کیسه‌های شن و خاک سنگر گرفته اند. یک هلی‌کوپتر گارد هم در تهران توسط مردم ساقط می شود. تعداد شهدا و زخمی ها بسیار زیاد است و بیمارستان ‌های تهران مملو از کشته و مجروح شده است.

پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی

روز 22 بهمن آخرین مقاومت های رژیم هم در هم می شکند. نبرد شدید مردم با نیروهای گارد همچنان ادامه دارد. مردم کاخ شاه را به تصرف در می آورند. تمام کوچه‌ها و خیابانها با کیسه‌های شن سنگربندی شده است. تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی به دست مردم تصرف می شود.

در جلسه شورای عالی ارتش به ناتوانی ارتش در برابر موج خروشان انقلاب اعتراف می شود. سپهبد حاتم، از جانشین رییس ستاد ارتش خطاب به فرماندهان ارتش می گوید:
«به طوری که تیمساران ملاحظه می‌کنید، با توجه به آخرین وضعیت خصوصی یگانها که فرماندهان نیرو تشریح کردند، ‌به عللی که همه می‌دانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است که نیروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام عملی نمی‌باشند. از طرف دیگر اعلیحضرت رفته‌اند و بنا به اظهار نخست‌وزیر، مراجعه نمی‌کنند. ماه‌ها است که امور کشور تعطیل است. آیت‌الله خمینی خواهان جمهوری اسلامی است. تمام ملت ایران هم عملا در این مدت نشان داده‌اند که پشتیبان و خواستار جمهوری اسلامی هستند. بختیار هم با توجه به اظهاراتش در مجلس و همچنین در مصاحبه‌هایش می‌خواهد جمهوری اعلان کند ولی طرفدار در بین مردم ندارد، پیشنهاد من این است که در این مناقشه سیاسی ارتش خود را کنار کشیده و مداخله ننماید.» شورای عالی ارتش در این اعلامیه از سربازان می خواهد تا به پادگان‌ها باز گردند.(7)

امام خمینی نیز در پیامی خطاب به ملت ایران از آنان می خواهد در عین هوشیاری و مراقبت و آمادگی برای در هم کوبیدن هر نوع حمله تازه‌ای از سوی ارتش، از حمله، آزار و درگیری با آنها در پادگان هایشان خودداری شود.

ساعت 2 بهدازظهر، رادیو تهران کاملا در اختیار نیروهای انقلابی قرار می گیرد. نیروهای انقلابی پس از دراختیار گرفتن رادیو پیام می دهند: «توجه بفرمائید، توجه بفرمایید. اینجا تهران صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب است.»

شاپور بختیار که استعفای خود را تسلیم کرده است به مقصد نامعلومی فرار می‌کند. مردم با کمک تعدادی از کارکنان هواپیمایی، کنترل فرودگاه را به دست می‌گیرند. افرادی که در راس حکومت شاه و بختیار بودند یکی پس از دیگری دستگیر می‌شوند و با دستگیری این افراد بقایای حکومت پهلوی از هم می پاشد.

امام خمینی در پیام دیگری خطاب به مردم هشدار می دهند: «توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.»

سرانجام پس از سالها مبارزه خستگی ناپذیر، قیام مردمی امت مسلمان و ولایت مدار ایران به ثمر می رسد و رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سرنگون می شود.

زمستان رفت و باز آمد بهاران / پر از گل شد دوباره باغ و بستان
زمین از نو لباس تازه پوشید / بهار انقلاب آمد به ایران

منابع

1 ـ روزنامه کیهان، 16 بهمن 57، ص 4،
2 ـ روزنامه کیهان، 16 بهمن 57، ص 2،
3 ـ روزنامه‌ اطلاعات، 15 بهمن 57، ص 2،
4 ـ روزنامه کیهان، 21 بهمن 57، ص 1،
5 ـ روزنامه اطلاعات، 21 بهمن 57، ص 8،
6 ـ مسایل و مشکلات نخستین سال انقلاب از زبان بازرگان، تهران 1362، ص 77،
7 ـ غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، رسا، تهران 1373، ج 2، ص 392-387،
8 ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
ارسال نظرات