۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۱
کد خبر: ۱۶۲۸۳۴
بخش نخست/

نظام اندیشه اسلامی در مصاف با چالش‌های معاصر

خبرگزارس رسا ـ جهانی‌سازی به جای تکیه بر اشغال نظامی خشن کشورهای هدف یا سلطه سیاسی عریان بر آنها، به عاملی عمیق‌تر و زیر بنایی‌تر، یعنی فرهنگ، توجه می‌کند و می‌کوشد تا با فرهنگ‌سازی مناسب، ملت‌ها را وا دارد که با اختیار و شوق و رغبت خود، وارد دام جهانی سازی شوند و به جهانی شدن خو گرفته و افتخار کنند!
نظام اندیشه اسلامی در مصاف با چالش‌های معاصر نظام اندیشه اسلامی در مصاف با چالش‌های معاصر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از چالش های فکری و عملی امروز بشر، مسئله ای است به نام جهانی سازی که از سال های پایانی قرن بیستم با سر و صدا و تبلیغات بسیار، مطرح و پیگیری می شود. جهانی سازی، جریانی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که سال هاست قدرت های بزرگ، آن را طراحی کرده اند و به اجرا در آورده اند. در این یادداشت که از نظر شما خوانندگان عزیز خواهد گذشت، به یکی از چالش های دوره معاصر با نظام فکری اسلام، پرداخته خواهد شد.

در فارسی، این واژه معمولا به غلط، جهانی شدن ترجمه می شود؛ در حالی که جهانی سازی به این نکته مهم اشاره دارد که این جریان، یک روند طبیعی و جبری تاریخی نیست، بلکه حرکتی برنامه ریزی شده و حساب شده است که برای اهدافی خاص از سوی استعمار گران، طراحی شده و قرار است ارزش ها و دیدگاه های طراحان، به تمامی جهان سرایت داده شود و به اصطلاح، جهانی سازی شود.

این در حالی است که واژه جهانی شدن در صدد است به ساکنان کشور های عقب نگاه داشته شده، چنین القا کند که این پدیده نتیجه حتمی و سرنوشت اجتناب ناپذیر جامعه بشری است و چاره ای جز همراه شدن با آن وجود ندارد! یا مخاطبان را دچار این توهم کند که با مشارکت در این فرآیند، قرار است از انزوا خارج شده، به جهان بپیوندند و با رهایی از بن بست و گشوده شدن افق های جدید، جهانی شوند و همچون کشور های توسعه یافته در صحنه سیاسی و اقتصادی جهانی به نقش آفرینی بپردازند!

 

پیشینه جهانی سازی

پیشینه این حرکت را می توان تا سده های پیشین پی گرفت؛ وقتی که اروپاییان بر اثر سلطه بر علم و فناوری و نیز اقتصاد سیاسی، آغازگر دوران استعمار شدند که مشخصه آن، تهاجم به کشورهای دیگر و اشغال نظامی آنها، تسلط اقتصادی و سیاسی بر منابع انسانی و طبیعی و چپاول آنها بود.

در عصر بیداری ملت ها و قیام های پیاپی آنان برای استقلال و رهایی از بند استعمارگران، شکل این حرکت از اشغال نظامی به سلطه سیاسی تغییر کرد؛ هر چند هدف و راهبردها، همچنان پابرجا ماندند. در این دوره که به دوران استعمار نو معروف شد، حکومت های دست نشانده قدرت های سلطه گر، گاه با ظاهری دموکراتیک و گاهی نیز با شکل های مختلف غیر دموکراتیک مانند کودتا، به قدرت می رسیدند و عملا مجری اهداف و برنامه های نظام سلطه بودند.

 

آغاز جهانی سازی جدید

اما چهره جدید جهان سازی، در دهه های اخیر، با فروپاشی شوروی سابق و پایان جنگ سرد، ظهور کرده است. برخی صاحب نظران غربی با تمرکز وجه آشکار این حرکت، آن را اساسا پدیده ای اقتصادی در قالب جهانی سازی جریان سرمایه و سلطه تجاری و سیاسی بر دیگر کشورها، به شمار آورده اند و بعضی دیگر، از آن به درهم تنیدگی سیستماتیک سرمایه داری اقتصادی و فناوری اطلاعات که از کنترل دولت ها و سیاست گذاری اجتماعی آنها خارج شده است، تعبیر کرده اند.

قدرت های بزرگ اقتصادی برای تأمین اهداف و منافع خویش از این فرآیند، به تأسیس سازمان ها و نهادهای قدرتمند بین المللی هم چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی دست زده و با مقرراتی که برای جریان پول و سرمایه وضع کرده اند، سعی می کنند، خواسته های خویش را بر  کشورهای دیگر تحمیل و منافع خود را تأمین کنند.

 

گزارش کمیسیون اروپا از جهانی سازی

جنبه اقتصادی در جهانی سازی بسیار پررنگ ترسیم می شود، تا جایی که گزارش سالیانه کمیسیون اروپا آن را چنین تعریف می کند: جهانی سازی را می توان فرآیندی تعریف کرد که طی آن، بازارها و تولید در کشورهای مختلف به علت پویایی تجارت کالا، خدمات و جریان سرمایه و فناوری، به طور فزاینده ای به یکدیگر وابسته می شوند. این پدیده ای جدید نیست؛ بلکه ادامه تحولاتی است که مدت های مدیدی در جریان بوده است.

 

استعمار فرانو و ابعاد آن

باید توجه داشت که مشخصه بارز این دوره از سلطه جویی را باید در وجهه فرهنگی آن جست و جو کرده و واژه استعمار فرانو تعبیر بسیار مناسب و گویایی برای آن است.

جهانی سازی به جای تکیه بر اشغال نظامی خشن کشورهای هدف یا سلطه سیاسی عریان بر آنها، به عاملی عمیق تر و زیر بنایی تر، یعنی فرهنگ، توجه می کند و می کوشد تا با فرهنگ سازی مناسب، ملت ها را وا دارد که با اختیار و شوق و رغبت خود وارد دام جهانی سازی شوند و به جهانی شدن خو گرفته و افتخار کنند!

سلطه گران در این راه از همه ابزارهای مجاز و غیر مجاز فرهنگی، تبلیغاتی و رسانه ای بهره می برند؛ از جمله ساده ترین ترفندها، دستکاری مفاهیم و واژه ها و سوء استفاده از آنهاست که بازی با واژه های آزادی، دموکراسی، تروریسم، حقوق بشر، جهانی سازی و جهانی شدن از رسواترین نمونه های آن است.

برای این پدیده دست کم پنج مؤلفه بر شمرده اند: 1- فناوری دید 2- تمرکز دانش و تبادل سریع اطلاعات 3- گرایش روزافزون به استاندارد کردن فرآورده های اقتصادی و اجتماعی 4- یکپارچگی روز افزون و یکدست شدن فرهنگی کشورها 5- وابستگی متقابل بیشتر و در نتیجه، آسیب پذیری متقابل بیشتر.

نتیجه جهانی سازی، به تعبیر مارشال مک لوهان دهکده جهانی و به تعبیر باکمینستر فولر، آرشیتکت آمریکایی، فضاپیمایی به نام زمین است که مرزهای جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی رایج را در می نوردد.

دولت ها، ایالت ها، سازمان های مردم نهاد و کارگران، به گونه ای روزافزون مرزها را نادیده می گیرند و بیش از گذشته، با انگیزه هایی به ظاهر متضاد، از همکاری تا رقابت، به این سو رانده می شوند.

این ارتباط تنگاتنگ و یکدست شدن جوامع، در کنار سلطه رسانه ای، اقتصادی و فرهنگی کشورهای غربی، مؤلفه ها و نیز آثار فرهنگی – اجتماعی مهمی، به خصوص برای دیگر کشورها و فرهنگ ها دارد؛ از جمله این که موجب پیدایش جامعه های بازتر، چند قطبی و چند فرهنگی می شود که سعی می شود، به سوی فرهنگ غالب و قطب مسلط، یعنی غرب، سوق داده شوند.

برخی می گویند، روند جهانی سازی یک جریان یک طرفه است و موجب تقلید کشورهای دیگر از غرب و الگوگیری از نهادها، فلسفه، اقتصاد آزاد و حکومت های لیبرال آن شده است.

 

وجه نام گذاری عصر ارتباطات

تسهیل تبادل اطلاعات یکی از برجسته ترین ویژگی های این دوره است؛ به همین مناسبت نام آن را عصر ارتباطات یا عصر انفجار اطلاعات نیز گذاشته اند؛ مثلا در حالی که طبق آمارهای رسمی در اواسط دهه 1970 میلادی تنها حدود پنجاه هزار رایانه در جهان وجود داشت. این میزان تا سال دو هزار میلادی به بیش از 556.000.000 رسید.

امروزه بسیاری از رایانه ها با خطوط ارتباطی انتقال اطلاعات شامل خطوط تلفن، کابل نوری و امواج ماهواره ای، به یکدیگر متصل اند و ارتباط سریع و لحظه ای اشخاص با یکدیگر را ممکن ساخته اند.

بدیهی است در چنین شرایطی رسانه ها، به ویژه نسل جدید رسانه ها، همانند اینترنت، پست الکترونیکی و ماهواره، نقشی بی بدیل در جهانی سازی فرهنگ دارد و فرهنگی می تواند ارزش ها و باورهای خویش را بر دیگر فرهنگ ها مسلط کند که بهره بیشتری از این ابزارها داشته باشد. بنابراین فرآیند جهانی شدن به فرآیندی یک طرفه تبدیل می شود که از کشورهای صاحب این فناوری، به سوی کشورهای فاقد آن سرازیر شده، هویت فرهنگی آنان را به یغما می برد.

در این جا حق انتخاب و آزادی پذیرش باورها و ارزش ها، بر اساس قوت محتوایی یا مقدار عقلانیت آنها وجود ندارد؛ بلکه این قدرت رسانه ای است که با بمباران تبلیغاتی، ذهن و فکر افراد را از تأمل عقلانی باز می دارد و خود را بر آنها تحمیل می کند.

برخی تصور کرده اند چون محرک اصلی جریان جهانی سازی اقتصاد و سرمایه است، مهار و مدیریت آن نیز بر عهده بازار و قواعد آن است.

این در حالی است که اولا، جهانی سازی به اقتصاد محدود نمی شود و همه زوایای زندگی فردی و اجتماعی بشر را در نوردیده، افکار و باورها و نیز ارزش های افراد و جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد.

ثانیا، بازار تنها در صورتی به درستی عمل می کند که مقررات و قوانینی صحیح بر آن حکومت کند و مقررات هم نیازمند وضع و اجراست و این به معنای نیاز به حکومتی جهانی است.

 

تلاش قدرت ها برای کدخدایی دهکده جهانی

دهکده جهانی نیازمند کدخدای جهانی است؛ از این رو، برخی قدرت ها سعی می کنند تا کدخدایی این دهکده عظیم را بر عهده بگیرند و از منافع قدرت و ثروت ناشی از آن، بهره مند شوند. مفاهیمی چون نظم نوین جهانی که آمریکایی ها مطرح کرده اند، در این بستر معنا پیدا می کنند.

افزون بر این، بسیاری، از جمله "آنتونی گیدنز"، این یک بعدی نگری به مسئله جهانی سازی را رد می کنند و معتقدند جهانی سازی اساسا پدیده ای سه بعدی با ابعاد سیاسی، تکنولوژیک و فرهنگی است.

جهانی سازی، هم زمان با ایجاد نظام ها و قدرت های فرا ملی، زندگی روزمره را به ویژه در کشورهای در حال توسعه دگرگون می کند. جهانی سازی، صرفا پس زمینه سیاست های معاصر نیست؛ بلکه در مجموع، نهادهای جوامعی را که در آنها زندگی می کنیم، دگرگون می کند.

 

 

/929/701/ر 

منابع:احمد سیف، جهانی کرد، واپسین مرحله امپریالیسم؟

اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره 193-194،ص 8

حسن صدر، استعمار جدید یا نئوکلنیالیسماستعمار، پیش آهنگ جهانی سازی

تعبیر استعمار فرا نو را اولین بار رهبر معظم و فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله العالی به کار بردند.

 

دانش پژوه رشته فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره)؛

هادی عیدی چگینی

 

 

 

ادامه دارد...

ارسال نظرات