عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:
نرمش قهرمانانه در فضای اعتدال معنا مییابد
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: فکر میکنم نرمش قهرمانانهای که رهبر معظم انقلاب از آن صحبت کردند در فضای اعتدالی معنا پیدا میکند اگر ما این فضا را لحاظ نکنیم نرمش قهرمانانه هم معنا پیدا نمیکند.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شریف لکزایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه حضرت امام(ره) حکمت، شجاعت و عفت را به عنوان اعتدال و جانب افراط و تفریط را رذیلت به حساب آوردند، گفت: فیلسوفان و متفکران سیاسی، اندیشمندان درگیر در مباحث سیاسی باید به بحث اعتدال بپردازند و ابعاد و گستره و قلمرو آن و مباحثی که حول این مسأله هست به خصوص مبانی این بحث را مورد کاوش قرار دهند.
شریف لکزایی در مورد مفهوم اعتدال و نسبت آن با مفهوم فضیلت از دیدگاه ارسطو گفت: اعتدال به نوعی به معنای میانه روی است. در نزد فلاسفه یونان و خصوصاً در کتاب «اخلاق نیکوماخوس» ارسطو این مسأله مطرح شده است. در واقع اعتدال و به نوعی حد وسطی که فلاسفه یونان مطرح میکنند، یک فضیلت محسوب میشود.
وی افزود: ارسطو در این کتاب فضائل مختلفی را اسم میبرد و مورد بحث قرار میدهد. به عنوان مثال بحث گشاده دستی، بزرگواری، بزرگ منشی، شکیبایی، درستکاری، شجاعت و ... به عنوان فضائل مورد تأکید قرار میگیرد و در ابتدای کتاب بسیار مهم اخلاق نیکوماخوس در باب فضیلت هم به تفصیل صحبت میکند. بعد از اینکه مباحث نظری را مطرح میکند در مورد یک یک فضائل وارد بحث میشود و آنها را مورد بررسی قرار میدهد.
لکزایی در ادامه سخنانش اظهارداشت: بحث ارسطو، حد وسط یا این بحث است که در هر فضیلتی، جنبه افراط و تفریط وجود دارد و فرد و جامعه باید خودش را از آن حد افراط و تفریط بر کنار بداند و حد وسط را رعایت کند که همان اعتدال باشد. در نگاه ارسطو هر چیز ارزشمندی به سبب عدم اعتدال و افراط و تفریط تباه میشود. ارسطو مثال میزند و در بحث قدرت بدنی و تندرستی میگوید افراط در ورزش، نیروی بدن را تباه میکند اگر کسی زیاده از حد ورزش کند موجب تباهی تندرستی وی میشود. اگر کسی ورزش نکند و تفریط کند این عمل هم باعث تباهی بدن میشود. پس هم افراط و هم تفریط میتواند موجبات تباهی بدن و تندرستی را فراهم کند.
این محقق و استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه در خوردن و آشامیدن هم به این ترتیب اگر جانب افراط و تفریط لحاظ شود طبیعتاً موجب زیان برای بدن میشود و تندرستی از بین میرود، بیان کرد: در حالی که اعتدال، تندرستی را پدید میآورد و رشد میدهد و نگاه میدارد. بنابراین در مباحث دیگر هم وضعیت همین طوری است، یعنی در مورد خویشتنداری و شجاعت و فضائل دیگری که از آنها یاد کردم به همین ترتیب، جانب افراط و تفریط مذموم تلقی میشود و جانب اعتدال مورد توجه است و حتماً باید این رویکرد لحاظ شود و مورد توجه قرار گیرد.
نویسنده کتاب «آزادی و دانش» با تأکید بر اینکه این بحث ارسطو که در بحث اخلاق مطرح میشود، بنیاد مباحث سیاسی هم تلقی میشود که مقدمه ای بر ورود به عرصه سیاسی است، تصریح کرد: اعتدال مقدمه ای است برای اینکه فرد در عرصه اجتماعی بتواند کاری انجام دهد، البته ارسطو اشاره میکند که عدالت، خصلتی جمعی دارد یعنی وقتی میتوانیم از عدالت صحبت کنیم که در ارتباط با دیگران مطرح شود و عدالت فردی معنایی ندارد. به نظر میرسد اعتدال هم خصلت فردی و هم خصلت جمعی دارد، یعنی انسان باید اینها را در بسیاری از قوا و فضائل در درون خود، نهادی و تمرین و ممارست کند تا به حدی از اعتدال دست پیدا کند که این امر مقدمه ای میشود بر اینکه در عرصه اجتماعی بتواند به نحو معتدلی رفتار و مشی کند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم سیاسی بیان کرد: از نظر این نگاه، فضائلی مثل خویشتنداری، شجاعت، عفت وشکیبایی فضیلت به شمار میآید و مقابل آن، که افراط و تفریط باشد رذائل به شمار میآید. مثلاً در بحث شجاعت، تهور و بی باکی در یک سمت و جُبن و ترسو بودن در سمت دیگر، رذیله هستند. شجاعت است که میتواند فضیلت باشد. مکاتب فلسفی یونان باستان عمدتاً این مباحث را مطرح کردند که نمونه برجسته آن ارسطو است که در کتاب اخلاق نیکوماخس این امر را به نحو مطلوبی مطرح و راجع به آن تئوریپردازی میکند.
وی افزود: تأکید ارسطو بر اعتدال و نظریه حد وسط است یعنی طرح این مباحث به عنوان نظریه حد وسط مورد توجه قرار میگیرد. مکتب فضیلتگرایان جدید یا نوفضیلتگرایان در دوره معاصر همان مشی ارسطو را دنبال میکنند، به عنوان مثال «مکاینتایر» همین بحث را نیز مطرح میکند و میگوید ما باید در این مباحث خودمان دوباره به مکتب فضیلتگرایی بازگردیم و به نوعی بحث حد وسط برجسته میشود.
وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: در مباحث فلسفه اسلامی هم طبیعتاً حکمت مشاء با توجه به اینکه از فلسفه یونان و ارسطو تبعیت میکنند و به نوعی ریشه در آنجا داشتند و دارند، فضیلتگرا هستند. بحثهای اندیشه خواجه نصیر و ابن مُسکویه را هم داریم که به نوع خاصی اینها همین مباحث اخلاقی را که توجه کردند عمدتاً بحثهایشان و شیوه استدلال و مباحثشان با این نگاه مطرح میشود البته طبیعتاً تفاوتهایی دارد. با توجه به اینکه از منظر و نگاه یک اندیشمند مسلمان این مباحث طرح میشود طبیعتاً تا اندازه ای با اندیشه ارسطو متفاوت میشود اما به صورت کلی و اینها طرفدار فضیلت هستند و در این جریان فکری قرار دارند.
لکزایی با اشاره به اینکه کتاب «اخلاق ناصری» خواجه نصیر براساس فضیلتگرایی نوشته شده است که عمدتاً توجه به اخلاق و ابعاد فردی و اجتماعی و سیاسی آن دارد، گفت: در واقع نقطه وسط اخلاق و سیاست در این اندیشه، عدالت است. عدالت در این نگاه جنبه فردی ندارد، بلکه تماماً خصلت جنبی و اجتماعی پیدا میکند و بنابراین بحث از عدالت میشود. در این اندیشه این گونه بحث میشود که حاکم و پادشاه باید عادل باشد و سیاستمداران و حاکمان باید عادلانه رفتار کنند و اولاً باید عادل باشند. هم جنبههای فردی و هم بحث تحقق عدالت که جنبه های عینی و اجتماعی دارد مورد توجه بحث قرار میگیرد.
نویسنده کتاب «آزادی سیاسی در اندیشه آیتالله مطهری و آیتالله بهشتی» تأکید کرد: بحثم این نیست که اختلاف اینها با مکتب فضیلت گرایی یونان باستان چگونه خواهد بود، طبیعتاً اختلافهایی مفهوم حد وسط در اندیشه یونانی و مفهوم حد وسط در اندیشه اسلامی اختلافهایی دارند. برخی از متفکران مسلمان معتقدند که حد وسط به نوعی میتواند انعطاف داشته باشد. حد وسط هر فردی مختص خود آن فرد است یعنی نمیتوان قاعده کلی را بیان کرد که این حد وسط برای همه یکسان است. نه! با توجه به شرایط برای افراد متفاوت میشود، مثلاً سخاوت ممکن است در یک فرد به یک صورتی باشد و در فرد دیگری به صورت دیگری باشد. شخصی سرمایه دار باشد و شخصی کمتر ثروتمند باشد. بنابراین حدشان متفاوت میشود. در شجاعت و در بحثهای خویشتنداری هم همین طور است.
بنابراین نوعی تفاوت منبع، نگاه و تفاوت سطوح حد وسط را میتوان در این بحث برجسته کرد. نوع انعطاف مطابق با شرایط جامعه و افراد وجود دارد و بنابراین بر حسب افراد میتواند متفاوت باشد. میتواند حوزه های اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی را در بر بگیرد و از یک کشور تا کشور دیگر متفاوت باشد یعنی دایره این بحث خیلی گسترده میشود هم در حوزه فردی میتواند متفاوت باشد و هم در حوزه جمعی و دولت از یک کشور تا کشور دیگر.
وی افزود: این بحث تا این حد قابل انعطاف است و میتواند در هر دو شرایط تغییر پیدا کند و متفاوت شود البته ما نیازمند اعتدال بودیم و هستیم و خواهیم بود به ویژه در عرضه های سیاسی و خاصتر و مهمتر از آن در عرصه های فرهنگی. هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی در همه سطوح؛ این نیاز جامعه ما و عرصه بینالملل و جهانی است. اعتدال مورد تأکید متفکران خاص مسلمان به ویژه فلاسفه است که آثاری در این زمینه از آنها به دست ما رسیده است. در حکمت متعالیه به عنوان یک مکتب فلسفی دیگر در حوزه اندیشه اسلامی میبینیم که این بحث به سایر برجسته است.
نویسنده کتاب «توزیع و مهار قدرت در نظریه ولایت فقیه» در ادامه سخنانش تصریح کرد: حضرت امام(ره) در کتابهای خود به خصوص «چهل حدیث»، «شرح حدیث جنود عقل و جهل» و «تقریرات فلسفه» به این بحث توجه و به خصوص قوای سهگانهای که معمولاً مطرح میشود یعنی حکمت، شجاعت و عفت را به عنوان اعتدال تلقی کردند و جانب افراط و تفریط را رذیلت به حساب آوردند. بنابراین این امر قابل تحلیل و تفسیر است که بتوانیم این را در اندیشه متفکران مسلمان پی بگیریم و تعریفی مبسوط و دقیقی از اعتدال ارائه کنیم و هم مبانی و مبادی اعتدال را مورد بحث قرار دهیم. اینها مباحثی است که طبیعتاً نیاز به کار و تأمل دارد تا بتوانیم تعریف دقیق و مبسوطی از اعتدال ارائه کنیم؛ هم مبانی و مبادی اعتدال را مطرح کنیم و قلمرو و گستره آنرا مورد بحث قرار دهیم.
لکزایی در ادامه سخنانش تصریح کرد: امام (ره) میگوید قوه غضبیه مفید و مؤثر است و وجود و لزومش برای انسان و تداوم حیات انسان ضرورت دارد، اما غضب ابعاد افراط و تفریط دارد به عنوان رذیله مطرح میشود. امام(ره) معتقد است که اعتدال فضیلت است ابعادی که در قوای مختلفی که معمولاً مطرح میشود عمدتاً به عنوان فضیلت به شمار میآید. شجاعت، حکمت و عفت فضیلت محسوب میشود. اگر حتی این بحث را مطرح کنیم سطوح و مراتب آن برای افراد متفاوت میشود یعنی همه افراد در یک مرتبه شجاع نیستند و نمیتوانند شجاع باشند. همه افراد در یک مرتبه خویشتن دار نیستند و نمیتوانند باشند. برای هر فرد یا جامعه مختلف است. بر اساس نگاه متعالی و مکتب فلسفه متعالی میتواند جای خود را باز کند که این امور را مراتبی ببینیم و یک مرتبه ای نبینیم که در این صورت بحث سطوح عقلی، حسی و خیالی میتواند خود را نشان دهد. در سه مرتبه حسی، خیالی و عقلی این بحث مورد توجه قرار میگیرد. اینها نیاز به بحث و تحقیق دارد.
وی با اشاره به اینکه با توجه به اینکه این بحث در جامعه ما مطرح شده است طبیعتاً اندیشمندان، فیلسوفان و متفکران ما باید این بحث را تبیین کنند، گفت: از یک منظر چون از منظر سیاسی این مسأله طرح شده طبیعتاً بحثش فلسفه سیاسی خواهد بود. فیلسوفان و متفکران سیاسی، اندیشمندان درگیر در مباحث سیاسی باید به این بحث بپردازند و ابعاد و گستره و قلمرو آن و مباحثی که حول این مسأله هست به خصوص مبانی این بحث را مورد کاوش قرار دهند تا مبتلا به برخی از مفاهیم دیگر که معمولاً در جامعه ما مطرح میشود و ناقص و ابتر میماند، نشود. بنابراین کار جدی و حضوری اندیشمندانه میطلبد که به این بحث از منظرهای مختلف توجه شود، نگاه های مختلف مطرح شود و تضارب آرایی شکل گیرد و حداقل در بحثهایی جاری روز در حوزه سیاست به یک نقطه اجماعی برسیم. فارغ از شعارهایی که میتواند مصرف داخلی داشته باشد یا بخواهد افراد یا جناحهایی را راضی کند واقعا مشی اعتدالی واقعی معلوم باشد تا مشخص شود که در کجاها کوتاه آمدیم و در کجاها کوتاه نیامدیم.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: فکر میکنم نرمش قهرمانانه ای که رهبر معظم انقلاب از آن صحبت کردند در فضای اعتدالی معنا پیدا میکند اگر ما این فضا را لحاظ نکنیم نرمش قهرمانانه هم معنا پیدا نمیکند. در فضای جنگ رو در رو با دشمن، بعضی مواقع حمله و بعضی مواقع عقبنشینی صورت میگیرد این گونه نیست که همیشه حمله و یا همیشه عقب نشینی کنیم. ممکن است در شرایطی عقبنشینی و تهاجمی صورت گیرد و یا حمله ای انجام شود، طبیعتاً مهم این است که مشی معتدل و اعتدالی رعایت شود تا همراه با عقلانیت و تدبیر و خردورزی است یعنی فارغ از اینها نیست. در واقع اگر مسئولی خطایی میکند و اشتباهی صورت میگیرد باید بیاید عذرخواهی کند. این شجاعت است اگر توجیه و تحلیل و تفسیر کند و اشتباه خود را نپذیرد این فرد شجاع نیست یعنی این فرد اعتدالی نیست. انسان معتدل کسی است که به خطاهای خود اعتراف میکند.
وی افزود: در عرصه سیاست داخلی رهبر معظم انقلاب درباره کنترل جمعیت فرمودند این سیاست اشتباه بوده است و بعد از چند سال که این کار اجرا شده و اثرات و پیامدهای آن در جامعه مشخص شده، ایشان با صراحت گفتند که این کار اشتباه بوده و باید جبران کنیم. در عرصه سیاست خارجی، هم مدیران نظام اگر متوجه شدند اشتباهی شده و خطاهایی صورت گرفته است باید بیان شود. در مسائل بینالمللی شاید به خاطر سوء استفاده دشمنان ضرورتی نداشته باشد که علناً اعلام شود اما مشی اعتدالی به همین معناست که متفکران و اندیشمندان ما باید این مباحث نظری را پرورش و به نحو استواری سازمان دهند و اجماعی در باب آن شکل گیرد. طبیعتاً سیاستمداران ما که با این بحثها بیگانه نیستند و علی القاعده متأثر از این مباحث میشوند در مرحله عینی و اجرایی بتوانند از این مباحث استفاده کنند و بتوانند سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و رفاه و آسایش و آرامش ملت ایران را پیش ببرند و به ارتقای جامعه در سطح داخل و خارج به خصوص در سطح منطقه و نظام بینالملل کمک کنند./9191/د102/ن
ارسال نظرات