مدرسه عامل ترویج یا ضد ترویج فرهنگ کتابخوانی
به گزارش خبرگزاری رسا، بی شک کتاب و کتابخوانی در گسترش فرهنگ تحقیق و پژوهش بسیار مؤثر است. پس از خانواده، که مهمترین نقش را در ترویج کتاب و کتابخوانی در کودکان به عهده دارد، دشوارترین وظیفه در اشاعه کتابخوانی در هر جامعهای بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر دانشآموز در مدرسه با کتاب آشنا شود و لذت مطالعه، خودآموزی، و افزایش معلومات عمومی را درک کند و به مطالعه خو بگیرد، در تمام دوران زندگی، از کتاب دست نمیکشد. البته پایهگذاری این حرکت، باید از مدیریت کلان کشور شروع شود. مدیران ارشد ما در امر آموزش باید از مشاوران فرهنگی و هنری در جهت بررسی علمی و اصولی این موضوع استفاده کنند.
در نظام آموزشی، سه کارکرد مهم، نقش اساسی دارند: خواندن، نوشتن، و حساب کردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش، از سالهای اول، توانایی خواندن را میآموزد و در ادامه، به درک مطالب خواندهشده و در نهایت به نوشتن، میرسد.
تأکید بیش از حد آموزگاران بر مهارت خواندن و استفاده از تکمنبعها، سبب شده که دانشآموزان از مطالعه، لذت کافی نبرند و آن را بیشتر برای رفع تکلیف انجام دهند.
در این میان، نقش و جایگاه معلم در اشاعه فرهنگ مطالعه را نباید نادیده گرفت. روشهای تدریس، شیوه نگرش، و رفتار توجهآمیز معلمان به کتاب و کتابخوانی، در ایجاد آمادگی ذهنی و انگیزه مطالعه در دانشآموزان مؤثر است. اگر معلمان و دبیران مدارس، خودشان اهل مطالعه باشند، دانشآموزان را نیز به شیوههای مختلف با کتاب و مطالعه آشنا میکنند.
مدرسه رشد اندرزگو، از مدارس موفق در سطح شهر تهران است که برنامههای مهمی در جهت ترویج کتاب و کتابخوانی داشته است. یکی از مسئولان این مدرسه، ترویج کتابخوانی را جزئی مهم از برنامههای آموزشی و تربیتی مسئولان مدرسه دانسته و در این باره میگوید: «ما برآنیم که کتاب و کتابخوانی را به یک عادت تبدیل کنیم.» او ادامه داد: «در برنامه درسی مطالعه آزاد را برای دانشآموزان گنجاندهایم. مطالعه آزاد مطمئنترین ابزار برای پدید آوردن انگیزه در فراگیری است. هنگامی که کودک درمییابد با فراگیری مهارت خواندن میتواند قصههایی بخواند که برایش لذتبخش و سرگرمکننده است، یادگیری چنین مهارتی برای او معنا مییابد. معنادار بودن فراگیری مهارت خواندن، انگیزه فراگیری این مهارت را تقویت میکند.» او به برخی از اقدامات این مدرسه اشاره کرده، میافزاید: «1) کارگاههای کتابخوانی: تشکیل کارگاههای کتابخوانی به جهت تقویت اعتماد به نفس، رشد تفکر خلاقانه، و کشف استعدادهای نهفته، به رشد علمی و فرهنگی، تقویت مهارت خواندن، و سپس نوشتن کودک کمک میکند. به همین منظور، در پایان هر ماه با توجه به عملکرد یکماهه کتابخوانی، کارگاههایی در این خصوص تشکیل میشود و دانشآموزان در پایان داستان با انجام یک فعالیت گروهی و عملکردی سنجش میشوند و مهارتهای آنها ارزیابی میشود .2) برگزاری کارگاههای داستاننویسی و قصهنویسی: دانشآموزان در زنگهای کتابخوانی، هنر داستاننویسی و قصهنویسی را آموزش میبینند و به همراه معلم کتابخوانی خود به دنیای قصه و داستان میروند. همچنین با انواع داستانهای تصویری و مصور و متندار آشنا میشوند و تفاوت آن را با قصه تشخیص میدهند. به همین منظور، دانشآموزان بااستعداد و خلاق را شناسایی میکنیم تا در مسابقات شرکت کنند و بهخوبی از عهده آن برآیند. بچهها با توجه به رده سنی و پایه مورد نظر، به نوشتن قصه و داستان میپردازند.»
با آگاهی از اقدامات این مدرسه در ترویج کتابخوانی، این سؤال پیش میآید: آیا حداقل میتوان شمهای از این رویکردها را در تمامی مدارس شهر تهران به اجرا درآورد؟
مظفر، معاون فرهنگی و هنری آموزش و پرورش، برنامه ترویج کتاب را از دیرباز جزو اولویتهای اساسی آموزش و پرورش میداند. او در این باره گفت: «از سال گذشته، با پیام مقام معظم رهبری در خراسان شمالی در ارتباط با کتاب و کتابخوانی، آموزش و پرورش تمام هم و غم خود را بر این گذاشته تا این فرمایش ایشان را پیگیری کند.» او افزود: «امسال هم در صحبت جناب آقای رئیسجمهور در بازگشایی مدارس بر احیای زنگ انشا و کتاب و کتابخوانی در مدارس تأکید شده بود که تمامی این موارد نشاندهنده این است که هم مسئولان مملکتی و هم آموزش و پرورش، به عنوان متولیان فرهنگی، همواره فرهنگ کتابخوانی را ترویج میکنند.» این مقام مسئول در آموزش و پرورش، درباره برنامه این وزارتخانه در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی افزود: «ما در سال گذشته بستهای را به عنوان بسته سیر مطالعاتی طراحی و تصویب کردهایم که در آن مطالعه چهار کتاب غیر درسی از ابتدایی تا متوسطه به صورت سلسلهوار با درس مطرح است که معلمان باید آن را به عنوان فعالیتهای مستمر و غیر کلاسی دانشآموزان لحاظ کنند و از آن کتابها آزمون بگیرند تا از این طریق هم مطالعه سرانه ارتقا یابد و هم خود کتابها. این بسته مطالعاتی قرار است به کمیسیون شورای عالی آموزش و پرورش برود و در نهایت با طرحی منسجم به مدارس کشور ابلاغ شود.»
مظفر همچنین به فعالیتهای وزارتخانه متبوعش در باب کتاب و کتابخوانی در هفته کتاب اشاره کرد و افزود: «آموزش و پرورش با همکاری مؤسسه منادی تربیت، که زیر نظر معاونت پرورشی و فرهنگی کار میکند، قرار است پنجاههزار نمایشگاه را در پنجاههزار مدرسه کشور دایر کند. کتابهایی که در آنجا توزیع میشود هم به لحاظ سنی و شرایط جغرافیایی با توجه به نیازهای بچهها انتخاب خواهد شد. در اصل، دانشآموزانی که به کتاب احتیاج دارند، از قبل فهرست این آثار را برای ارسال به مدارس و مراکز استانها اعلام میکنند و مؤسسه مذکور به خرید این آثار اقدام میکند.»
مظفر همچنین تشویق دانشآموزان و معلمان کتابخوان را از دیگر برنامههای آموزش و پرورش دانسته، میگوید: «از برنامههای ترویجی آموزش و پرورش تشویق دانشآموزان و فرهنگیان برتر، و مدیران و معلمانی است که بهترین برنامهها را برای ترویج در هفته کتابخوانی داشتهاند. بحث تکریم خیرین کتاب نیز هست که خوشبختانه چند سالی است نهادینه شده و آموزش و پرورش نیز در این جهت فعال است. آموزش و پرورش بعد از هفته کتاب حتی از مسئولان کشوری و لشکری که تمام هم و غمشان در سطح مدارس تشویق کتاب بوده تجلیل خواهد کرد.
مظفر در پایان آماری را اعلام کرد و افزود: «در سطح کشور هشتاد میلیون و صد و بیست و هشت هزار کتاب در سطح مدارس موجود است. سرانه مطالعه کتاب در مدارس از 4 به شش رسیده است. حدود ششصدهزار کتابیار نیز در مدارس حضور دارند که این کتابیارها اداره کتابخانهها را که متشکل از خود بچهها هستند بر عهده دارند.»
با توجه به صحبتهای این مقام مسئول، آموزش و پرورش، به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متولیان فرهنگی، میتواند نقش بسزایی در ترویج کتاب و کتابخوانی داشته باشد، اما بسیاری از منتقدان معتقدند آموزش و پرورش بیشتر نقش ضد ترویج در کتاب دارد.
جعفر ابراهیمی شاهد، نویسنده و شاعر کودک، معتقد است به سبب عدم جذابیت سیستم آموزشی، بیشتر بچهها از مدرسه گریزاناند و به نوعی کتاب نیز، که یکی از ابزارهای مورد استفاده در مدرسه است، مورد بیمیلی دانشآموزان واقع میشود. او در این باره میگوید: «جذابیت در مدرسه و تحصیل از عواملی است که ناخودآگاه به علاقه کودکان به کتاب و کتابخوانی کمک مؤثری میکند. البته باید بین کتابهای مدرسه و کتابهای غیر درسی تفاوت گذاشت، اما ارتباط اولیه کودک با کتاب در وهله اول با کتابهای درسی شکل میگیرد. مورد دیگر سیستم نمرهمحور مدارس است که خود عاملی در بیعلاقگی دانشآموزان به کتاب است که خوشبختانه در سالیان اخیر این قضیه تا حدی تعدیل شده است.» شاهد در ادامه گفت: «بحث تألیف کتابهای درسی نیز خود عامل بسیار مهمی در علاقه کودکان به کتاب است که متأسفانه همواره در طول تاریخ آموزش و پرورش بیشتر افراد غیر متخصص در تألیف کتاب دست داشتهاند.»/998/د102/ق