به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، نگرشی که پایهگذار فرقه انحرافی حلقه بر عزاداری حضرت سید الشهدا(ع) دارد، به گونهای است که اصل ذکر مصیبت و عزاداری را زیر سؤال برده و از تمام اقدامات دلسوختگان آستان حضرتش اعم از پوشیدن لباس عزای مشکی، گریه کردن، گِل مالی روز عاشورا، علم گردانی و... تفسیری دو پهلو و یا عکس دارد؛ چرا که در عرفان حلقه از یک طرف حزن و غم و اندوه را از جنود شیطان میدانند(1) و از طرفی اعتقاد داشتن به وساطت اهلبیت(ع)، سد بزرگی در مقابل شبکه شعور کیهانی فرضی در این فرقه است. زیرا معتقدند پیامبران و امامان(ع) نیز به این شبکه متصل بودند و مردم را شفا میدادند! جالب توجه است عرض کنم از مبانی انحرافی عرفانی حلقه، استعانت از اهلبیت(ع)، توسل و زیارت این ذوات مقدسه و نورانی، شرک بوده و آن را تقبیح میکنند! دقیقاً همان اقدامی که وهابیان کور دل علیه شیعیان کرده و ایشان را مشرک بر میشمارند.
از آنجا که عقل سلیم با توجه به نقل ـ قرآن و روایات ـ ائمه معصومان(ع) را وسایل قرب الهی و واسطه بین انسان و خدای متعال معرفی میکنند و این از مسلّمات اعتقادات شیعه اثنا عشری است، ولی طاهری در اساسنامه عرفان کیهانی تنها واسطه بین خدا و انسان را شعور کیهانی میداند و مینویسد: «بین انسان و خدا، تنها واسطهای که وجود دارد، هوشمندی و شعور الهی(یدالله) است.»(2)
طاهری در کلاسهای درس خود زیارت اهلبیت(ع) را مصداق شرک(3) و استعانت از اهلبیت(ع) را همچون وهابیان استعانت من دون الله معرفی میکند. غافل از این که خدای متعال نیز در قرآن میفرماید: «وابتغوا الیه الوسیله» و وسیلههای رحمت خود را اهلبیت(ع) معرفی میکند. چرا که «من اراد الله بدأ بکم» ـ هر که قصد خداوند را کرد از همین خانواده اهلبیت(ع) شروع میکندـ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(4) از امام باقر(ع) نقل میکند که مراد از حبلالله و واسطه بین خدا و مردم آل محمد(ص) هستند.
رییس فرقه کیهانی در کتابهای خود اینگونه بیان میدارد که یکی از دلایل قطع ارتباط از شبکه شعور کیهانی ـ روح القدس یا جبرئیل(5) ـ که توسط طاهری تفویض میگردد: «در رأس قرار دادن هر نامی(6) (حتی نام مقدسین و معصومان) به جای نام خداوند و هوشمندی(شبکه شعور کیهانی) او(اصل ایاک نستعین)(7) است.»
با توجه به این مستندات که به خاطر اختصار تنها بخشی از مبانی فکری عرفان کیهانی را در این نوشتار مطرح کردیم، حال سوال پیش میآید که چرا شخصی چون طاهری با چنین مبانی فکری دست به قلم شده و درباره عاشورا مقاله مینویسد؟ متأسفانه در برخی جراید کثیر الانتشار نیز چاپ و هنوز در سایت مذبور قابل روئیت است!(8) از این رهگذر در بررسی مقاله «آیینه عاشورای» طاهری به مواردی که عزاداری اهلبیت(ع) و امام حسین(ع) را مورد هدف خود قرار داده اشاره میکنیم؛
نخست، زیر سوال بردن نحوه عزاداری
دوم، شرک دانستن استعانت از اهلبیت(ع)
پایهگذار این فرقه در ابتدای مقاله خود بیان میدارد که ما میتوانیم لباسهایی به رنگهای مختلف بپوشیم؛ همچون قرمز، سفید، زرد و سبز. برای هر کدام تفسیری به ظاهر زیبا میآورد تا ذهن خواننده را نسبت به رنگها تغییر دهد و بگوید تو میتوانی هر لباسی بپوشی آن هم با این تفاسیر:
سرخ؛ سرخی، نشانه پیروزی خون بر شمشیر است.
سفید؛ این کفن است که پوشیدهایم تا عهدی باشد بین ما و حسین(ع)
زرد؛ ما به خزان نشستهایم. چرا که بعد از عاشورا، بهار انسانیت، تابستان را پشت سر نگذاشته به خزان رسیده است.
سبز؛ این به نشانه آن است که نهضت حسینی خزان مظلومان را بهار کرده و نوید این پیروزی، بهار اندیشه را برای بشریت به ارمغان آورده است.
تمامی این رنگها را با تفاسیر خاص بیان میکند. اما رنگ مشکی را که به عنوان نماد عزاداری شیعیان است و اتفاقاً ریشه روایی هم دارد(9) نیز چنین تفسیر به رأی میکند و مینویسد: «میتوان سیاه پوشید و بانگ سرداد که این سیاهی نشانه آن است که من و منها، در روز و روزهای عاشورا، حسین و حسینها را تنها گذاشتهایم و آنها در مصاف با یزیدیان زمان خود، مظلومانه به شهادت رسیدهاند و این لباس سیاه نشانی است بر شریک جرم بودن ما در ریخته شدن خون آنها! زیرا که در جایی، حتی سکوت نیز شرکت در وقوع جرم است.»(10)
آیا نمیتوان همین تفسیر را برای رنگهای دیگر داشت؟
باید توجه کرد که پیراهن مشکی برای عزاداری یک نماد ثبت شده است و مشتمل بر پیام و یا پیامهایی که وضع کنندگان آن به آن هدف ترسیم کرده و شیعیان نیز آن را شعار عزای خود کردهاند. پس با این اوصاف نمیتوان از یک نماد تفسیری جدید کرد و آن را به سلیقه شخصی خود تغییر داد. به عنوان مثال ما درباره رنگ سرخ پرچم ایران آیا اجازه داریم که آن را به معنی خونخواری مردم ایران تفسیر کنیم و بگوییم بهتر است از رنگ آبی استفاده کنیم؟ چرا که رنگ قرمز مرا به یا خونخواری میاندازد پس باید تغییر کند!
با توجه به این مطالب نتیجه میگیریم که در صورت وضع یک نماد باید بررسی کرد که واضعان آن نماد چه هدفی را دنبال کردهاند؛ نه اینکه من چه برداشتی از نماد دارم و سعی داشته باشم که آن را به دلخواه خود تفسیر کنیم.
و همچنین درباره عزاداری روز عاشورا که از قدیم سنت است که به رسم یتیم شدن امت شیعه در چنین روزی و غم فقدان پدر معنوی خود اباعبدالله الحسین(ع) که وحید و تنها در صحرای کربلا مظلومانه شهید شد. هیچ یاوری برای نصرت آن حضرت نبود، گِل بر سر رو میمالند و ابراز میدارند که دنیا با این همه مصیبت ارزشی برای دل بستن ندارد. چرا حسین(ع) را به خاطر رسیدن به دنیا و ما فیها شهید کردند و تمام اینها شعار و پیامهای عزاداری است که در این صورت محترم است.
ولی طاهری مینویسد: «میتوان خاک بر سر ریخت که شایسته انسان خفّت زده است و بگوییم ما نیز نسبت به راه حسین(ع)، خوار و ذلیل هستیم و از این ذلت باید بر سر خود خاک بریزیم!»(11) و از طرفی در تحریف نسبت به نحوه نگرش به شهادت امام حسین(ع) مینویسد: «میتوان خندید و شادی و پایکوبی کرد و فریاد(شهیدان زندهاند) را سر داد و نشان داد که از اعماق وجود مسروریم.»(12)
درست است که افتخار همه ما شهادت است و شهادت یک مدال بزرگ بندگی است و مایه سرور قلب شهید؛ ولی باید به این نکته توجه کرد این مصیبت بر ما بازماندگان به نحوی است که به هیچ وجه پایکوبی و سرور هیچ جایی ندارد و از اساس پایکوبی در باب شهادت امام حسین(ع) مختص بنی امیه و قاتلان حضرت بود که پس از شهادتش جشن گرفتند، پایکوبی کردند و در تاریخ نقل شده است که افزونبر جشن و پایکوبی به میمنت چنین روزی روز عاشورا را روزه گرفتند.(13)
با بررسی روایات اهلبیت(ع) ما هرگز چنین تأکیدی نداریم که برای شهادت امام حسین(ع) پایکوبی کنید و این سنت اهلبیت(ع) نیست. برخلاف آن همگان تأکید بر بکاء بر مصائب اباعبدالله الحسین(ع) کردهاند. حتی در احوالات امام سجاد(ع) میخوانیم که پس از واقعه کربلا تا آخر عمر بسیار بر مصیبت پدر بزرگوارشان گریه کردند و در علت گریه که سوال شد چرا اینقدر گریه میکنید، فرمودند: «یعقوب در فراق یوسف که میدانست زنده است از شدت گریه نابینا شد و مویش سفید گشت و کمرش خم گشت. من چگونه گریه نکنم که پدر و عمو و 17 تن از بنی هاشم و اولاد رسول خدا را جلوی چشمان شهید کردهاند؟»(14)
امام رضا(ع) نیز در روایت مشهور خود به ابن شبیب میفرماید: «مصیبت جدّمان حسین پلکهای ما را از شدت گریه زخم کرده است. هر زمان خواستید بر مصیبتی گریه کنید، پس برای جدمان حسین گریه کنید... .»(15) پس ادای احترام و ابراز احساسات و عواطف نیز در میان معصومان(ع) مرسوم بوده و عملی خلاف و ناصواب نیست. بلکه یک اقدامی است امر شده که در روایات بسیاری به احیای آن تأکید شده است.
طاهری در جلسات دوره مستری بیان میدارد: «واقعه کربلا مهم نیست. مهم این هست که شما فکر کنید یک داستان میخوانید و مهم نتیجهای است که میگیریم. حالا چه اتفاقاتی میافتد مهم نیست و خودمان را دچار تضاد نمیکنیم. حالا قومهایی به خاطر برخی مسائل به جان هم افتادهاند! اصل ماجرا گرفته نشده و در واقع ما انسانها سر وقایع و حوادث گم هستیم!»(16)
لازم به ذکر است که یادآوری مصائب اهلبیت(ع) افزونبر اینکه مقدمهای است برای توجه به فلسفه قیام اباعبد الله(ع)، بلکه در این ذکر مصیبتها پیوند قلبیای با خدای متعال ایجاد میشود که یک عزادار به حال عبودیت امام حسین(ع) و 72 تن غبطه میخورد و سعی در شبیه کردن خود به آن یاران شیدایی میکند؛ لذا نبایستی به عنوان یک داستان به واقعه کربلا نگاه و عبور کرد. بلکه واقعه عاشورای حسینی یک توقفگاه، تأمل سرا و یک دانشگاه بزرگ انسان سازی است. به همین دلیل عبور از عاشورا یعنی عبور از انسانیت و فراموش کردن شور و شعور حسینی تا جایی که مرحوم امام خمینی بیان میکنند: «همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
همان طور که در ابتدای بحث اشاره شد، سرکرده این فرقه استعانت از اهلبیت(ع) را مرده پرستی(17) و مصداق شرک میداند. همچنین مهمترین دلیل قطع ارتباط از شعور کیهانی(روح القدس) و برداشته شده لایه محافظهای تفویض شده توسط طاهری(18) میدانند و عدم رعایت این نوع قانون را نقض پیمان «ایاک نعبد و ایاک نستعین» معرفی میکند.
به همین جهت مجدداً در همین مقاله به آن اشاره و مطرح میکند که ما با اعمال خود این پیمانها را میشکنیم و بهتر است که پیمان دیگر متعهد نشویم! که آن پیمان «لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک»(19) است و پیمان شکنی را سنگینتر نکنیم و به شیطان سنگ نزنیم تا دروغ هایمان بیشتر از این آشکار شود.(20)
جالبتر آنکه در ادامه نوشتار خود به این موضوع تأکید میکند که ما نیز همچون بنی اسرائیل که در غیاب موسی(ع) گوساله پرست شدیم، در غیاب امام حسین(ع) عَلَمها ساخته، مجسمههای فلزی، شیر، گوزن و... را به جای گوساله نصب کردهایم.(21)
این قبیل برداشتها از عمل عزاداران امام حسین(ع) نیز نوع دیگری از اظهار نظرهای طاهری و قضاوت در نیّات باطنی شیعیان و جوانان عزادار امام حسین(ع) است. به راستی که طاهری اگر بیان میدارد که قضاوت فقط مختص خداست(22)، چگونه به خود اجازه میدهد که درباره شیعیان و جوانان چنین قضاوتهایی کند و آنان را بت پرست و... بنامد؟!
لذا تمام این بهتانها به نیات قلبی شیعیان مخلص که حاجات خود را باذن الله و به دستور خدا از اهلبیت(ع)(23) میخواهند را مرهون همان افکار وهابیت کور دل دانسته که در عرفان حلقه به صورت بومی ارائه میشود.
تمام این توهینات طاهری و مشرک دانستن شیعیان نیز برای منتقدین عرفان حلقه جای سؤال دارد که خود اگر از شرک تبری میجوید، چگونه افکار الحادی و شرک آمیز را در میان مردم رواج میدهد؟ از جمله اینکه انسان خدایی(اومانیزم) که ما الان پسر خدائیم و روح خدا هستیم را با تفسیر و برداشتی شخصی ترویج میکند. حتی مطرح میکند در روز قیامت پس از عبور از جهنم همه(حتی یزید و شمر و...) به خاطر داشتن روح خدا وارد بهشت میشوند(24) و پس از آن در آزمایش آخر انسان به خدا بودن خود پی میبرد و خدای متعال به وی اجازه خدایی میدهد و با خدا به وحدت و یکی بودن میرسد!(نعوذبالله)(25)
در اینباره حضرت آیتالله مکارم شیرازی در بخش سوم عرفان حلقه را بهتر بشناسیم، از سایت خود این نگاه شرک آمیز را نقد کرده و به مردم گوشزد میکند که مراقب چنین افکار شوم و پلید باشید.
سخن آخر
آری حسین بن علی(ع) با شهادت خود به ما درس دینداری سالم را آموخت و یاد داد که در مقابل جهل و عناد و فساد در دینداری ستیزه کنیم. در مصاف با جنود باطل حتی از جان، مال و فرزند خود دریغ نکنیم و آن چنان در دین حق خود ثابت قدم باشیم تا باطل به خود اجازه پیشروی ندهد. این است رمز گریه کردن بر مصائب اباعبدالله الحسین(ع) که إنشاالله نسل به نسل ادامه خواهد یافت به امید ظهور منتقم آل رسول صلوات الله علیهم اجمعین. اللهم عجل لولیک الفرج.
محمدرضا انهاری/ عاشورای 94
993/703/ر
.........................................
1ـ صفحه 68 انسان از منظری دیگر چاپ چهارم مهر 87 انتشارات بیژن و صفحه عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار
2 ـ صفحه 120 عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار. در این آدرس قابل رویت است
3 ـ (http://www.aparat.com/v/UASG0)
4 ـ آل عمران/103
5 ـ صفحه 84 و 87 عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار
6 ـ صفحه 80 عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار و صفحه 88 انسان از منظری دیگر چاپ چهارم مهر 87 انتشارات بیژن
7 ـ صفحه 222 انسان از منظری دیگر چاپ چهارم مهر 87 انتشارات بیژن و پشت برگه تمام سوگندنامه های ترم اول
8 ـ . http://www.hamshahrionline.ir/details/75486
9 ـ کافی: 6/449، وسائل: 5/34 ب 18 احکام ملابس، حدیث دوم
10 ـ آئینه عاشورا صفحه 91 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011
11 ـ آئینه عاشورا صفحه 92 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011.
12 ـ آئینه عاشورا صفحه 92 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011.
13 ـ امالی شیخ طوسی، ص 667، رقم1397 / 4.
14 ـ لهوف سید ابن طاووس ص 210.
15 ـ بحارالانوار، ج44، ص284.
16 ـ فایل صوتی دوره مستری جلسه1 ساعت اول.
17 ـ صفحه 119 عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار
18 ـ صفحه 88 انسان از منظری دیگر چاپ چهارم مهر 87 انتشارات بیژن
19 ـ نگارنده در خصوص مقاله معراج حج طاهری به طور مفصل در دو فصل در سایت نجات از حلقه نقد و بررسی نموده است.
20 ـ آئینه عاشورا صفحه 96 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011.
21 ـ آئینه عاشورا صفحه 96 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011.
22 ـ صفحه 150 عرفان کیهانی چاپ هفتم مهر88 انتشارات اندیشه ماندگار
23 ـ برای مطالعه بیشتر به پاسخ بهشبهات وهابیت در خصوص شرک بودن زیارت اهل بیت و حاجت خواستن و شفاعت آن بزگواران مراجعه نمایید
24 ـ صفحه 264 و 265 انسان و معرفت انتشارات ارمنستان 2011.
25 ـ صفحه 205 کتاب چند مقاله انتشارات ارمنستان 2011 و صفحه 275 انسان و معرفت انتشارات ارمنستان 2011.