چرا کشورهای اسلامی توهم شیعههراسی را باور میکنند!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ضمن شرکت در همایش «ایران و جهان عرب در مواجهه با چالشهای منطقهای» در بیروت به ایراد سخنرانی پرداخت که متن ویراسته آن در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی رسول الله و آله الطیبین الطاهرین و اصحابه المنتخبین، قال الله تبارک و تعالی فی محکمه کتابه: «و اطیعواالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین» صدق الله العلی العظیم
آغاز سخن از همه دستاندرکاران این همایش نخبگانی و همچنین از رئیس جلسه و حضار محترم تشکر میکنم. موضوع این همایش عبارت است از: بررسی فرصتهای همکاری اعراب و ایران برای مقابله با چالشهای منطقهای
مقصود از همکاری عرب و ایران چیست؟ آیا مقصود تبدیل ملتهای متعدد عرب و ملت ایران به ملت واحده است؟ آیا مقصود تبدیل دولتهای عربی و دولت ایرانی به دولت واحده است؟ آیا مقصود حاکمیت و سلطه دولت ایرانی بر دولتهای عربی یا سلطه دولتهای عربی بر دولت ایرانی است؟
مقصود، تعامل ایران و عرب برای رسیدن به هدف مشترک یعنی حل مشکلات منطقه و در نهایت رسیدن به امت اسلامی و تمدن نوین اسلامی است «و کذلک جعلناکم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس» (بقره 143) پس میتوان با وجود دولتهای مختلف و ملتهای متعدد و اقوام گوناگون از امت اسلامی معتدل که بهترین امت است؛ برخوردار بود.
تاریخ اسلام نشان میدهد هرگاه مذاهب و اقوام گوناگون مسلمان با یکدیگر تعامل داشتند و دشمنی را کنار گذاشتند؛ توانستند به رشد و بالندگی و موفقیت برسند؛ مانند: دولت سامانیان از اهل سنت و دولت آلبویه از شیعه که با همکاری مشترک بین مذاهب مختلف توانستند در تمدن اسلامی نقش داشته باشند. تعامل بین حکومت زنگیان و حکومت فاطمیان در مقابله با مهاجمان مسیحی نیز باعث پیروزی مسلمانان در مصر شد و همچنین دشمنی سلجوقیان و فاطمیان با یکدیگر، باعث شکست سلجوقیان روم در گام اول و سپس شکست فاطمیان در قدس گردید.
خداوند متعال با صراحت در سوره انفال به اطاعت از خدا و رسول الله دعوت میکند و از نزاع با یکدیگر پرهیز میدارد و نتیجه نزاع را ناتوانی و زوال قوت و صلابت مسلمانان میخواند.
سخن بنده این است؛ امروز نه تنها تعامل ایران و عرب، بلکه تعامل همه ادیان ابراهیمی در برابر دنیای مادی استکبارگر معاصر لازم است. خدای سبحان میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا»
دنیای مادی معاصر که نه تنها از خداوند فاصله میگیرد؛ بلکه با شعار اومانیسم به نابودی انسان نیز پیش میرود. جنگ جهانی اول و دوم و صدها جنایت بعد از تشکیل سازمان ملل، دستاورد اومانیسم مدرن است.
ممکن است برخی از دولتهای اسلامی گمان کنند که با تعامل نسبت به دولتهای اروپایی یا آمریکایی یا رژیم صهیونیستی هم میتوان به توسعه و تمدن رسید؛ ولی این گمان باطلی است؛ چون ماهیت غرب، استکبارگری و ثروتاندوزی و استعمارگری بر مبنای عقلانیت ابزاری است.
غرب مدرن تا جنگ جهانی دوم به کشورها و ملتهای خود هم رحم نکرد و اگر اینک به اتحادیه اروپا یا همکاری اروپا و امریکا رسیدهاند؛ برای هدف مشترک یعنی سود بیشتر خود و استعمارگری مشترک نسبت به کشورهای اسلامی است. همچنین غرب با استراتژی دولت حداقلی و بخش خصوصی حداقلی، قدرت دولتهای اسلامی را برای مدیریت کشورهای خود، ضعیف ساخته است.
به همین جهت، کشوری مثل لبنان در روز، تنها سه ساعت برق دارد و مردم برای استفاده از آب باید هزینه سه آب شرب و آب شستشو و آب دولتی غیرقابل استفاده، هزینه کنند؛ رازش این است که دولت توان مدیریت کلان را ندارد و نمیتواند دست مافیای آب و برق را از کشور لبنان کوتاه کند. وضعیت کشور پاکستان و عربستان و تونس و مصر و غیره بهتر از لبنان نیست.
حال سؤال این است که چرا توهم ایرانهراسی و شیعههراسی به جای واقعیت دیگر یعنی دشمنی رژیم صهیونیستی نشسته است و چرا این توهم در رسانههای غربی دنبال میشود و برخی از کشورهای اسلامی، آن را باور میکنند؟!
چرا دولتهای اسلامی، مقاومت در فلسطین و لبنان را فراموش ساختهاند و نسبت به کشتار جمعی زنان و کودکان و مردم بیگناه توسط رژیم صهیونیستی و جنایتهای جریانهای تکفیری، بی تفاوت شدهاند و گاهی هم کمک میکنند؟
جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله عراق بر ضد ایران نشان داد که با ملتهای عرب، دشمنی ندارد و به همین جهت، با وجود محکوم شدن دولت عراق، ایران از این کشور غرامت نگرفت و حتی با هم پیمانان حزب بعث عراق هم دشمنی نورزید.
شعار رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و رهبر حکیم ایران، آیتالله خامنهای، اتحاد بین مسلمانان جهان و توجه به دشمن مشترک یعنی رژیم صهیونیستی در راستای تمدن نوین اسلامی است. بنده از این شعار به نظریه کثرت در وحدت یاد میکنم؛ کثرت یعنی دولتها و قومیتهای مختلف و وحدت یعنی در مسیر تمدن واحد اسلامی قرار گرفتن است.
پروژه اصلی ایران علاوه بر دفاع از مظلوم، تعامل با جهان عرب برای رسیدن به تمدن اسلامی است. این پروژه، بدون تقریب بین مذاهب و تعامل بین ملتها و دولتهای اسلامی با یکدیگر میسر نخواهد بود.
اما آسیبها و موانع این پروژه در جهان معاصر عبارتاند از: 1- فرقهگرایی مذهبی و سیاسی و قومیتی 2- تکفیر
وقتی همه علمای اسلام بر این باورند که هر شخصی بر توحید و رسالت رسول الله شهادت دهد؛ مسلمان است؛ پس تکفیر چه توجیهی دارد؟ این دو مانع، معلول چیست؟ به نظر بنده، معلول جهل مسلمانان است اما جهل مسلمانان به چه چیزی؟ جهل مسلمانان به سه چیز یعنی جهل مسلمانان به آموزههای اسلامی، جهل مسلمانان به مبانی دنیای استکبار و جهل مسلمانان نسبت به یکدیگر. پس باید جهل را کنار گذاشت و به عقلانیت رو آورد.
پروژه بنده برای تحقق همکاری بین ایران و عرب، پیوند بین عقلانیت و ایمان است تا هم جهل برطرف شود و هم بیایمانی به حاشیه رانده شود. ایمان منهای عقلانیت، باعث تحجر و عقلانیت منهای ایمان، باعث نابودی بشریت میشود. پس بحران جهان اسلام، بحران عقلانیت و بحران استعمارپذیری است.
عقلانیت ایمانی در جهان اسلام میتواند زمینهای برای تعامل مسلمانان با یکدیگر و در نهایت رسیدن به تمدن انسانی و اسلامی فراهم سازد.
اما چگونه به این زمینهسازی میتوان رسید؟ اجازه بدهید راه کار کوتاه مدت و میان مدتی پیشنهاد بدهم. راه کار کوتاه مدت، گفتگوی نخبگانی و دفاع از حفظ مرزهای اسلامی است و راه کار میان مدت، نقش نخبگان برای توقف جنگهای خانمان سوز در منطقه و تبادل علمی میان مراکز علمی و پژوهشی در ایران و کشورهای عربی است. ارتباط حِکمی و معرفتی و علمی و صنعتی و انجام پروژههای مشترک در حوزه علوم پایه و صنعتی با رویکرد اسلامی و انتقال تجارب علمی به یکدیگر میتوانند به عنوان راه کارهای میان مدت برای تقویت رابطه ایران و عرب، معرفی شوند.
دو نکته پایانی: اول، باید مسلمانان از حکمت بهره ببرد و فقه خود را کارآمد سازند و فقهالاحکام را با رویکرد نظامات اجتماعی و با رهیافت مقاصد شریعت یا رهیافت مصلحت مسلمین تدوین کنند. دوم، باید نخبگان ایران و عرب، محافظهکاری را کنار گذاشته و با جهاد کبیر در راستای تعامل حکمی و معرفتی و علمی و فرهنگی تلاش نمایند. «فلاتطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیراً»./998/101/ب3
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه ابوطالب(ع)