غرب مانع الگوگیری بحرینیها از انقلاب ایران شد/ آلخلیفه میراث شوم پهلوی است
هفته گذشته جهان اسلام شاهد حوادث گوناگونی بود اما سلب تابعیت از آیت الله شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین را باید در زمره مهمترین رویداد ماههای اخیر به شمار آورد. رژیم دیکتاتور آل خلیفه با دستور مستقیم عربستان سعودی و حمایت آمریکا و انگلیس در اقدامی غیر منتظرانه از آیت الله عیسی قاسم سلب تابعیت کرد. این اقدام با واکنش شدید شخصیتهای دینی و سیاسی مواجه شد. در گفتوگویی با دکتر یوسف البحارنه از شخصیتهای سیاسی و از فعالان انقلابی بحرین به بررسی آخرین تحولات در این کشور پرداختیم. آنچه که در ذیل میآید متن این گفتوگو است:
خبری هفته گذشته مبنی بر سلب تابعیت از آیت الله عیسی قاسم منتشر شد. چه دلیلی باعث شد که رژیم آل خلیفه به این اقدام روی بیارد؟
سلب تابعیت از آیت الله عیسی قاسم که یکی از رهبران برجسته بحرین است پس از حوادث مختلفی صادر شد. بعد از آنکه حدود 150 نفر از فعالان سیاسی بحرین به دستور حمد بن عیسی پادشاه بحرین دستگیر شدند و زمینه مناسب فراهم شد، رژیم آل خلیفه این حکم را صادر کرد. در اصل این حکم به دستور عربستان سعودی اجرا شده است چون حاکم اصلی بحرین آل سعود است و حمد بن عیسی تنها پاسبان حکومت آل سعود پس از انقلاب 14 فوریه است. بعد از اینکه آل خلیفه در 5 سال اخیر نتواست انقلاب مردم را از بین برد و و پس از آنکه نتوانست شیخ عیسی قاسم و جمعیت الوفاق را متقاعد کند که در همان چهارچوبی که رژیم پادشاهی مستبد آل خلیفه ترسیم کرده عمل کنند و پس از آنکه این جمعیت در انتخابات ملی سال گذشته (2015) شرکت نکرد، رژیم آل خلیفه به نوعی درصدد انتقام گرفتن از جمعیت الوفاق برآمد. در ابتدا شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت الوفاق را به 9 سال حبس محکوم کرد و سپس به سراغ رهبر معنوی شیعیان بحرین آمد. روز اول انقلاب 14 فوریه دکتر طاهر حمد توسط پسرش سلمان بن حمد معروف به سلمان بحر میخواست مذاکرهای با الوفاق بکند و نیروهای انقلابی و بقیه انجمنهایی که در میدان الولوه بحرین تجمع و خواستار سرنگونی رژیم آل خلیفه بودند را به عقب نشینی وادار کند.
آل خلیفه در ابتدا رهبران حقیقی انقلاب مانند استاد عبدالوهاب حسین، شیخ مقدادین، بن هادی هواجه و علامه شیخ علی محفوظ را در حاشیه گذاشته و با الوفاق مذاکره کردند و آنها را به زندان بردند. الوفاق تا به امروز مشغول مذاکره با آل خلیفه بود و گمان میکرد که میتواند با مذاکرات مشکلات را حل کند اما بعد از نزدیک به 5 سال به نتیجهای نرسید و از سویی ائتلاف 14 فوریه و سایر انقلابیان که خواهان سرنگونی رژیم آل خلیفه بودند نیز فشار به الوفاق آورده و صحنه سیاسی را به دست گرفتند تا بتواند بعد از 5 سال مماشات با آل خلیفه به خواستههای مردم جامه عمل بپوشانند. الوفاق هم بعد از این همه مدت مذاکره نه میتوانست خواستههای مردم را نادیده بگیرد و نه میتوانست به روزهای اولیه انقلاب بازگردد. رژیم آل خلیفه خواستار استمرار نظام استبدادی خود بود در حالی که شیخ عیسی قاسم و الوفاق به دنبال اصلاح سیاسی بودند. آل خلیفه حکومت مستبد را میخواست درحالیکه الوفاق و شیخ عیسی قاسم خواهان حکومت مشروطه بودند. آل خلیفه بارها به علما و سیاستمداران اعلام کرد که باید با نظرات حکومتیاش موافقت کنند که این مساله با مخالفت جدی علما مواجه شدزیرا گام بعدی آنان این است که میگویند بیایید با نظرات آل سعود موافقت کنید و نهایتا آنچه که آمریکا برای اداره بحرین ضروری میداند را بپذیرید. درست است که الوفاق هم مقداری با آمریکاییها و انگلیسیها مماشات کرده تا بتواند اصلاحات سیاسی در کشور را به نتیجه برساند اما اینگونه هم نیست که چشم به روی خواستههای مردم بسته، خون شهدای انقلابی را نادیده گرفته، پنج هزار زندانی انقلابی را هم فراموش و هرآنچه که مستکبران میگویند را قبول کند. لذا الوفاق به مخالفت با حکومت برخاست که ثمره آن منحل شدن این جمعیت و صدور حکم سلب تابعیت از آیت الله عیسی قاسم شد.
الان اعتراضهای مردمی و تظاهرات از مرز یک هفته گذشته است، تا به کی این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد؟
از ساعتهای اولیه انتشار این خبر مردم در حمایت از آیت الله عیسی قاسم کفن پوشیدند و درب منزل ایشان تحصن کردند. آیت الله غریفی، آیت الله الوداعی و سایر علما نیز به جمع تحصن کنندگان پیوستند. بحرین الان غوغاست و قطعا بعد از اجرایی شدن حکم سلب تابعیت باید آماده انقلاب دوم باشیم. مردم که ساکت نمینشینند. مردم برای رهبران دینیشان خصوصا آیت الله عیسی قاسم جان میدهند. من همینجا به شما بگویم که رژیم آل خلیفه بحرینی نیستند. آل خلیفه در زمان صفویه از آن سوی عربستان سعودی با راهزنی آمدند و بحرین را تصرف کردند. آنها اصلا در بین مردم جایگاهی ندارند. اینها همانند یک کلیه پیوندی به بدن جامعه بحرین هستند که حالا این بدن این عضو را پس زده است. آنها یک غده سرطانی در جسم بحرین هستند. پس از ضعف صفویه حاکمان اولیه آل خلیفه که راهزنی بیش نبودند به بحرین آمده و این کشور را تصرف کردند الان هم بعد از اینکه استعمار انگلیس تصمیم گرفت از بحرین برود شاه ایران این کشور را مفت و ارزان به رژیم آل خلیفه تسلیم کرد و به نوعی این حکومت میراث شوم محمدرضا پهلوی است. از طرفی مردم هم رشد سیاسی نداشتند و شاه ملعون هم وابسته به آمریکا و انگلستان بود، نتیجه آن شد که بحرین را از ایران جدا کردند. الان مردم بحرین تاوان همان خیانت را میدهند. بحرین استان چهاردهم ایران بود و این خائنان این استان را از بحرین جدا کردند تا امروز شاهد باشیم که مردم بیگناه زیر چکمههای آل سعود، وهابیت و داعش نابود شوند. مردم بحرین هنوز خواهان این هستند که از چنگال آل سعود و آل خلیفه رهایی یافته و به ایران ملحق شوند. زیرا آل سعود و آل خلیفه دواعش قرن بیست و یکم هستند و مردم هم نمیتوانند با آنان بسازند.
5سال قبل که در 14 فوریه مردم به خیابانها آمده و شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» را سر دادند به الوفاق و تمامی انجمنها و گروههای سیاسی خصوصا آیت الله شیخ عیسی قاسم گفتیم که آل خلیفه قابل اصلاح نیست. بعد از اینکه همین آل خلیفه نقض عهد کرده و میثاق ملی را که با رای مردم تشکیل شد، نادیده انگاشته و بحرین را از حکومت مشروطه به حکومت پادشاهی مستبده تبدیل کرد، استاد عبدالوهاب حسین که از اساتید ما و از پایه گذاران الوفاق بود به همه رهبران سیاسی و مردم در میدان الولوة گفت که اگر به دنبال حکومت مشروطه هستید بدانید که این انقلاب شما بینتیجه است و تنها باید درصدد سرنگونی آل خلیفه باشید. پس از این صحبتها استاد عبدالوهاب حسین به همراه استاد مشیمع بازداشت و راهی زندان شد و آل خلیفه نیز بنای مذاکرات با الوفاق را طراحی کرد. در اثر این مماشات بسیاری از رهبران انقلاب، نیروهای انقلابی و مبارزان دستگیر شدند و اکنون که تمام انقلابیان یکی پس از دیگری از صحنه خارج شدند، حالا نوبت به الوفاق رسیده بود تا آل خلیفه این جمعیت خواهان اصلاح سیاسی را هم از عرصه سیاست حذف کند. وقتی که رهبران انقلاب را دستگیر و بسیاری از جوانان 14 فوریه را تحت تعقیب قرار دادند الوفاق سکوت کرد نتیجه این سکوت هم این شد که امروز آل خلیفه به سمت رهبران الوفاق حملهور شده است حال اگر همان موقع گروههایی که اصلاح طلب بودند با سایر نیروهای انقلابی به وحدت میرسیدند و یک وحدت ملی را تشکیل میدادند میتوانستند به راحتی خواستههای مردم را تحقق بخشند.
یعنی انقلابیان چوب اعتماد به آل خلیفه و تکیه بر مذاکرات را خوردند؟ حالا به نظر شما باید برای بازگشت به شرایط قبل چه اقدامی را باید انجام داد؟
ما الان به جایی رسیدیم که آل خلیفه چهره واقعی خود را نشان داده و به همه ثابت کرده که دنبال اصلاح سیاسی نبوده و تنها عامل و مزدور آل سعود و نیز تابع دستورات آمریکا به عنوان ام الفساد و شیطان بزرگ است. یک ماه قبل جان کری سفری به بحرین داشته و به صراحت به الوفاق اعلام کرد که شما باید تمامی خواستههای رژیم آل خلیفه را گوش داده و از آن سرپیچی نکنید و باید به قبل از 14 فوریه برگردید. الان به نظر میرسد که تمامی نیروهای انقلابی اعم از الوفاق، جنبش حق، جنبش احرار و ... باید به توافق برسند و پشت سر علما و رهبران خود ایستاده و به صراحت اعلام کنند که آل خلیفه به دنبال حکومت مستبده است و نه حکومت مشروطه و ما این حکومت را قبول نمیکنیم. برای این منظور باید دارای یک هدف مشترک داشته و در این مسیر حرکت کنند. اگر انقلابیان متحد بشوند میتوانند در برابر اهداف رژیم ال خلیفه که به دنبال نابودی انقلاب است، ایستاده و آنان را ناکام بگذارند. من از همه میخواهم که مطابق با یک توافق سیاسی در برابر این توطئه بایستند و اجازه ندهند که شکستهای پیاپی عربستان سعودی در سوریه، یمن و خصوصا فلوجه باعث عقده گشایی و انتقام جویی آنان از شیعیان بحرین شود. آل سعود مانند مار زخم خورده است که الان به دنبال انتقام است که بیشک بخاطر هوشیاری مردم و علمای انقلابی ناکام خواهد ماند.
یعنی حضرتعالی معتقد هستید که ظرفیت لازم برای سرنگونی رژیم آل خلیفه وجود دارد؟
من اعتقاد دارم این اقداماتی که علیه الوفاق و شیخ عیسی قاسم انجام دادند، مقدمه سقوط آل خلیفه را فراهم کرده است. پنج سال قبل به سایر انجمنهای سیاسی میگفتیم که آل خلیفه اصلاح شدنی نیست اما آیت الله عیسی قاسم، آیت الله غریفی و الوفاق و ... اصرار داشتند که باید از طریق اصلاح سیاسی مشکلات را حل کنیم تا کشور با بحران و مشکلات بیشتری مواجه نشود اما حالا که رژیم آل خلیفه به اینها هم رحم نکرد، یک اجماع همگانی برای سرنگونی حکومت دیکتاتوری آل خلیفه شکل گرفته است. مردم اگر پشت سر آیت الله عیسی قاسم بماند قطعا پیروز میشوند من به صراحت عرض میکنم که الان با توجه به شرایط موجود، رژیم آل خلیفه و آل سعود در وضعیت بحرانی و بسیار ضعیفی به سر میبرند و به زودی شاهد خبرهای خوبی خواهیم بود.
امیدواریم که مردم بحرین همانگونه که تا به امروز اینطور بوده حمایت خود را از آیت الله عیسی قاسم افزایش بدهند. باید به تعداد تحصن کنندگان افزوده شود تا مانع از اجرایی شدن این حکم شویم. امیدوارم که شیخ عیسی قاسم هم به این حکم تن ندهد. از آنجایی که آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی از رژیم آل خلیفه حمایت میکند و ما مردم بحرین هم تنها و بدون حامی هستیم لذا از جمهوری اسلامی ایران خصوصا مقام معظم رهبری تقاضا داریم که در کنار انقلاب ما و رهبر شیعیان بحرین باشند و چون آیت الله عیسی قاسم نماینده رهبری در بحرین هستند از سپاه پاسداران، مقام معظم رهبری، برادران ما در الحشد الشعبی و جبهه مقاومت درخواست میکنیم که از ما حمایت کنند. زیرا نه سازمان ملل و نه آمریکای جنایتکار و نه انگلیس پیر استعمارگر و نه رژیم دست نشانده آل سعود از ما حمایت نمیکند.
اگر آل خلیفه شیخ عیسی قاسم را مجبور به خروج از کشور کند آیا انقلاب تحت الشعاع قرار خواهد گرفت؟
مطمئن باشید که با خروج آیت الله عیسی قاسم از بحرین نه تنها شعله انقلاب خاموش نمیشود بلکه شعلهورتر نیز خواهد شد. انقلاب رهبرانی دارد که در زندان هستند که 14 فوریه را راه انداختند و آیت الله عیسی قاسم بیشتر به عنوان یک رهبر معنوی در میان مردم شناخته میشود که اگر هم مجبور به خروج از کشور شود، انقلاب بدون سکاندار نخواهد ماند. برخی از گروههای سیاسی در بحرین به شدت به دنبال مذاکره با نظام آل خلیفه بودند. ما بارها به آنان گفتیم که آل خلیفه در حکومتداری همان شیوه بنی امیه را پیاده میکند و ما چگونه میتوانیم با آنها سازش کنیم. الوفاق هم در این موضوع گمان میکرد که میتواند با مذاکره راه به جایی برده و اصلاحات سیاسی مدنظر مردم را محقق کند اما متاسفانه آمریکا، انگلیس و عربستان حتی در الوفاق نفوذ کرده و افرادی را وابسته به خود در آنجا وارد کردند. در اصل چند گروه جمع شده و الوفاق را تشکیل دادند و در این میان تنها شیخ علی سلمان و برخی دیگر روحانی هستند اما سایر افراد برای اینکه در مجلس ملی بتوانند جایگاهی را برای خود دست و پا کرده و به حقوقهای بالا هم داشته باشند با آمریکا و انگلیس و ... به مذاکره مشغول شدند.
پس افراد وابسته به غرب در میان برخی جریانهای سیاسی مهم و تاثیر گذار بحرین هم نفوذ کردند ؟
بله و همین مساله هم ضعف اصلی برخی گروهها است. ما خواهان ورود نیروهای انقلابی به پستهای مدیریتی هستیم نه افرادی که از اعتماد مردم سوء استفاده کرده و خود را وارد مجلس ملی کنند و فردا با ماشینهای آخرین مدل در خیابانها مانور بدهند و اسم خود را هم انقلابی بگذارند. ما از آغاز انقلاب گفتیم که ما انقلابی به همان معنایی که امام خمینی و مقام معظم رهبری میگویند هستیم که با آمریکا و استکبار نمیتوانیم بسازیم و نمیتوانیم با آنها سر میز مذاکره بنشینیم و امتیاز داده و امتیاز بگیریم. امام خمینی با آن دیدش بعد از اینکه مشروطه در ایران شکست خورد و رضا شاه روی کار آمد گفت که «جمهوری اسلامی» و برای همین هم درس حوزوی خود را برپایه حکومت اسلامی مطرح ساخت. به نظر من شرایط فعلی بحرین یک شرایط بسیار حساس برای آیت الله شیخ عیسی قاسم است. در این برهه باید به دقت شرایط را رصد کرده و انقلاب را مدیریت کنند. مقام معظم رهبری فصل الخطاب برای همه مردم دنیاست چون افق دیدشان بسیار وسیع است و ما این رهبری را از آیت الله عیسی قاسم انتظار داریم. حتی به شما بگویم که آمریکاییها به همین مقدار اصلاحات که مد نظر شیخ عیسی قاسم هست نیز راضی نیستند. آمریکا از این ناراحت هست که ایران از سیطره آنان خارج شده. در عراق هم که ورق برگشت. در سوریه هم که زمینگیر شدند. آمریکا الان خیلی از جبهه مقاومت عصبانی است و معلوم است که حاضر به اصلاحات سیاسی نبوده و نخواهد بود. بحرین هم اگر از چنگ آنها خارج شود یعنی پایگاه نظامی آمریکا و انگلیس از بین برود و یک حکومت انقلابی در کنار عربستان سعودی تشکیل شود، زنگ خطر بزرگی برای آنان خواهد بود. مردم بحرین عاشق ایران و مقام معظم رهبری هستند و از خدایشان است که از چنگال آل خلیفه خارج شود.
در پایان این را به شما عرض کنم که انگلیس میخواهد خلیج فارس هیچگاه خلیج اسلامی نباشد. اما بدانید که آینده از آن مسلمانان است و این تفرقه و سرکوبها هیچ تاثیری در عزم مردم بحرین نخواهد داشت./981/ب401/ک
گفتوگو: محمد رایجی