فرصتسوزی در سینمای قرآنی با نگاه سلیقهای و نبود نظرات فقهی منسجم

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از ایکنا، احمد میراحسان، منتقد و کارشناس سینما درباره معیارها و شاخصههای سینمای قرآنی این گونه اظهار نظر کرد: قبل از اینکه درباره این موضوع سخن بگویم، میخواهم اظهار نظری پیرامون فقه و نظرات اسلامی داشته باشم. آن هم اینکه، مسئله بنیادینی وجود دارد که تنها به سینمای بعد از انقلاب مربوط نمیشود، بلکه از ابتدای ورود سینما، این امر وجود داشته است. با توجه به این گفته میخواهم بگویم جامعه ما همیشه ادعای دینی بودن را داشته، اما هیچ گاه به این سوال پاسخ داده نشده که سینمای دینی و اسلامی چیست؟
وی افزود: دلیل این عدم پاسخگویی نیز آن است که در این حوزه باید شناخت کافی از منظر دین وجود داشته باشد. البته فقه دینی مبادی مشخصی دارد که متکی بر مبنای چهارگانه اجتهاد صحیح است. در حقیقت وقتی ما نتوانیم به عنوان یک عالم دینی در این حوزه (موضوعات اسلامی) اظهار نظر کنیم، تنها نظرات شخصی خود را در حوزههایی که به نوعی به فقه اسلامی مربوط است را مطرح کردهایم که هیچ پشتوانه علمی ندارد. برای همین این عنوان (سینمای دینی) تنها با دو کلمه حلال و حرام معنا پیدا نمیکند.
این کارشناس سینما گفت: در این میان حوزه علمیه وظیفه دارد که درباره این موضوع اظهار نظر کند، اما این اتفاق رخ نداد. حاصل این رویکرد نیز آن شد که اساس و بنیاد سینمای اسلامی یا قرآنی فاقد یک نظریه روشن و آگاهانه دینی شده است. این وضعیت مربوط به سینمای قبل از انقلاب میشد. اما پس از پیروزی انقلاب، شاهد یک دگرگونی بزرگ بودیم. پس از انقلاب، رهبری دینی براساس مرجعیت دینی و سیاسی بود، بنابراین در این جامعه، فقه بنیاد زندگی واقعی شد و به همین دلیل دیگر تنها از آن برای اصول فقهی و مکاسب استفاده نمیشد، زیرا فقهی که در گذشته میشناختم به قول حضرت امام (ره) دیگر کفایت نمیکرد.
میراحسان تاکید کرد: با توجه به توضیح فوق نیاز بود فقه اسلامی درباره تمام موضوعات روز جامعه که سینما یکی از آنها بود نظر و ایده داشته باشد، اما متاسفانه عالمان دینی به وظیفه خودشان در این عرصه عمل نکردند و برای همین سینما در دست کسانی اداره شد که نه به این موضوع (سینمای قرآنی) اعتقادی داشتند و نه ادعایی در این زمینه؛ در چنین شرایطی، طبیعی است فیلمهایی که در این حوزه ساخته میشود متناسب با خواسته و تفکر همان افرادی باشد که ادعایی در این زمینه نداشتند.
وی با بیان اینکه از ابتدای شکلگیری سینما در کشورمان، همیشه در این حوزه اجتهاد به رأی شده است، تاکید کرد: طی چهار دهه گذشته مدیران مختلفی در سینما فعالیت کردند که عدهای از آنها نیز روحانی بودند. هر کدام از این افراد با توجه به سلیقه و نگاه خود، نظریاتی در این حوزه مطرح کردند که هیچ یک پایه و اساس اسلامی نداشت. برای همین برخوردهایی که در این زمینه به وجود آمد هم هیچ ربطی به شناخت و آگاهی اسلامی نداشت. این مشکل نیز به کابینه و دولت خاصی محدود نشد، بلکه در تمامی دولتها وجود داشت.
این کارشناس درباره نظرات شهید آوینی چنین اظهار نظر کرد: سخنانی که شهید آوینی در این زمینه (سینمای اسلامی) مطرح کرد، هیچ ربطی به موضوع نداشت، چون وی اجتهاد نداشت. مسئله دیگر اینکه نبود تفکر و آگاهی در حوزه روشنفکری، امری طبیعی است چون در این عرصه هر آنچه که بیان میشود محصول تقلید از غرب است، اما در حوزه مسائل دینی ما صاحب اندیشه و تفکر هستیم، پس چرا نباید از نظریات آگاهانه اسلامی در تمامی حوزهها بهره ببریم.
وی در انتهای سخنان خود گفت: سالهاست فریاد میزنم که ما نیازمند تفکر مستقل در حوزه فقه با محوریت رابطه سینما با موضوعات اسلامی از طرف بالاترین مراجع اسلامی هستیم، زیرا این دست موضوعات را نمیتوان توسط چند طلبه انجام داد. برای همین تا زمانی که چنین اتفاقی رخ ندهد و معیارها و شاخصهها از طرف مراجع مشخص نشود، تمام نظرات صورت سلیقهای و شخصی خواهند داشت./836/د102/ل