جنگ رسانهای و شناختی جریان نفاق علیه نظام
اشاره: وظیفه برخورد با جریان نفاق، وظیفهای همگانی و عمومی است. تاریخ مهمترین و عبرتآموزترین ابزاری است که میتواند برای شناخت جریان نفاق به افراد کمک کند. اهمیت شناخت جریان نفاق بهحدی است که میتواند در افشاسازی روشها و ترفندهای آن جریان، کمک کننده باشد و از طرفی روشهای برخورد و مقابله با جریان نفاق را به ما بیاموزد. همانطور که در دورانی مدارا با جریان نفاق لازم است، زمانی نیز میرسد که کمترین رحمی را نباید به جریان نفاق روا داشت.
ازاینرو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ حجتالاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه رفت تا پیرامون اهمیت بازخوانی جریان نفاق و نحوه مقابله و برخورد با آن گفتوگو کند.
رسا ـ ویژگیهای بارز جریان نفاق در دهه شصت و تطبیق آن با جریان نفاق در دهه فعلی چیست؟
تحلیل، بررسی و ارزیابی جریان نفاق از جهات مختلف باید مورد توجه قرار بگیرد. جریان نفاق از صدر اسلام و چه بسا از شروع تاریخ بشر وجود دارد. خداوند متعال آیات بسیاری را در قرآن کریم به تبیین نفاق و جریان منافقین اختصاص داده است. حتی ما سورهای به نام سوره منافقین را هم در قرآن داریم که به تحلیل جریان نفاق در صدر اسلام و رابطه جریان نفاق با یهود، نصارا و همچنین تدابیر آنها برای مخالفت با پیامبر و اهل بیت را توضیح و بیان کرده است. بحث مفصلی در بررسی تاریخ جریان نفاق در صدر اسلام یا حتی در دوران تاریخ امامت و ولایت وجود دارد. ما میتوانیم جریان نفاق را از جهات مختلف در قرآن، روایات و تاریخ صدر اسلام بررسی کنیم.
منظور و مراد ما وقتی که از جریان نفاق صحبت میکنیم جریان نفاق در انقلاب و نهضت اسلامی است. البته من نمیخواهم در این مصاحبه جریان نفاق از آغاز پیدایش انقلاب اسلامی و قبل از انقلاب را بحث کنم. ادبیات سیاسی و تاریخ تحولات ایران نشان میدهد که جریان نفاق پس از پیروزی انقلاب و به خصوص در تحولات دهه شصت شناخته میشود. جریان نفاق و منافقین در دهه شصت ویژگیها و مؤلفههایی دارند که خشونت را میتوان مهمترین آن مؤلفهها و شاخصهها معرفی کرد. جدای از دورویی، دوگانگی و نفوذی که جریان نفاق در ساختار نظام و مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام دنبال میکرد، خشونت و خشونت طلبی منافقین را میتوان بارزترین ویژگی آن جریان دانست.
وقتی درباره جریان نفاق صحبت میشود به یاد ترور و تروریسم یا وحشتی که در دهه شصت از سوی این جریان حاکم بود میافتیم. جریان نفاقی که روزی به نام خلق برخاست، علیه خلق دست به ترور، وحشت و خشونت زد. مهمترین ویژگی این جریان این بود که با ترور و خشونت بهترین و پاکترین مردمان این سرزمین از مسؤولین و مدیران دلسوزی که شبانه روز برای مردم تلاش میکردند تا افراد عادی و مردم مؤمن کوچه و بازار را به شهادت رساندند. شهادت ۱۷ هزار نفر از مردم در پرونده سیاه جریان نفاق به یادگار مانده است.
شهدای تروری که بهوسیله جریان نفاق برجای ماندند از هفت تیر که روز شهادت شهید بهشتی و ۷۲ نفر از همراهان ایشان بود تا هشت شهریورماه که شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر کشور بود و در این میان نیز دهها و صدها تروری که جریان نفاق صورت داد را میتوان بررسی کرد. از ترور لاجوردیها و صیاد شیرازی تا این اواخر که شاهد ترور دهها و صدها چهره خدمتگزار به نظام و انقلاب اسلامی بودیم.
جریان نفاق از مؤلفههای فکری و معرفتی خاصی برخوردار است. مهمترین مؤلفه فکری و معرفتی آن را میتوان نفاق، دو رویی و تذبذب در عقیده دانست. جریان نفاق در عملکرد خود از دهه شصت که بر علیه نظام اسلامی شمشیر از رو کشید و قیام کرد تا دورانی که به رژیم صدام پناهنده شد و در جنگ علیه ملت ایران وارد شد حتی تحولاتی که تا امروز توسط جریان نفاق و منافقین رقم خورده است، نباید دشمنی آنها را از یاد ببریم.
نباید فراموش کنیم که عملکرد منافقین را به دهه شصت و در بحث ترور شخص و شخصیت محدود کنیم. جریان نفاق در حقیقت امروز به جریان جدیدی تبدیل شده است که باید آن را رصد و مراقب نفوذ آنها باشیم. ما امروز چهرههای جدیدی از منافقین را داریم که خود را در قالب جریان لیبرالیسم نشان میدهد. جریان لیبرالها مهمترین جریان نفاق به حساب میآید. منافقین لیبرال و کسانی که امروز در قالب جنگ نرم یا جنگ ادراکی و شناختی مشغول به فعالیت بر علیه نظام سیاسی هستند در زمره این جریان به حساب میآیند؛ بنابراین میتوانیم بگوییم که ما با دو نفاق جدید و قدیم روبرو هستیم. یک نفاق در قدیم که در دهه شصت فعالیت میکردند و یک نفاق جدید که ما امروز با آن مواجه هستیم.
منافقین جدیدی که امکان دارد در کراوات و فکل با تریپ روشنفکری در محافل و بحثهای علمی خود را نشان بدهند. جریان حاضر به دنبال نقد تخریبی مبانی فکری و معرفتی اسلام، تشیع و نظام اسلامی یا مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی و کارآمدی نظام هستند. جریان نفاق جدید از عنصر رسانه برخوردار است. جریان نفاق روزنامه و مطبوعات یا شبکههای اجتماعی مختص خود را دارد که بر فضای رسانه و جنگ رسانه علیه نظام اسلامی سلطه پیدا میکند. البته امکان دارد در جاهایی هم شاهد اشتراکی میان این دو جریان قدیم و جدید نفاق باشیم.
در هر حال نظام اسلامی باید پدیده جریان نفاق را جدی بگیرد و خود را برای برخورد با جریان نفاق آماده و مهیا کند. امروز جریان نفاق به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام است. اگر جریان نفاق فرصتی پیدا کند، به تعبیر امام خمینی (ره) نظام را تحویل لیبرالها خواهد داد. امام و رهبر معظم انقلاب بارها در بحث جریان نفاق و منافقین هشدار دادهاند. باید یادآوری کنم جریان نفاق و منافقین در همه فتنهها حضور داشتند. هر فتنهای که درون نظام اسلامی رقم خورد با حضور جریان نفاق و منافقین چه بهصورت مستقیم و چه غیر مستقیم در صحنه حوادث و تحولات بودهاند. حضور منافقین تنها در فتنهها و حوادث دهه شصت نبوده است.
اواخر دهه شصت در داستان تلخ قائم مقامی آقای منتظری نقش مهم و مؤثری را از سوی جریان نفاق شاهد بودیم. پس از آن در ماجراهای سال ۷۸ و فتنه کوی دانشگاه، قتلهای زنجیرهای و روزنامههای زنجیرهای نیز نقش مهم و مؤثری را از جریان نفاق دیدیم. جریان نفاق حتی در فتنه ۸۸ هشت ماه کشور را به آشوب کشاندند. جریان فتنه و نفاق در فتنه حضور فعالی داشت و دارد. امروز هم جریان نفاق در عرصه رسانه، مطبوعات و شبکههای اجتماعی چه در داخل و چه در خارج بسیار فعال است.
رسا ـ شیوه برخورد و مقابله با جریان نفاق چگونه باید باشد؟
مدیریت و رهبری در مقابل جریان نفاق نیازمند مدیریتی پیچیده و پنهان است. امکان دارد بگوییم امروز پیرمردان و پیرزنان آلبانی نشین با نشستن پشت دستگاه رایانهای و با ایجاد فیک نیوزها و خبر سازیهایی در صحنه جنگ ادراکی و شناختی علیه نظام سیاسی فعالیت میکنند؛ اما باید این واقعیت را بپذیریم که جریان نفاق جریانهای متعدد و متکثری هستند. از بازماندگان رژیم پهلوی گرفته تا سازمان پیروپاتالهای مجاهدین خلق (منافقین) آلبانی نشین و منافقین جدید، چپها و لیبرالهای جدید که به جای اصلاح طلبی به استحاله طلبان جدید تبدیل شدهاند و در کنار آنها بریدههایی از نظام و انقلاب و سران فتنه و فتنه گرانی هستند که هنوز مترصد درگیر کردن کشور در فتنه هستند، همگی از جمله جریانهای متعددی هستند که باید برخورد با آنها در نظر گرفت.
دشمن چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان این جریانهای نفاق را تحت نفوذ شبکههای اطلاعاتی خود مانند سیا، موساد، سرویس انگلستان و دیگر سازمانهای جاسوسی برعهده دارند. این سازمانها به دنبال تغییر نظام و تحریف نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند، هستند و خواهند بود.
رسا ـ وظیفه دستگاه قضایی در برخورد و مقابله با این جریانها چیست و چرا هنوز پرونده ترور شهیدان رجایی، باهنر و آیت مفتوح است؟
پیگیری جریان نفاق و منافقین وظیفه دستگاه قضایی است. بحثهای متعددی مطرح میشود که آیا عملکرد دستگاه قضایی در مقابله با جریان نفاق و منافقین در دهه شصت و پیگیری شهدای ترور نفاق موفق بود یا نبود که در این باره نظرات مختلفی وجود دارد. هیچ گاه حادثه هفتم تیر یا هشتم شهریور و بسیاری از حوادث و تحولات دهه شصت به نتیجه نرسیدند. هنوز که هنوز است پرونده شهدای نفاق در هر حال مفتوح ماندهاند. باید کمیته حقیقت یابی برای بررسی این حوادث در دهه شصت تشکیل شود تا عمکرد منافقین مشهور و یا غیر مشهور را مورد بررسی و بازنگری قرار دهد.
افرادی مثل بهزاد نبوی، سعید حجاریان، تاجزادهها، خسروتهرانیها و دهها و صدها چهره اطلاعاتی و امنیتی در دهه شصت بودهاند که یا در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یا در نهادهای اطلاعاتی و انتظامی نظام مانند اطلاعات نخست وزیری و بعدها در برخی از جریانهای اطلاعاتی و امنیتی نظام حضور داشتند. باید نقش این افراد را در پرونده ترورهای مختلفی که مرتکب شدند مورد بررسی و بازرسی قرار داد. گرچه نتیجهگیری از این پروندهها بسیار سخت است.
رسا ـ ارتباط بهزاد نبوی یا سعید حجاریان و تاجزاده با این اقدامات علیه امنیت کشور چگونه بوده است؟
امروز بسیاری از این افراد تازه چهره اصلی خودشان را نشان دادهاند. چهره آقای بهزاد نبوی یا سعید حجاریان یا تاجزاده به همراه دهها نفر از همکارانشان مشخص شده است. این افراد گرچه به بهانه اصلاح طلبی برخاستهاند؛ اما استحاله طلب شدهاند. نه تنها نوعی نقد نظام و نفی آن را دنبال میکنند که نظام باید نقش این افراد را در تحولات دهه شصت به خصوص پروندههای ترور شهیدان رجایی، باهنر و آیت را تحلیل و بررسی کند و نتیجه را به محاکم قضایی بیاورد.
رسا ـ نتیجه، ثمره و درس عبرتی که برخورد با جریان نفاق میتواند داشته باشد چیست؟
طبیعی است که اگر با جریان نفاق مقابله نشود، جای شهید و جلاد عوض خواهد شد. منافقین بابت اقدامات خود حتی از شما طلبکار خواهند شد. امروز نه تنها منافقین به هفده هزار شهید تروری که در جمهوری اسلامی ایران انجام دادهاند پاسخگو نیستند، بلکه این جرئت را پیدا کردهاند که نظام را به چالش بکشند. آنها امروز در داخل، منطقه و تحولات جهانی به نوعی دست به مقابله با نظام زدهاند. دستگاه قضایی و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در هر حال باید با جدیت برای مقابله با جریان نفاق عمل کرده و باید با تأملات بیشتری زوایای پیدا و پنهان جریان نفاق و منافقین را پیگیری کنند.
نکتهای که باید اضافه کنم این است که امروز خطر منافقین لیبرال را باید جدی گرفت. شاید هدف و کار آنها امروز ترور شخص و شخصیت نباشد؛ اما امروز شاهد ترور اندیشه، ادراک یا شناخت مردم از سوی این جریان هستیم. جریان نفاق یک جنگ پیچیده ادراکی و شناختی را برعلیه باورها، ایدهها و اندیشههای انقلاب اسلامی و گفتمان امام و رهبری آغاز کرده است. جریان انقلابی در هر حال باید نسبت به ترور اندیشه، تفکر و گفتمان انقلاب اسلامی بیشتر مراقب باشد. امروز به چالش طلبیدن مشروعیت و مقبولیت یا کارآمدی نظام بخشی از تلاشهایی است که مردم توسط جریان نفاق دچار تردید میشوند. منافقان امروز مشغول جنگ رسانهای، ادراکی و شناختی علیه نظام اسلامی هستند.
نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که همیشه جریان نفاق وجود داشته، دارد و خواهد داشت. جریان نفاق از همه ابزارها در مخالفت با نظام اسلامی استفاده خواهد کرد. اگر بتواند از ابزار جنگ داخلی، جنگ خیابانی، ترور شخص و شخصیت و جنگ سخت و پیوند با دشمن بارز استفاده میکند و امروز هم از ابزارهای جدیدتری مانند روزنامه، رسانه، مطبوعات، جنگ رسانهای، جنگ ادراکی و جنگ شناختی و جنگ در عرصه خبر و خبررسانی حضور دارد. طبیعی است که وظیفه دستگاه قضایی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و جریان انقلابی مقابله با جریان نفاق بوده، هست و خواهد بود.
رسا ـ از این که فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، سپاسگزاریم.