روایت «شاهد یاران» از مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ماهنامه «شاهد یاران» ویژهنامه مادر شهید «محمد بابایی» با عنوان «مادر عاشورایی» در یکصدو نودو هشتمین و یکصدو نودو نهمین شماره این ماهنامه منتشر شده است.
در آغازین صفحات یادمان مرحومه سبابابایی (کونیکو یامامورا) مادر شهید «محمد بابایی» شهید ژاپنی دفاع مقدس، فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده شهید «محمد بابایی» در بیستوهفتمین روز از شهریور سال ۱۳۶۵ و پیامهای تسلیت آیتالله «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور اسلامی ایران، دکتر «سید امیر حسین قاضیزاده هاشمی» معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران و «کازوتوشی آیکاوا» سفیر ژاپن در ایران به مناسبت درگذشت مرحومه «سبا بابایی» را میخوانید.
همچنین ماهنامه فرهنگی تاریخی «شاهد یاران» در این یادمان، مروری بر زندگی مرحومه «سبا بابایی» داشته است.
«شاهد یاران» در این شماره گفتوگوهایی با «بلقیس بابایی» تنها دختر مرحومه «سبا بابایی»، «حمید حسام» نویسنده کتاب مهاجر سرزمین آفتاب، حجتالاسلام «علی سرلک» عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، «علی جلالی فراهانی» جانباز شیمیایی ۷۰درصد، «مراد درویشی» جانباز ۷۰۰درصد شیمیایی و راوی موزه صلح، «حسین دیوسالار» رایزن سابق فرهنگی ایران در ژاپن، «مرضیه هاشمی» خبرنگار، مستندساز و مجری شبکه پرس تیوی، «محمدمهدی براتی» عضو گروه «درنای صلح»، «محمد رضایی» جانباز شیمیایی فعال در موزه صلح و «سحر تفرشی» عضو هیئت اجرایی موزه صلح تهران خواندنی شده است.
همچنین، در بخش «آرزو دارم امواج بیداری عقول به شرقیترین کرانه دنیا برسد» نامه منتشر نشده مرحومه «سبا بابایی» به رهبر معظم انقلاب را میخوانید و مطلبی با عنوان «برای سلامتیِ تنها مادرِ شهیدِ ژاپنی صلوات» شهادت «محمد بابایی» را با عکس روایت میکند. در بخش «گنجینه خاطرات شفاهی» نیز خاطرات مرحومه «سبا بابایی» از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا دیدار آیتالله خامنهای را میخوانید.
افزون بر این، دو سروده از «میلاد عرفانپور» و «مستشار نظامی» درباره مادر شهید «محمد بابایی» نیز در این بخش خواندنی شدهاند.
پایانبخش یادمان این مادرشهید در ماهنامه «شاهد یاران» اطلاعنگاری زندگی آن مادر شهید گرانقدر است. در بخشی از این مطلب میخوانید: «محمد گفت میخواهم دوباره سرم را اصلاح کنی. با خندهای که رنگ مهر مادری داشت، گفتم: باز هم خراب میشودها. معطل نکرد، رفت شانه و قیچی را آورد و داد دستم. بغضی راه نفسم را بسته بود. هم نوازشش میکردم هم موهایش را کوتاه میکردم. تمام که شد گفت: برای سلامتی تنها مادر شهید ژاپنی صلوات و خودش بلند صلوات فرستاد.»