شاعر، نگهبان روشنایی معناست

اشاره: شعر، همواره آیینهای صیقلی از جان انسان و پژواک تپنده فرهنگ یک ملت بوده است؛ آیینهای که در آن میتوان چینهای پیشانی یک جامعه را با تمام تلخیها و شیرینیهایش بهوضوح دید، ادبیات فارسی این گوهر دیرپای زبان و معنا در گذر قرون نهتنها زبانساز و فرهنگپرور بوده بلکه همواره مأمن معنویت، معرفت و مقاومت نیز بوده است.
امروز اما در آستانه قرن جدید شعر ما در برزخی از امکان و بحران ایستاده است؛ از سویی شور و شکوهی از گذشته در آن جاری است و از سوی دیگر چالشهایی چون سطحینگری، غفلت از اصالت و سلطه فضای مجازی آن را تهدید میکند، با وجود این هنوز هم شاعرانی هستند که مشعل معنا را روشن نگه داشتهاند؛ شاعرانی که همصدا با دردهای مردم و همنفس با آرمانهای بلند الهی و انسانی میسرایند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام حسین مؤدب شاعر آئینی گفتوگویی داشته که در ادامه خواهد آمد.
رسا ـ اگر بخواهیم آیینهای تمامنما از وضعیت شعر و ادبیات فارسی در روزگار ما ترسیم کنیم، تصویر پیشِ رو را چگونه توصیف میکنید؟ آیا شعر امروز توانسته است تداومبخش قلههای بلند گذشته باشد؟
در روزگار ما، به نظر میرسد شعر امروز دچار نوعی افول شده است؛ افولی که شاید در دهههای آغازین انقلاب اسلامی و نسلهای نخست شاعران انقلابی به این شدت دیده نمیشد، این کاهش کیفیت دلایل متعددی دارد و نمیتوان آن را صرفاً به ضعف استعداد نسبت داد.
احساس من این است که شاعر امروز، دیگر آن شور و لذت گذشته را در سرایش شعر تجربه نمیکند، حتی وقتی شعر میگوید خودش هم بهره چندانی از آن نمیبرد و مخاطب نیز لذتی از شنیدن آن نمیبرد، انگار لحظه شعر گفتن و شعر شنیدن دیگر آن شورمندی و حلاوت گذشته را ندارد.
درست است که هنوز نمونههایی از اشعار خوب و درخشان در میان آثار دیده میشود اما شاعرانی که بتوان از آنها بهعنوان «شاعر تمامعیار» یاد کرد، کمتر شدهاند، کسانی که بتوانند قله شعر امروز ما باشند شاید اکنون حضور پررنگی ندارند؛ با این حال نباید فراموش کرد که ظرفیت و استعداد آن در فضای فعلی وجود دارد.
ما در دورههایی از پس از انقلاب نشان دادهایم که توانایی ایستادن بر قلههای شعر را داریم و میتوانیم ادامهدهنده راه بزرگان گذشته باشیم، اما واقعیت این است که امروز با چالشهایی مواجهایم که نیاز به تأمل و رسیدگی دارد.
یکی از این چالشها کماهمیت دانستن شعر و جدی نگرفتن آن است، از سوی دیگر فضای مسلط شبکههای اجتماعی هم بر این وضعیت تأثیر گذاشته است، بسیاری از شاعران امروز بهجای آنکه دغدغه اصالت و عمق هنری داشته باشند، بیشتر به دنبال جلب توجه و گرفتن لایک و تأیید مخاطبان هستند، این فضا باعث میشود قالبهایی مثل رباعی که کوتاهتر است و سریعتر با مخاطب ارتباط میگیرد، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
در نهایت باید گفت که در فضای آشفته مجازی امروز تأییدهای سطحی و بیپایه باعث شدهاند که برخی شاعران در همان مراحل ابتدایی متوقف شوند و دیگر پیشرفتی در کارشان حاصل نشود، این وضعیت نیازمند یک عزم جدی است؛ هم از سوی خود شاعران برای ارتقای سطح کارشان، و هم از سوی نهادهای فرهنگی که وظیفه حمایت، هدایت و پرورش فضای شعری را بر عهده دارند.
رسا ـ ادبیات فارسی روزگاری تکیهگاه فرهنگ و زبان ما بود؛ به نظر شما امروز چه موانع و چالشهایی پیش روی شاعران و نویسندگان معاصر قرار دارد؟
ادبیات، چه فارسی و چه ادبیات سایر ملتها، همواره آینهای تمامنما از زندگی مردم بوده است، به تعبیر زیبای یکی از بزرگان، شعر من، پاورقیِ چینهای پیشانی مردم است؛ یعنی بازتابِ دقیق رنجها، شادیها و تجربههای زیستهی آنان.
ادبیات نهتنها روایتگر فرهنگ است، بلکه خود، مولّد و گاه نیز شکلدهنده به آن است و زبان و فرهنگ، بهویژه در عرصه شعر و داستان، هم اثر میپذیرند و هم اثر میگذارند؛ اما نقش غالب ادبیات، تأثیرگذاری است.
در شرایطی که زبان فارسی امروز با هجمههای گوناگونی روبهروست، شاعران و نویسندگان در صف اول این نبرد فرهنگی قرار دارند. همچنانکه در گذشته، بزرگان ادب فارسی مانند فردوسی و سعدی، در روزگاری که زبان فارسی در معرض تهدیدهای جدی بود، با تمام توان خود از این گنجینه پاسداری کردند، امروز نیز وظیفه ماست که در حفظ و تداوم این میراث گرانبها بکوشیم و آن را سالم و استوار به نسلهای آینده بسپاریم.
همین نقش را میتوان در عرصه فرهنگ نیز برای شاعران و نویسندگان قائل شد، آنان نه تنها فرهنگپذیر، بلکه فرهنگسازند هستند، گاهی یک شعر یا داستان، میتواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر فرهنگ یک ملت بگذارد و جهت حرکت فکری و اجتماعی جامعه را تغییر دهد.
رسا ـ از دیرباز شعر در خدمت معنا بوده و بسیاری از مفاهیم بلند دینی و اخلاقی از همین طریق به دلها راه یافتهاند، در روزگار ما شعر تا چه اندازه میتواند پیامآور حقیقت دینی و اخلاقی باشد؟ به گمان شما جایگاه شاعر در جامعه امروز کجاست؟ آیا هنوز هم میتوان شاعران را صدای زمانه، آینه دردها و آرمانهای مردم دانست؟
باید عرض کنم که فرم و محتوا لازم است در کنار یکدیگر و بهصورت همافزا حضور داشته باشند. به باور من، هیچکدام از این دو، اگر بهتنهایی بهکار گرفته شوند، نمیتوانند آن تأثیرگذاری و کارایی لازم را در اثر هنری ایجاد کنند، هماهنگی و تعامل میان فرم و محتوا، شرط اصلی خلق اثری ماندگار و اثرگذار است.
هرچند شعر امروز ما با چالشها و کاستیهایی مواجه است، اما همچنان در خدمت معنا و مفاهیم متعالی قرار دارد، آنچه بیش از هر چیز به شاعران و هنرمندان توصیه میکنم، آموختن دقیق و عمیق فرم هنری است؛ چرا که تنها در پرتو تسلط بر قالب و ساختار است که میتوان محتوای مورد نظر را به زیباترین و اثرگذارترین شکل ممکن بازتاب داد.
در روزگار ما با وجود دشواریها، هنوز هم آثار درخشانی دیده میشود و فضا برای خلق شعرهای ماندگار وجود دارد، نمیتوان گفت جریان کلی شعر امروز یکدست و یکپارچه است، اما بیتردید شاعرانی حضور دارند که همچون نگهبانانِ روشنایی، چراغ شعر و معنا را روشن نگه داشتهاند و جز در مسیر مفاهیم بلند، دینی و انسانی، قلم نمیزنند.
این حضور معنادار را میتوان بهخوبی در مواجهه شعر با رویدادهای روز نیز مشاهده کرد، در حوادث اجتماعی و سیاسی، شعر توانسته پاسخگو و حتی پیشرو باشد، بهعنوان نمونه در ماجراهای سال گذشته بهویژه مسئله فلسطین، شاهد بودیم که شاعر، نهتنها آینه مردم خود بود، بلکه گاه یک گام جلوتر از آنها حرکت کرد و توانست از دل آن واقعه، اثر هنری و شعری ماندگار خلق کند؛ شعری که هم با زمانه خود سخن گفت و هم آن را ارتقا داد.
رسا ـ و سخن آخر اگر در این روزهای بزرگداشت استاد سخن سعدی شیراز قرار باشد پیامی برای شاعران جوانی که به تازگی قدم در وادی سخن نهادهاند داشته باشید، چه میگویید؟
فرارسیدن روز بزرگداشت استاد سخن، سعدی شیرازی، و به طور کلی ماه اردیبهشت که همواره با شکوفایی هنر و ادب همراه بوده، گرامی میدارم و به همه اهل فرهنگ، شعر و هنر تبریک عرض میکنم، امیدوارم این فصل زیبای بهاری، نویدبخش اتفاقات نیکو برای شعر، هنر و آینده کشورمان باشد.
برای شاعران جوان و نوپایی که به تازگی وارد این مسیر شدهاند، نخستین و مهمترین توصیهام این است که کار خود را جدی بگیرند، خودتان را باور کنید؛ ایمان داشته باشید که توانایی خلق آثار ارزشمند را دارید، اگر میخواهید شاعر یا نویسنده باشید با قاطعیت بگویید «من شاعرم» یا «من نویسندهام» و در این مسیر با تمام وجود تلاش کنید.
راهی جز مطالعه و نوشتن مداوم نیست، بهویژه در سالهای آغازین، باید با جدیت تمرین کرد، نوشت و خواند، آثار بزرگان ادب کلاسیک همچون سعدی، فردوسی و حافظ را بخوانید و نیز با شاعران شاخص معاصر مانند حسین منزوی، مهدی اخوان ثالث و نیما یوشیج آشنا شوید و آثارشان را با دقت مطالعه کنید.
همزمان با تقویت بنیه زبانی و هنری، در پی ژرفتر کردن نگاه خود به جهان باشید، همانگونه که حسین منزوی میگوید: «درون آینه روبرو، چه تو ترجمان جهانی، بگو چه میبینی؟» تلاش کنید جهانبینیتان را بسازید، خودتان باشید و از تقلید صرف بپرهیزید، در فرم و محتوا رشد کنید تا بتوانید آثاری شایسته و مؤثر خلق کرده و دیدگاه خود به هستی را با مخاطب در میان بگذارید.
در پایان لحظاتی از شعرخوانی دلنواز و پرشور حجتالاسلام حسین مؤدب در محضر رهبر معظم انقلاب تقدیم حضورتان میشود: