جایگاه تفکر فلسفی در نظام سازی و جامعه پردازی دینی

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نخستین جلسه از سلسلهنشستهای «نظامهای اجتماعی در هندسه انقلاب اسلامی» با محوریت تحلیل بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدسالگی حوزه علمیه قم امروز در ساختمان پژوهشکده شهید صدر دانشگاه جامع امام حسین(ع) و به همت مرکز مطالعات راهبردی نظامسازی اسلامی برگزار شد.
در این نشست دکتر محمدصادق تقیزادهطبری مدیر اندیشکده نظامشناسی پژوهشکده شهید صدر ضمن تبیین فلسفه سیاسی در تمدن اسلامی، تأکید کرد: آغاز تفکر نظاممند در فلسفه اسلامی با فارابی، معلم ثانی رقم خورده است؛ تا جایی که حضرت امام خمینی(ره) نیز در نامه تاریخی خود به گورباچف اولین فیلسوف اسلامیای که معرفی میکنند فارابی است.
وی با اشاره به جایگاه ممتاز فارابی در فلسفه اسلامی، اظهار داشت: فارابی نقطه تلاقی میان حکمت نظری و عملی است. او نهتنها به تبیین مفاهیم متافیزیکی و هستیشناسی پرداخته بلکه در نسبت با سیاست و جامعه نیز تأملات بنیادینی دارد. در واقع او نخستین فیلسوف مسلمان است که در آثارش به مسئله ولایت فقیه تصریح میکند و شرایط رهبری سیاسی جامعه اسلامی را شرح میدهد.
الگوی فلسفی برای نظامسازی اجتماعی در تمدن اسلامی
تقیزادهطبری با اشاره به مفهوم «رئیس اول» در مدینه فاضله فارابی، افزود: در اندیشه فارابی حاکم اسلامی نهفقط فردی فقیه و دانا، بلکه کسی است که فلسفه، شریعت و تدبیر جامعه را توأمان درک میکند. او برای نظام سیاسی، طبقات مختلفی را تعریف میکند و برای هرکدام جایگاه و وظایفی قائل است. این نگاه فلسفی بهشدت در خدمت نظامسازی اجتماعی است و ضرورت دارد رسالهای مستقل برای تبیین این ابعاد در فارابی تدوین شود.
مدیر اندیشکده نظامشناسی همچنین با تأکید بر اهمیت فلسفه صدرایی در امتداد اجتماعی فلسفه اسلامی بیان داشت: فلسفه ملاصدرا با تأکید بر حرکت جوهری و پیوند میان هستیشناسی و سلوک انسانی ظرفیت بالایی برای فهم پویای جامعه دارد. علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) این بعد اجتماعی را به روشنی تبیین و تقویت کردهاند.
وی در ادامه گفت: امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی هر دو با تکیه بر همین بنیادهای فلسفی توانستند فلسفه را از محاق کتابخانه بیرون کشیده و به متن جامعه و حکومت وارد کنند. امروز نیز اگر بخواهیم درباره نظامسازی اجتماعی در هندسه انقلاب اسلامی سخن بگوییم باید به همین ریشهها بازگردیم.
تقیزادهطبری با اشاره به بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدسالگی حوزه علمیه قم، خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب در این بیانیه بر لزوم «قدرت اجتهادی» در حوزه برای مواجهه فعال با تمدن غرب تأکید کردند. این بیان ناظر بر یک حقیقت عمیق است: ما نباید در چارچوب اندیشه غربی بیندیشیم بلکه باید نظام معرفتی و تمدنی خود را بازسازی کنیم.
وی افزود: این کار بدون پشتوانه نظری و فلسفی ممکن نیست. برای اینکه اجتهاد در مسائل اجتماعی و تمدنی معنا پیدا کند، باید فلسفه را نه بهعنوان یک دانش مجرد بلکه بهمثابه دستگاهی فکری برای سامان دادن به جامعه تلقی کنیم. همانگونه که در تاریخ فلسفه، فیثاغورس فلسفه را راه نیکزیستن میدانست، سقراط دغدغه حیات اجتماعی داشت و افلاطون حکومت را به انواع گوناگون تقسیم میکرد، فلسفه در سرشت خود حامل امتداد اجتماعی است.
تمدن غرب بر شانههای فیلسوفانش ایستاده است
مدیر اندیشکده نظامشناسی تأکید کرد: تمدن غرب امروز نیز بر دوش فیلسوفان خود ایستاده است. از دکارت و کانت گرفته تا هگل و نیچه هرکدام نقشآفرین در شکلگیری لایههای زیرین تمدن مدرن بودهاند. اگر ما به دنبال تمدن اسلامی هستیم نمیتوانیم از این لایههای زیرین و مبانی فلسفی غافل باشیم.
وی ادامه داد: امروز جامعه اسلامی با مسائل متعدد و پیچیدهای مواجه است. برای پاسخ به این مسائل باید به علوم انسانی اسلامی رجوع کرد. اما علوم انسانی اسلامی بدون مبانی فلسفی روشن به ابزاری سطحی و واکنشی تبدیل خواهد شد. آنچه امروز نیاز داریم گسترش معنای «فلسفه» و بازتعریف «خردورزی» در بستر تمدن اسلامی است
تقیزادهطبری همچنین با اشاره به ضرورت بازاندیشی در مفاهیم فلسفه اسلامی گفت: باید فراتر از فهم کلاسیک فلسفه به سمت فلسفهای نظامساز حرکت کنیم. فلسفهای که بتواند در خدمت بازتولید مفاهیم تمدنی قرار گیرد و برای جامعه امروز نسخه داشته باشد. تحقق این هدف نیازمند بازخوانی متون فلسفی از منظر اجتماعی و تمدنی است.
وی در پایان این نشست تأکید کرد: فلسفه اسلامی اگرچه از حیث تاریخی عمدتاً در ساحت نظری و انتزاعی رشد کرده است، اما در ذات خود ظرفیتهای فراوانی برای ورود به مسائل اجتماعی دارد. امروز وقت آن است که این ظرفیتها را احیا کرده و با الهام از آنها در مسیر ساخت نظام اجتماعی انقلاب اسلامی گام برداریم.