۳۰ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۰
کد خبر: ۱۴۳۴۹۹

مسلمان سکولار، هدف غرب

خبرگزاری رسا ـ به اعتقاد غرب، اسلام تا وقتی خوب است که در مسائل عمومی جوامع دخالت نکند. غرب نه تنها با این اسلام مشکلی ندارد، بلکه خود مروج چنین اسلامی است.
سكولاريزم

 

سکولاریسم واژه‌ای لاتین است که اولین بار توسط نویسنده بریتانیایی "جورج هالی اوک" در سال 1848 میلادی استفاده شده و به صورت کلی به معنی ممانعت از دخالت دین در تمامی امور عمومی جامعه است. منشأ این تفکر را باید در دو امر جستجو کرد؛ الف- ضعف مفرط ادیان تحریف شده ب- مصونیت تفکرات استعماری از تعرض دین‌داران.

الف: یکی از دلائل ترویج نگاه سکولار به دین، به خصوص در جوامع غربی، ضعف دین ناشی از تحریف است. همه می‌دانیم که ادیان ابراهیمی به جز اسلام در طول ادوار مختلف تاریخ پس از تشریع، هم‌واره دست‌خوش تحریف بوده‌اند. انگیزه‌هائی که تحریف را به وجود می‌آورده‌اند متعدد هستند و این نوشتار در صدد بیان این انگیزه‌ها نیست، لکن آن‌قدر در آموزه‌های دینی و متون این ادیان مطالب سخیف و خلاف مسلمات عقلی به چشم می‌خورد که خود به ‌خود اعتبار این ادیان و کتب آن‌ها را به حد قابل ملاحظه‌ای پایین می‌آورد، که این خود دلیل بر ناتوانی این ادیان در ورود به مباحث اجتماعی است. تا جایی که پیروان این ادیان نیز خود معترف به فردی بودن این ادیان هستند. در این رهگذر سردمداران کشورها به دلیل ناتوانی این ادیان در ارائه راه حل مناسب مسائل اجتماعی، هیچ تمایلی برای تعریف روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... تحت مقوله دین ندارند.

ب: یکی دیگر از دلائل حذف دین از روابط اجتماعی(سکولاریسم) که آن هم به نوعی از ضعف پاسخ‌گوئی دین در روابط اجتماعی متأثر است، ترویج تفکرات استعماری در جوامع بشری است. چون اگر دین به خوبی وظایف خود را در قبال اجتماع انجام دهد، دیگر هیچ استعمارگری نمی‌تواند انسان‌ها را به مدد قوانین انسانی مبتنی بر فردگرایی، استثمار کند. پس قدرت‌های استعماری بهترین راه را نه حذف دین، بلکه تضعیف آن در حد دین فردی و به اصطلاح دین در پستوی خانه‌ها دیدند و تا به امروز این استثمار به مدد همین تفکرات سکولار توانسته سلطه خود را در اقصی نقاط عالم گسترش دهد.

ضعف دین یا ضعف دین‌داران؟

اما ما معتقدیم که اسلام یگانه دینی است که به همت ائمه بزرگوار(ع) و علمای دین، توانسته بدون هیچ‌گونه تحریفی تا به امروز تمامی وظایف خود را خوبی ایفا کند و نیز معتقدیم که اسلام برای تمامی امور و شئون زندگی بشر "من المهد إلی الحد" چه امور فردی، چه امور اجتماعی و نیز امور حکومتی حرف برای گفتن دارد و اگر نبود سستی و ضعف دین‌داران در طول صده‌های گذشته، امروز حال و روز مسلمانان بهتر از چیزی بود که الآن هست و اگر نبود این سستی و ضعف برخی دین‌داران، امروز اسلام عزیز به ضعف در پاسخ‌گوئی مسائل عمومی جامعه متهم نمی‌شد. ما معتقدیم که اگر ضعفی هست که هست از جانب دین‌داران ضعیف است نه اسلام.

اسلام سکولار یا اسلام آمریکایی

اما سکولاریسم مقوله‌ای است که سال‌های سال است در جوامع اسلامی ترویج می‌شود و میوه تلخ آن را می‌توان در اکثر کشورهای اسلامی هم‌چون کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، ترکیه و کشورهای اسلامی جنوب و جنوب شرق آسیا یافت. جوامعی که از اسلام در آن‌ها فقط پوسته‌ای و ظاهری مانده و إلا این جوامع تهی از آموزه‌های اسلامی هستند. در این جوامع نماز خوانده می‌شود، روزه گرفته می‌شود و تمام آداب و رسوم اسلامی رعایت می‌شود، حتی گاهی به صورت بسیار افراطی، ولی وقتی پای قوانین اجتماعی اسلام، هم‌چون حجاب و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر به میان می‌آید، طوری با آن‌ها برخورد می‌شود که گویی اصلاً در اسلام این مفاهیم وجود ندارد و اصطلاحاً شیوه "یؤمنون به بعض و یکفرون ببعض" را در پیش گرفته‌اند و با همین تفکرات است که این ممالک و جوامع سال‌هاست به قدرت‌های استعماری باج می‌دهند و مقلدین چشم و گوش بسته‌ی آن‌ها شده‌اند؛ با این اوصاف آیا اسلامی بهتر از این اسلام برای استعمار یافت می‌شود!؟

همان اسلامی که امام راحل(ره) از آن به اسلام آمریکایی تعبیر کردند یعنی اسلام سکولار. یعنی اسلام تا وقتی خوب است که در مسائل عمومی جوامع دخالت نکند. غرب نه تنها با این اسلام مشکلی ندارد، بلکه خود مروج چنین اسلامی است.

در ایران و با شکل‌گیری انقلاب اسلامی به رهبری فقیهی اسلام شناس و زاهد، ناگهان خط بطلانی بر تفکر سکولار کشیده شد. مسلمانان دیدند که عجب! پس می‌شود دستورات اسلام در سطح عمومی و اجتماعی را عملی کرد. امام(ره) با این اقدام خود، حس خودباوری در دیگر ممالک اسلامی را تهییج کردند و دیده شد که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حرکت‌هایی در مقابل تفکر سکولار در جوامع اسلامی شکل گرفت که ثمره‌ی این بیداری بخشی، بیداری اسلامی کنونی در منطقه‌ی خاور میانه است.

اما غرب در طی این 33 سال بیکار ننشسته و تمام سعی خود را بر این مواضع معطوف کرده که این تفکر(سکولاریسم) را با هر وسیله‌ای به خورد مردم ایران بدهد و در این رهگذر، اقدامات فرهنگی قطعاً بهترین اقدام خواهد بود.

حاصل تفکر سکولار بی‌تفاوتی دینی است. یعنی اگر جامعه‌ای سکولار باشد درجه‌ی تفاوتش نسبت به امور دینی کمتر خواهد بود. پس جامعه‌ای که نسبت به برخی امور دینی بی‌تفاوت باشد را، به راحتی می‌توان به زانو درآورد. متأسفانه رد پای این تفکر در برخی بخش‌های کشور علی‌الخصوص سینما و تلویزیون دیده می‌شود؛ آن‌جایی که در برخی برنامه‌های تلویزیونی با مقوله‌ی دین به صورت گزینشی برخورد می‌شود و یا برخی مفاهیم دینی به سخره گرفته می‌شوند!

سکولاریسم با تمسخر مفاهیم دینی

متأسفانه در برخی برنامه‌های تلویزیونی و حتی سینمائی به بهانه طنز و خنداندن مخاطبین، برخی ارزش‌های اسلامی هم‌چون جهاد، حجاب، امر به معروف و نهی از منکر و... به سخره گرفته می‌شود و افرادی که دارای این ارزش‌ها هستند را افرادی بی سواد، خرافه گرا، لوده و متحجر معرفی می‌کنند. در حقیقت این پیام را به مخاطب خود می‌دهند که مثلاً هر کس که بی سواد است حجاب دارد و یا هرکس که متحجر است به دلیل عمل به آموزه‌های دینی این‌گونه است و یا دین‌داران خرافه‌گرا هستند. پر واضح است که وقتی مخاطب جوان ما با این هجمه از مطالب سخیف روبه رو می‌شود، ناخودآگاه دین‌داران را افرادی بی سواد و لوده و... تصور کرده و دین را عامل این عقب افتادگی‌ها می‌یابد و آن جمله‌ی معروف "دین افیون توده‌هاست" نیز که از قبل در ذهنش بوده، پس با یک صغری و کبرای منطقی، دین‌گریزی را پیشه می‌کند.

سکولاریسم با تفکیک در عمل به مفاهیم دینی

یکی دیگر از راه‌های القای تفکر سکولار که در تلویزیون و سینما به آن پرداخته می‌شود، تفکیک در مفاهیم دینی است. یعنی تفسیر واقعی(یکفرون ببعض و یؤمنون ببعض) به این معنی که لزومی ندارد دین را در تمامی شئون زندگی جاری ساخت. به عنوان مثال در ترسیم کاراکترهای فیلم‌ها، آن‌ها را افرادی نشان می‌دهد که مثلاً حجاب درستی ندارند ولی انسان‌هایی هستند که نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند و گاه صاحب کرامت نیز هستند و بالعکس انسان‌هایی که ظاهر مذهبی دارند، باطن بسیار خبیثی دارند. این جمله را مدام در ذهن مخاطب خود تداعی می‌کنند که اسلام یعنی دلِ پاک. در حالی‌که اسلام هم به باطن انسان‌ها توجه می‌کند و هم به ظاهر و رعایت هر دوی آن‌ها را لازم و ضروری می‌شمارد.

یا اینکه در برخی برنامه‌های کودک و نوجوان، که با کاراکترهای محبوب کودکان اجرا می‌شود، از یک طرف برای سلامتی امام زمان(عج) دعای فرج خوانده می‌شود و از طرفی موسیقی‌هایی در آن پخش می‌شود که رسماً کودکان در استودیو و حتی کودکان پای گیرنده‌ها را، به رقص وادار می‌کند. موسیقی‌هایی که قطعاً عدم رضایت امام زمان(عج) را در بر دارد.

این شاید از لطیف‌ترین و در عین حال خطرناک‌ترین راه‌های ترویج سکولاریسم در بین کودکان و آینده ‌سازان جامعه اسلامی است. تفکری که حاصل این نوع ترویج است، می‌گوید در هنگام دین‌داری، دین‌دار و در هنگام شادی، شاد باش. غافل از اینکه اسلام حتی در زمینه شادی نیز حرف و برنامه دارد و متأسفانه حاصل این نوع برنامه‌سازی‌ها چیزی نیست جز تربیت انسان‌های سکولار. یعنی انسان‌هایی که اعتقاد به عدم دخالت دین در برخی امور زندگی دارند. نمونه‌ی این انسان‌ها را در مراسم جشن و سرور و عروسی‌ها به وفور می‌توان یافت و این انسان‌ها همان‌هایی هستند که در محرم و صفر و ماه رمضان به ظاهر دین‌دارند ولی پای نفسانیت که به میان می‌آید دین را کنار می‌گذارند.

این است همان معنای اسلام آمریکایی که مولا و مقتدایمان در سفر به خراسان شمالی و در بین جوانان این استان، آنها را نسبت به نفوذ چنین تفکری انذار دادند و فرمودند: برخی حرف‌ها و تبلیغات، ظاهر دینی دارد اما در باطنش جدایی دین در زندگی را دنبال می‌کند.

 عباس حسنی

702/922/ر

ارسال نظرات