سبکزندگی؛
بیاعتبارسازی زن و شوهر به وسیله همدیگر
خبرگزاری رسا _ چه بسا، تعداد بسیاری از زنان و مردان از مجادله و جر و بحث ترس دارند؛ ترس آنها به طور عمده از این است که تصور میکنند مجادله یا جر و بحث نشانه شکست در زندگی زناشویی است؛ ولی واقعیت این گونه نیست.
زن و شوهر باید با الگوهای تخریب کننده گفت و گو و راههای پیشگیری از آنها آشنا باشند؛ چرا که خیلی اوقات یک گفت و گوی دلچسب، ناخواسته به صحنه جنگ نرم تبدیل میشود. در یک رابطه صمیمی، گفت و گو بخش مهم ماجراست ولی همیشه عواملی وجود دارد که میتواند موجب انحراف گفت و گو از مسیر اصلیاش شود. در این یادداشت میخواهیم از دو الگوی مهم و تاثیرگذار تشدید و بیاعتبار سازی که هر گفت و گویی را تخریب میکنند، سخن بگوییم.
تشدید در کمین است
تشدید، الگویی است که در آن، یک همسر مسأله یا درخواستی را مطرح میکند و همسر دیگر با لحن و کلام بدتری پاسخ او را میدهد، در مقابل او هم منفیتر میشود و به تدریج بحث منفیتر و پیچیدهتر میشود تا بالاخره یکی دیگری را از میدان به در کند.
در این شرایط همسران مدام مشکلات را پیش میکشند؛ به طوری که شرایط بدتر و بدتر میشود و... .
این تنها تشدید هیجانی نیست که موجب مشکلات میشود؛ بلکه تمایل برای حرکت از خشم ساده به سمت جر و بحثهای مضر با یکدیگر است. واقعیت این است که تقریبا همه زوجها گاه گاهی خشم را در مقابل خشم مبادله میکنند؛ ولی تشدید هنگامی رخ میدهد که همسران از خشم و ناکامی به سمت نشان دادن نفرت به دیگری حرکت میکنند.
در جریان یک اختلاف نظر یا سلیقه بین زن و شوهر، اکثر اوقات موضوع اختلاف باعث دعوا و مشاجره نمیشود؛ بلکه چگونگی برداشت از جایگاه و حرف طرف مقابل است که ناراحتی را پیش میآورد.
به طبع، هنگامی که آقا یا خانمی از بیان همسرش برداشت کند که حق با اوست. ناخودآگاه قدرت اثبات گری و حق طلبی فرد، ارتباط محبت آمیز و صمیمیت را کنار میزند، آن گاه واژهها و کلماتی بین هم ردوبدل میشوند که زن و شوهر در آن لحظه توجّه ندارند که چه قدر شنیدنشان رنج آور است.
ولی این فرد، بیان نظر یا سلیقه مخالف را به منزله حملهای استراتژیک و اعلام جنگ پنداشته است. دوم این که درخواست عادی همسرش را یک دستور یا امر و نهی شمرده است.
طبیعی است که زن یا مرد در این موقعیت، مقابل همسرش مقاومت کند و حتّی در برابر آن چه قبول دارد، بایستد. این باور و برداشتهای اشتباه در سیستم شناختی فرد فعالاند و میتوانند در نظام فکری هر زن و مردی رسوخ کنند.
چنین برداشتهایی بیصدا وارد زندگی میشوند و به شکلی غیرمنطقی برای فرد نتیجه گیری میکنند. سرانجام نیز هیجانهای منفی و رفتارهای نامناسب تولید میکنند.
مثال یک: آقا(به شکل طعنه آمیز): میتونستی در خمیر دندونو سر جاش بذاری.
خانم(به شکل طعنه آمیز): نه این که تو همیشه در اونو میذاری.
آقا: بله من همیشه در اونو میذارم.
خانم:اوه! یادم رفته بود که چه قدر وسواس داری، راست میگی البته!
آقا: نمیدونم چرا با تو موندم، تو آدم بسیار منفیای هستی.
خانم: شاید نباید میموندی، هیچ کس راه رو به روت نبسته، راه باز و جاده دراز!
آقا: مطمئن نیستم با تو بمونم.
خانم(به شکل طعنه آمیز): نه این که تو همیشه در اونو میذاری.
آقا: بله من همیشه در اونو میذارم.
خانم:اوه! یادم رفته بود که چه قدر وسواس داری، راست میگی البته!
آقا: نمیدونم چرا با تو موندم، تو آدم بسیار منفیای هستی.
خانم: شاید نباید میموندی، هیچ کس راه رو به روت نبسته، راه باز و جاده دراز!
آقا: مطمئن نیستم با تو بمونم.
تفسیر: نباید جوهره مبارک ازدواج را با چیزهایی که به راحتی بر نمیگردند، تهدید کرد. همان طور که ناکامی بیشتر میشود، افراد از تمایل برای شنیده شدن توسط دیگران به سمت تمایل برای صدمه زدن به دیگران پیش میروند. در این اوقات آنها غالبا سلاحهای کلامی و گاهی جسمانی را به هم پرتاب میکنند. در این مثال هم دیدید که بحثها به سمت تهدید و پایان رابطه تشدید میشوند.
«جالب است که بدانید که هر سال شش درصد زوجها خشونت جدی زناشویی را تجربه میکنند. معمولا خشونت در زندگی زناشویی، با چندین بار جدایی، سطح پایین رضایت زناشویی و فقر صمیمیت همراه است.»[1]
مثال دو: خانم(با دلخوری): دوباره که کره رو بیرون گذاشتی؟
آقا(با ناراحتی): مسائل این قدر کوچک برایت این قدر مهماند؟ برگرداندن یک قالب کره؟
خانم(صدایش را نرمتر میکند): مسائل مانند اون برام مهماند، بله!
آقا(آرامتر): حدس نمیزدم، متاسفام، بدخلقی کردم.
آقا(با ناراحتی): مسائل این قدر کوچک برایت این قدر مهماند؟ برگرداندن یک قالب کره؟
خانم(صدایش را نرمتر میکند): مسائل مانند اون برام مهماند، بله!
آقا(آرامتر): حدس نمیزدم، متاسفام، بدخلقی کردم.
تفسیر: به تفاوت توجّه کنید. مانند آقا و خانم مثال یک، بحث آقا و خانم مثال دو هم تشدید را نشان میدهد، ولی این زوج به سرعت از آن خارج شدند... دور تشدید معمولا هنگامی کوتاه میشود که معمولا یک همسر عقب گرد کرده و کارهایی را برای کاهش تشدید انجام میدهد و نمیگذارد که چرخه منفی بچرخد. این کار معمولا نیاز به تواضعی ساده برای انتخاب نرمتر کردن تن صدا و پایین آوردن سپر دارد. خانم در مثال دو به جای دفاع از خود، صدایش را پایین آورد و آقا هم به سهم خودش، تصمیم گرفت عقب گرد کرده و دیگاه خانم خود را پذیرفت.
یکی از باورها و برداشتهای نادرست و غیر واقعی در زندگی زناشویی این است که ازدواج خوب و موفق، ازدواجی صلح آمیز و به دور از هر گونه مجادله است.
در یک زندگی زناشویی ناراحتی، دلخوریها، شکایتها و جر و بحثهای زیادی است و اگر این گونه نباشد باید نگران شد؛ به این خاطر که در چنین وضعیتی، به طور حتم، رابطه زوجین به سردی گرایش پیدا کرده و نسبت به هم بیاعتنا شدهاند و در حالی که از هم رنجش دارند، به زندگی یکنواخت خودشان ادامه میدهند و متأسفانه فرجام چنین وضعیتی هم به هیچ وجه خوشایند نیست.
چه بسا، تعداد بسیاری از زنان و مردان از مجادله و جر و بحث ترس دارند؛ ترس آنها به طور عمده از این است که تصور میکنند مجادله یا جر و بحث نشانه شکست در زندگی زناشویی است؛ ولی واقعیت این گونه نیست.
مجادله یا جر و بحث در فضا و محیط خانواده نه خوب است و نه بد. خوب نیست؛ زیرا هر مشاجره و مجادلهای تا حدودی باعث از بین رفتن آرامش اعضای خانواده میشود و روابط گرم و صمیمی اعضا را سرد میکند. بد هم نیست؛ یعنی آن قدر فاجعه بار نیست که فرد را فردی شکست خورده در زندگی زناشویی نشان دهد.
اگر به دنبال آمار افراد شکست خورده در ازدواج باشیم، نباید به دنبال کسانی بگردیم که در خانواده بسیار دعوا میکردهاند.
در واقع، بیشتر ازدواجهایی که به شکست انجامیدهاند، با جنگ سرد و تظاهر به خوشبختی همراه بودهاند.
بنابراین روی مجادلهها و جر و بحثها پرده نکشیم؛ بلکه از آنها برای کم رنگ شدنشان پرده برداریم.
راهکارها
1. اگر همسرتان اتفاق پیش آمده را با هیجان و احساسات شدید بیان میکند، ابتدا او را آرام سازید و با کلمات صمیمی و عاطفی به او کمک کنید تا از حالت برانگیختگی و هیجان بالا خارج شود.
چه بسا، گاهی خجالت موجب میشود که برای رفع دلخوری پا پیش نگذاریم و منتظر اقدام طرف مقابل باشیم. گاهی نیز نمیخواهیم واقعیت را قبول کنیم و مشکل را رها میکنیم و میگوییم دیگر حوصلهاش را ندارم.
گاهی هم به طور تعجب آوری برای این که خود را تأیید کنیم، سعی میکنیم همسرمان شبیه خودمان شود؛ حال آنکه مشخص نیست، مثل ما شدن درست باشد. افزون بر آن، از کجا معلوم که همه چیز تغییر بکند و شرایط زندگی بهتر شود.
2. شاید بهتر باشد کمی زمان گفت و گو را به تأخیر بیندازید تا فضای روانی حاکم بر گفت و گو عادی شود. سپس از او بخواهید حادثه را با آرامش کامل بازخوانی کند.
3. در توضیح حادثه پیش آمده از کلمات تند و تحقیر آمیز استفاده نکنید. «حادثه را گردن او نیاندازید!» تا او را به «مقابله به مثل» تحریک کرده باشید.
4. آن چه رخ داده را موضوعی مرتبط به زندگی جمع خود بدانید و از فردی سازی آن بپرهیزید.
5. فراموش نکنید موضوعات اختلافی در روابط همسران هیچ گاه نتیجه برد_باخت ندارد؛ همیشه با نتیجه برد_برد است و یا باخت_باخت. عقل و منطق اقتضا میکند که همسران خود را در یک مسابقه برد_برد قرار بدهند.
6. زندگی هر لحظه آبستن حوادثی است که گاهی هیچ کدام از همسران در آنها نقشی ندارند؛ پس باید خود را در معرض این سؤال قرار دهیم که میخواهیم حادثه را تشدید و بحرانیتر کنیم یا باید به فکر راهکارهای برون رفت از آن باشیم؟
7. زمان مناسب، مکان مناسب، لحن آرام و صادقانه و احترام و تکریم متقابل از اصول یک گفت و گوی سالم است.
8. با تمرین، این مهارت را به دست آورید که از باورها و برداشتهای درست در زندگی استفاده کنید، تا تحمل و صبرتان در مقابل رفتارهای به ظاهر آزار دهنده همسرتان افزایش یابد.
باورهایی مانند آنکه هرگاه خدای متعال برای خانوادهای خیری بخواهد، مدارا را وارد آن خانواده میکند؛ چون مدارا کردن هیچ گاه با هیچ چیز همراه نمیشود، جز این که آن را زینت ببخشد و خشونت و بدرفتاری هرگز با چیزی همراه نمیشود، جز این که آن را زشت میکند.
بدین ترتیب در فضایی آرام، موقعیت تنش آلود را تغییر می دهید و به این فکر که باید همسرتان را سر به راه کنید، هرگز مجال نمی دهید؛ زیرا خواهیم گفت که این فکر، خود گونهای باور غیر منطقی است.
بیاعتبار سازی(تحقیرهای دردناک)
الگویی است که در آن یک همسر به طور مستقیم یا غیر مستقیم، افکار، احساسات یا شخصیت طرف مقابل را تحقیر میکند. بیاعتبارسازی آسیب و ضربه میزند و بالطبع منجر به کتمان آن چه هستید و آن چه فکر میکنید، خواهد شد.
مثال یک: خانم(بسیار عصبانی): دوباره وقت ملاقات با دکتر رو از دست دادی، تو خیلی بیمسئولیت هستی، میبینم که داری میمیری و من رو ترک میکنی، درست مثل پدرت!
آقا(آزرده خاطر): متشکرم، میدونی که من مثل پدرم نیستم.
خانم: اون آدم سطحی بود و تو هم همین طور!
آقا(با تمسخر): متاسفم! شانسم رو در ازدواج با نمونه عالی مسئولیت فراموش کرده بودم. تو حتی نمیتونی کیف دستیات رو مرتب نگه داری!
خانم: حداقل در مورد چیزهای کوچک احمقانه این قدر وسواسی نیستم.
تفسیر: در این گفت و گو شما میتوانید تحقیر و توهین را کاملا احساس کنید. بحث در حمله به شخصیت دیگری جای میگیرد که از همه آسیب رسانندهتر است. در حالی که اگر یکی از همسران به دیگاه دیگری احترام میگذاشت و آن را تأیید میکرد، میتوانست وضعیت بهتر از این باشد.
مثال دو: خانم(بسیار عصبی): من خیلی عصبانیام، تو دوباره وقت ملاقاتت رو با پزشک فراموش کردی، من برای آینده و اینکه در کنارم بمونی، نگرانم.
آقا(آزرده): واقعا ناراحتت کردم، این طور نیست؟
خانم: میخوام بدونم که به خاطر من این کار رو میکنی، به خاطر من! هنگامی که قرارهای ملاقاتت رو فراموش میکنی، من نگران و مضطرب میشم.
آقا: میفهمم چرا وقتی از خودم مراقبت نمیکنم، نگران میشی!
تفسیر: در این گفت و گو، نوار از نو برگردانده شد؛ منتها با پیامدهای بسیار متفاوت. شما و همسرتان هم میتوانید تقاضای برگشت کنید. هنگامی که چنین درخواستی کردید، میتوانید بگویید «اجازه بده از نو گفت و گو کنیم، ما میتونیم بهتر گفت و گو کنیم.» یا به سادگی «نظرت در مورد به عقب برگشتن چیه؟»
راهکارها
1. فراموش نکنید که شرط اول تعامل سازنده، مقبولیت شخصیت طرف گفت و گوی شماست؛ البته معنای مقبولیت پذیرفتن یا صحیح بودن تمام رفتارها و گفتارهای طرف مقابل نیست؛ سادهتر اینکه ممکن است فردی خوب و مثبت باشد، ولی رفتار یا گفتارش درست نباشد. پس باید میان شخصیت فرد و عملش تفاوت گذاشت. این مقبولیت شرط محبوبیت است.
2. در فرهنگ دینی ما تحقیر و بیاعتبارسازی ناپسند و ممنوع شمرده شده است. علاوه بر این نباید تنور اختلاف و ناسازگاری را روشن و گرم نگه داشت. زندگی لبریز از مسائل و حوادثی است که حل آنها، همکاری زوجین را میطلبد. بیاعتبارسازی همیشه مانعی برای گفت و گوهای زوجین و همکاری آنان در حل اختلافات و مشکلات است.
3. هیچ کدام از زن و مرد نباید خود را از خطا و اشتباه مصون بدانند. شایسته است هر کدام از آن دو در رفع اشتباه و خطا، با یکدیگر صمیمانه همکاری کنند. نکته مهم در این همکاری آن است که اگر هر کدام از زوجین دیگری را مقصر و خطاکار میداند، حق ندارد احساسات و عواطف او را خدشه دار کند؛ بلکه باید تنها همان خطای فکری یا رفتاری او را با روشی مسالمت آمیز و محترمانه گوشزد نماید و به او فرصت اصلاح بدهد؛ بنابراین معنای بااعتبار سازی، پذیرش خطا از طرف مقابل نیست؛ بلکه تکریم شخصیت و درک احساسات و عواطف همسر از یک طرف و به کاری گیری روشی صحیح در اصاح خطای اوست.
از این نکته نباید غفلت کرد که خیلی از مجادله و جروبحثها میان همسران بر آمده از بهانههای پنهان است که گاهی خودشان متوجّه این بهانهها هستند و آگاهند که چرا دارند پرخاشگری و بداخلاقی میکنند، ولی آنها را بروز نمیدهند، گاهی هم متوجه ریشههای بهانهها نیستند و احساس ناراحتی میکنند و با همسرشان نزاع و کشمکش دارند؛ ولی نمیدانند چه چیزی را تلافی میکنند. به هر حال سر کوفتگی غریزه جنسی ایجاد عقده و نفرت میکند و به زندگی آسیب میرساند.
منبع:
[1]. خانواده درمانی، ترجمه غلامرضا تبریزی،ص36
[1]. خانواده درمانی، ترجمه غلامرضا تبریزی،ص36
عقیل مصطفوی مجد
975/702/ر
ارسال نظرات