۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۰
کد خبر: ۴۹۹۵۴۱
توسط سردار دکتر کارگر صورت می‌گیرد؛

دیپلماسی فرهنگی در دولت مهدوی

انسان ها در دوران ظهور ولی عصر(عج)، به این واقعیت پی می برند که جنگ ها و مناسبات ناصحیح آنها، چیزی جز خُسران و تباهی برایشان به ارمغان نداشته و ندای درونی شان برای رسیدن به سعادت، آنها را با دولت کریمه مهدوی همراه و همگام می کند.
انتظار

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، به منظور تحلیل جایگاه تعاملات و تبادلات فکری و دینی و به تعبیری «دیپلماسی فرهنگی» در مناسبات عصر مهدوی با حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت وگویی داشته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:

مؤلفه های تأثیرگذار و اثربخش مهدوی در مناسبات سیاسی و دیپلماسی بین المللی فرهنگی و قومی چگونه است؟ اصولاً مناسبات سیاسی موجه اسلامی، چگونه قابل دستیابی است؟

دیدگاه ما در باب مختصات عصر مهدوی نسبت به منصه ظهور رسیدن کامل فرهنگ و اندیشه دینی و قوام حکومت الهی صالحان بر عرصه کامل جهان، غایی و عالی است؛ عصر مهدوی اینگونه تبیین نشده که برابر تمام اندیشه ها و فرهنگ ها می ایستد، البته امکان دارد به مرور زمان پاره ای از فرهنگ ها و سیاست ها، دچار تغییر و دگرگونی شوند و بحث آینده نگری و منجی باوری، بنا به دلایلی در آنها دچار تغییر و تحول شوند، ولی این مسئله قطعاً، اینگونه به سرانجام نخواهد رسید که بنیان منجی نگری اسلامی در برابر تمام اندیشه های فاقد مؤلفه موعودنگری، جبهه تشکیل می دهد و هر آنچه را که آنها باور دارند، نفی و تکفیر کند.

ممکن است اصول اسلامی با بخی تفکرات و اندیشه ها تضادها و تعارضاتی داشته باشد، اما باز به طور قطع نقاط هم پوشان و قابل اتکائی نسبت به هم دارند که می توان از این مشترکات استفاده های حداکثری و عرصه را برای تفاهم مهیا کرد. روش موعودنگری اسلامی با آنچه دیدگاه های دیگر در باب منجی نگری و آینده پژوهی مطرح می کنند تا جایی که دچار تحریف و دست اندازی های شخصی و گروهی  قرار نگرفته باشند، همراه و همگام خواهد بود.

باید دقت داشت این نکته فقط در باب ادیان آسمانی مطرح است و می توان به آن توجه داشت؛ ادیان آسمانی به علت نزول و هدایت گری الهی توسط وحی، همگی بر نقاطی مشترکی تفاهم دارند و می توان در برابر سایر اندیشه ها آسمانی، به نقاط مشترک و تفاهم دست یافت. در آیات مختلف قرآن کریم، نشانه هایی وجود دارد که در کتب سایر ادیان و مکاتب الهی دیگر مانند مسیحیت و کتاب زبور حضرت داود(ع) و در تورات یهودیان، نیز اشاراتی به منجی باوری و حکومت الهی در آخرالزمان وارد شده است و همین نکات تفاهمی، عرصه را برای تعاملات و تبادلات علمی و دینی و به نوعی دیپلماسی فرهنگی فراهم می سازد؛ چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون».

بنابراین با توجه به اصول بیّنه اسلامی، موعودباوری و اعتقاد به حکومت صالحان در جهان، در تقابل کامل با سایر اندیشه ها قرار نخواهد گرفت و با توجه به اصول مشترک، راه و مسیر خود را برای رسیدن به تفاهم با سایر باورها و دیدگاه ها هموار می سازد.

رویکرد تفاهمی و همراهی اندیشه ها در مسیر اعتلای فرهنگ دینی و اسلامی چگونه پیاده سازی می شوند؟

در واقع فراهم سازی یک فضای گفتمانی بین اندیشه های آسمانی، چارچوبی است که اصول مهدوی و اسلامی به آن صحّه می گذارد و به نوعی در این مسیر پیشتاز و جلودار است.

در این چارچوب، بحث همفکری و گفت وگو، نقطه ثقلِ دستیابی به تفاهم بین ادیان الهی تعریف شده است، این معنا و مفهومی که رواج یافته و در آن ادبیات مهدوی، ادبیات شکل گرفته بر اساس جنگ و خونریزی و کشورگشایی تبیین شده است، به طور قطع ناصحیح و غیرقابل قبول است. این رویکرد منحصراً در برابر گروه ها و دسته هایی تعریف شده است که مسیر بشریت را به سمت و سوی تباهی، نیستی و فلاکت و گمراهی می برند؛ به روشنی بیشترین و قابل توجه ترین تعابیر وارده در باب مناسبات عصر مهدوی، در مقؤله تعالی و رشد انسانیت و اندیشه و تکامل و امنیت جوامع بشری وارد شده است. در روایات اسلامی سمت و سوی نهضت فرهنگی عصر ظهور، اعتلای فرهنگ و اندیشه لحاظ شده است و جنگ و کشورگشایی مقولات مورد تأیید فرهنگ و دیدگاه صاحان در آخرالزمان نخواهد بود.

پس مسئله جهاد در دولت مهدوی چه معنا و دایره شمولی دارد؟

مقؤله نبرد و جهاد در آخرالزمان، فقط در باب مواجهه جبهه حق و باطل وارد شده است و نمی بایست در این مقؤله خلط مبحث شود و تمام رویکرد های عصر مهدوی را بر این پایه استوار دانست؛ مقوله نبرد حق و باطل در مسیر اعتلای حق و حقیقت در مناسبات الهی مسبوق به سابقه است چنانکه در عصر نبوت پیامبراکرم(ص) و دوران امامت ائمه معصوم(ع)، این بزرگواران، به ناچار و در مواقعی که لاجرم مجبور به رویارویی با جبهه نفاق و کفر بودند، به مبارزه و جهاد می پرداختند؛ به طور نمونه، وجود مقدس حضرت امیر(ع)، سراسر معنویت و محبت و گشایش است، نسبت به انسان ها، ولی این وجود مبارک در مواقع و مراتبی، ناگزیر، مجبور به دفع فتنه و یاغی گری می شوند؛ بنابراین، این معنا که حضرت ولیعصر(عج)، فقط از طریق جنگ و خونریزی و نظامی گری، به اصلاح امور و جوامع می پردازند، بحثی غلط و ناروا است.

ما معتقدیم قبل از این که این مسائل به وقوع بپیوندد، بر اثر آمادگی و پذیرفتن عمومی و مردمی، تغییرات شگرف فکری و فرهنگی بشری و جهانی روی خواهد داد و مواجهات نظامی فقط  در برابر گردنگشان و یاغیان و منحرفان جوامع صورت خواهد گرفت؛ در مواجهه با این مسئله باید توجه داشت که اصولاً این معنا و مفهوم که قبل از آنکه مردم و جوامع، با رویکردهای عصر مهدوی و گرایشاتش آشنا بشوند، حضرت(عج) با آنها به جنگ و جهاد بپردازند، وجهه صحیح و قابل قبولی ندارد.

حضرت ولی عصر(عج) با آوردن کتاب های تحریف نشده ادیان آسمانی، هدف و نیت خود را تبیین می نمایند و بر اساس آنچه که خداوند متعال از طریق انبیاء(ع) و ائمه(ع)، به ایشان رسانده است با مردم احتجاج می کنند. حضرت حجت(عج) همانند نبی مکرم اسلام(ص) به نیکوترین وجه با مردم و جوامع روبرو خواهند شد؛ این نکته فراموش نشود که حضرت حجت(عج) بر اساس قاطبه روایات وارده نمی آیند تا خود را به جوامع انسانی تحمیل کنند که اگر اینچنین می بود، می بایست خیلی پیش تراز اینها ظهور می فرمودند، بلکه ایشان خواهند آمد تا پاسخی باشند برای عطش و نیاز جوامع بشری، در به سامان گرفتن نابسامانی ها.

انسان ها در دوران ظهور حضرت ولی عصر(عج)، به این واقعیت پی می برند که جنگ ها و مناسبات ناصحیح آنها، چیزی جز خُسران و تباهی برایشان به ارمغان نداشته و درواقع ندای درونی انسان ها برای رسیدن به سعادت، آنها را با دولت کریمه مهدوی همراه و همگام خواهد کرد؛ بنابراین با توجه به تمامی مناسبات می توان عصر مهدوی را عصر شکوفایی و اعتلای تعاملات و تبادلات فکری و فرهنگی دانست و گفت: جنبه جهاد و مبارزه در این عصر، فقط در برابر گروه های معاند و معارض اصلاح و گسترش عدالت اجتماعی در سطح بین المللی، صورت می گیرد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات