۱۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۴
کد خبر: ۵۱۰۰۱۷
با موضوع توحید؛

نخستین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد

پژوهشکده حج و زیارت وابسته به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت مجموعه آثار «موسوعه رد شبهات» را به قلم جمعی از نویسندگان تدوین کرده است.
توحید

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گروه کلام و معارف پژوهشکده حج و زیارت وابسته به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مجموعه آثار «موسوعه رد شبهات» را به قلم جمعی از نویسندگان آماده و مؤسسه فرهنگی هنری مشعر آن را منتشر کرده است.

این مجموعه با توجه به تغییر هجمه ها و شبهات دشمنان اسلام علیه مذهب اهل بیت علیهم السلام در سال های اخیر و با هدف انجام این وظیفه خطیر و دفاع از مذهب اهل بیت علیهم السلام، تنظیم و در آن توجهی ویژه به مسأله «پاسخگویی به شبهات» شده است.

موسوعه رد شبهات شامل موضوع های توحید، قرآن، اهل بیت (1)، امام علی (1)، امام علی (2)، مهدویت، شیعه (1) و شیعه (2) می شود که سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا براساس وظیفه خود در بررسی آثار منتشر شده حوزوی و نشر مکتب اهل بیت علیهم السلام، هر یک از این آثار را به ترتیب معرفی می کند.

در نخستین جلد موسوعه رد شبهات با عنوان «توحید»، شبهات استغاثه به غیر خدا، افعال بندگان از منظر کلام امامیه، حلول خدا در ائمه، واسطه بین خالق و مخلوق و شدّالرحال به قلم پژوهشگران این عرصه، بررسی و پاسخ های علمی و دقیق به آنها داده شده است.

استغاثه به غیر خدا/ حسن علی محمودی

شفاعت‏خواهی، توسل و استغاثه، در اصطلاح، معانی نزديكی دارند. شفاعت‏خواهی از پيامبر صلی الله علیه و آله، به معنای طلب وساطت و دعای آن حضرت جهت آمرزش گناهان است. توسل به اوليای خدا، به معنای وسيله قراردادن آنان برای تقرب به درگاه خداوند است و استغاثه از آنان، يعنی مدد گرفتن از ارواح طيبه آنها كه از ديدگاه عقل و نقل، جوازش ثابت و روشن است.

از بزرگان اهل سنت مواردی نقل شده است که آنان برای حل گرفتاری خود، با درخواست کمک از ارواح اولياءالله، به آنان استغاثه می‌کردند. بنابراين ادعای وهابیون بر اينکه استغاثه از غير خدا به اجماع علما شرکی بزرگ است، بی‌اساس و باطل می‌باشد.

استمداد از اوليا در حال حيات و ياری خواستن از ارواح آنها در حال ممات، هيچ‌گونه شباهتی با عمل بت‌پرستان ندارد و آيات مورد استناد وهابيون، متناسب با اين بحث نيست.

همچنين اينکه رسول خدا می‌فرمايد: «به من استغاثه نکنيد، به خدا استغاثه کنيد» سندش ضعيف است و بر فرض صحت سند، پيامبر می‌فرمايد: «اگر من هم کمک کنم، به واسطه اذن او و استمداد از خدای تعالی است»، نه اينکه استغاثه شرک باشد. بنابراين استغاثه از اولياءالله، چه در حيات باشند و چه در ممات (استمداد از ارواح مقدس)، جايز است.

افعال بندگان از منظر کلام امامیه/ محمدظاهر نصیری

چنانکه از عنوان نوشتار پيداست، موضوع آن بررسي باور کلامي مکتب تشيع، درباره خلق افعال و خالق آن و تعيين نقش انسان در فرايند تکوين آنهاست. ديدگاه رسمی مذهب اماميه درباره خلق افعال و رابطه‌اش با قضا و قدر، نظريه امر بين الأمرين است که مبتنی بر کتاب خدا و سنت اهل بيت علیهم السلام می‌باشد. اين نظريه مورد وفاق همه متکلمان و انديشه‌وران مذهب قرار گرفته و هيچ کسی از آنان در صحت و اتقان آن ترديد نکرده است. آنچه از تفاوت ديدگاه‌ها ميان متکلمان اماميه ديده می‌شود، بر خلاف ادعای وهابيت، ناشی از تقليد و پيروی از معتزله نيست، بلکه به قرائت‌ها و تفسيرهای متفاوتی مربوط می‌شود که همه بر مدار نظريه بين الامرين به وجود آمده‌اند. همچنين سبب پديد آمدن اين قرائت‌های متفاوت، «ظرفيت وسيع اين نظريه» و «روش‌های کلامی متفاوت» بوده که البته در حوزه مباحث علمی، امري طبيعي و پسنديده است.

حلول خدا در ائمه/ رحمت الله ضیایی

بنابر آنچه در اين مقاله مطرح شده، نتايج زير به دست آمده است:

1.  طبق انديشه اسلامي، خداوند والامرتبه منزه از هرگونه حلول به غير است؛ زيرا اگر خداوند در چيزي حلول کند، حلولش به اعتباري دو صورت دارد: يا همچون حلول عرض در جوهر است كه لازمه‌اش اين است که خداوند عرض و محتاج به جوهر باشد که محال است؛ يا تحيّز و مكان‌مندي خداوند را در پي دارد که باز هم باطل و محال است.

2. متکلمان اسلامي، اعم از شيعه و اهل سنت، حلول خداوند در غير را به تمام معاني متصور براي حلول، محال و باطل مي‌دانند. برخي متون کلامي، افزون بر آنکه حلول خدا را در غير، ناممکن شمرده‌اند، حلول حوادث در خدا را نيز محال دانسته‌اند. خدا محل حوادث نيست؛ زيرا اگر چنين باشد، لازمه‌اش انفعال و تغير خداست و اين با وجوب وجودش ناسازگار است.

3. آنچه نويسنده وهابي به شيعه نسبت داده و ادعا نموده که به اعتقاد شيعيان، خداوند در ائمه حلول کرده است، جز تهمت و افترا نيست. روايت‌هايي که وي به آنها تمسک کرده، از نظر سندي ضعيف و از نگاه دلالت، بي‌مورد و خدشه‌پذير است و هيچ ارتباطي به ادعاي نويسنده ندارد.

4. اما احاديثي كه دلالت دارد بر آنکه امام علي علیه السلام مرده‌اي را زنده کرد و نويسنده وهابي آنها را دليلي بر اعتقاد شيعيان به حلول و غلو ذکر کرده است، از نگاه سندي ضعيف است و نمي‌تواند مستند مسئله مهم حلول قرار گيرد. وي حديث‌هايي که از کتاب بحار الانوار آورده است که بر فرض صحت سند، دليل مدعاي نويسنده نيست؛ زيرا علامه مجلسي اين حديث‌ها را در باب «استجابة دعواته في إحياء الموتى و شفاء المرضى» آورده و مفادش اين است که امام علي علیه السلام دعا كرده مرده‌اي زنده شود، نه آنکه حضرت مستقيماً مرده‌اي را زنده كند.

واسطه بین خالق و مخلوق/ رحمت الله ضیایی

آفرينش عالم، بر اساس نظام علّي و معلولي بنا شده است و ارتباط خداوند با بندگانش در دو نظام تکوين و تشريع، مبتني بر واسطه‌هاي فيض است. خداوند براي هدايت انسان‌ها پيامبراني از سنخ خودشان مبعوث مي‌کند و انسان‌ها براي ادامه زندگي علمي و عملي خود به همديگر محتاج‌اند. کودک از ابتداي پيدايش، براي رفع گرسنگي‌اش، به طور فطري به سوي سينه مادر حرکت مي‌کند و مادر، براي رفع تشنگي و گرسنگي‌اش، به آب و غذا روي مي‌آورد و صدها مورد ديگر زنجيره‌وار به هم متصل و در ارتباط‌اند. واسطه قرار دادن اوليا و انبيا براي برآورده شدن حاجات، در همين راستاست. خداوند بزرگ و والامرتبه، همان‌گونه که در گل محمدي، درمان عارضه تنفس را قرار داده، در تربت امام حسين علیه السلام نيز شفاي امراض را به وديعت گذاشته است. البته چنانکه اشاره شد، همه چيز از خداوند است: «لا مُؤثّرَ في الوجود إلا الله» و همه در طول خاليقيت خداوند در حرکت‌اند، نه در عرض آن که سبب شرک شود.

بنابراين، شبهات نويسنده وهابي بي‌اساس است و آنچه در اتهام به شيعه بافته، توهمي بيش نبوده و بيشتر شبهه‌ها به خودش برگشته است. او بايد پاسخ دهد که چرا وهابيت، خداوند والامرتبه را در مکاني خاص، داراي حرکت و با اعضا و جوارح مي‌داند و آيا پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله، چنين توحيدي را از سوي خدا براي هدايت بشر از شرک و بت‌پرستي آورده است؟

شدّالرحال/ حمیدالله رفیعی زابلی

نویسنده در این مقاله نتيجه گرفته است که نه حديث «لا تشدّ الرحال»، نه عملکرد مالک بن انس، نه فهم صحابه از حديث، هيچ‌کدام ربطي به سفرهاي زيارتي ندارند، چه رسد به آنکه حرام و بدعت باشند. همچنين روشن شد که ادعاي اجماع و وحدت نظر ائمه چهارگانه و ظهور کلام علما بر حرمت داشتن سفر براي زيارت و بدعت بودن آن، بي‌اساس است و علما و بزرگان وهابيت در اين امر اتفاق‌نظر دارند و پيروان و علماي ساير مذاهب، اعم از حنبلي، مالکي، شافعي و حنفي و شيعه اماميه، اين نظر را مردود شمرده‌اند و نه‌تنها سفر براي زيارت را حرام ندانسته‌اند، بلکه آن را امري نيکو و مستحب مي‌دانند. ازاين‌رو به دليل عبرت گرفتن، يادآوري مرگ و قيامت، و زهد در دنيا، بر آن ترغيب شده است. لذا اين عمل، سيره مسلمانان بوده است و خلفا و حكام به زيارت قبر پيامبر صلی الله علیه و آله و قبور اوليا و صالحان مي‌رفتند و تا امروز اين سنت حسنه ميان مسلمانان ادامه دارد. در نتيجه هيچ دليلي بر حرمت سفر براي مزار انبيا، اوليا و ساير قبرها نيست.

مؤسسه فرهنگی هنری مشعر، نخستین جلد موسوعه رد شبهات را با موضوع «توحید» در قطع رقعی و 172 صفحه با شمارگان 1000 نسخه منتشر کرده است./۹۲۰/ ن ۶۰۲/ ش

ارسال نظرات