نظریه تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی
حجت الاسلام احمد فربهی استاد فلسفه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به ایام بزرگداشت علامه طباطبایی(ره) به تبیین نظریه تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی(ره) پرداخت و اظهار داشت: این مطلب که از سوی علامه مطرح شده از شهرت چشمگیری در بین اهالی تفسیر و فلسفه برخوردار شده است.
وی در ادامه با بیان این که قرآن کریم محوری ترین منبع معارف دینی ما است، افزود: به همین دلیل مبانی و شیوه های فهم آن از مهمترین مسائلی است که باید به آن پرداخت، از جمله عارفان و مفسران بزرگی که در این باره نظریه پردازی کرده و مهمتر این که خود را در یک دوره تفسیر، مفصلا به دیگران نشان داده علامه طباطبایی(ره) است.
حجت الاسلام فربهی ادامه داد: ایشان معتقد است الفاظ قرآن در دلالت بر مراد واقعی شان گنگ و مبهم نیستند و در رساندن مراد خود از ابتدا تا انتها به هیچ زمینه ای نیاز ندارند.
وی با بیان این که علامه طباطبایی(ره) نظریه تفسیر به رأی و نظریه اکتفا کردن به اخبار تفسیری را باطل میدانند، گفت: مهمترین دلایل نظریه ایشان همگانی بودن مخاطبان قرآن، نور و هدایت و بیان بودن قرآن و تحدی کردن با متن قرآن برای اثبات اعجاز آن است.
استاد فلسفه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: این دلایل گنگ بودن الفاظ قرآن را در دلالت بر مراد یا نیازمندی به ضمیمه را نفی می کند، در عین حال معتقد است که معارف قران تفاسیری خارج از مدلول قرآن دارد مانند تفاصیل احکام و نیز الفاظی دارد که دارای دلالت لفظی نیست مانند حروف مقطعه و همچنین بطونی دارد که خارج از دلالت های لفظی قرآن است مانند تأویلاتی که از سنخ معانی الفاظ نیست و فهم آنها به مطهان اختصاص دارد.
وی با بیان این که مطابق این نظریه برای دریافت این گونه معارف نیازمند اهل بیت(ع) وحی هستیم، تأکید کرد: ما همچنین برای دریافت دلالتهای آیات و نیز شیوه تفسیر قرآن به قرآن، محتاج نخستین مفسران یعنی پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) گرامی ایشان هستیم به همین دلیل علامه طباطبایی هرگز به قرآن بسندگی در منبع آیات و نیز قرآن بسندگی در کشف دلالت ها معتقد نیست.
حجت الاسلام فربهی تأکید کرد: علامه طباطبایی(ره) به استقلال قرآن در وضوح دلالی آیات قائل است و روش تفسیری خود را در مقابل روش تفسیری علمای صدر اسلام میداند، چراکه آنها تنها به قرائت قرآن و در تفسیر هر آیه فقط به نقل قول صحابه و تابعین اکتفا می کردند و عملاً معتقد بودند قدمی از نقلقول آنها نمیتوان فراتر گذاشت./1330/ت۳۰۲/ج