۲۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۵
کد خبر: ۶۶۸۴۵۹
نویسنده دفاع مقدس:

تخریب چی های معبر خاطره نویسی

تخریب چی های معبر خاطره نویسی
نویسنده دفاع مقدس گفت: ما مثل بسیجی هایی هستیم که خودمان را روی مین می اندازیم برای اینکه معبر خاطره نویسی را باز کنیم.

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، کتاب‌های دفاع‌مقدس همواره مورد توجه مخاطبان بوده و این کتاب‌ها در میان مخاطبان جایگاه ویژه‌ای داشته است. هفته کتاب‌ و کتاب‌خوانی فرصتی‌ست که به نویسندگان حوزه ادبیات دفاع‌مقدس توجه شود. برادران شیردل از جمله نویسندگان فعال در حوزه ادبیات دفاع مقدس هستند که توانسته‌اند برای خود در این حوزه، جایگاهی پیدا کنند.

خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا به مناسبت هفته کتاب گفت‌وگویی با حسین شیردل یکی از این برادران انجام داده است که در ادامه می‌خوانیم:

 

رسا - لطفاً خودتان و برادرتان را معرفی کنید و کمی از فعالیت‌هایتان برای ما بگویید!

من حسین شیردل هستم متولد ۱۳۶۳ و برادر بزرگترم حسن شیردل متولد ۱۳۵۷ هستند. تخصص ما (برادرهای شیردل) تدوین خاطرات جنگ است و این کار را از سال ۱۳۸۵ با دعوت و پیشنهاد آقای مرتضی سرهنگی، رئیس ادبیات مقاومت کل کشور آغاز کردیم. متولد بابل هستیم و کار حرفه‌ای نویسندگی و تدوین خاطرات را هم از همین شهرستان شروع کردیم. در همین شهرستان سه جایزهٔ ملی گرفتیم: کتاب سال ادبیات مقاومت و برگزیده دو سالانه کتاب، و امسال هم جایزهٔ بین‌المللی سرخ‌نگاران را برای کتاب «شیری شبیه آهو» گرفتیم که مورد استقبال گرم مخاطبان قرار گرفت. ما تقریباً ۴۰ جلد کتاب در حوزهٔ ادبیات مقاومت و در بستر لشکر۲۵کربلای مازندران نوشتیم و چند تا از این کتاب‌ها هنوز چاپ و منتشر نشده‌اند؛ دلیل چاپ نشدن این کتاب‌ها هم گران شدن کاغذ و هزینه‌های چاپ‌ونشر است.

آخرین کتاب منتشر شده ما «دو انگشت روی یک ماشه، خاطرات سیروس شهبازی، انتشارات هاجر» است و مجموعه شعرهای آیینی من «شاه شمشاد قدان» که توسط همان نشر (هاجر) چاپ و پخش شد.

جالب این است که من از لحاظ سنّی، کوچک‌ترین نویسنده و تدوینگر دفاع مقدس با این تعداد کتاب و رزومه کاری هستم.

ما بسیجی های معبر باز کن هستیم

رسا - شما از تکنیک‌های داستان‌نویسی هم در آثار خود استفاده کرده‌اید؟

 

بله، این شیوه کار ماست. ما فرم «خاطره‌داستان» را برای تدوین خاطرات انتخاب کرده‌ایم. این شیوه به شکل تخصصی‌ترش در کتاب «تاتیک» که اولین اثر داستانی‌ شهدای اقلیت هست و برادرم (حسن شیردل) نوشته و دو رمان جنگی که خودم نوشته‌ام (انارستان، انتشارات شهید کاظمی و دشت‌هویج، انتشارات بنیاد شهید تهران، در دست چاپ) بیشتر دیده می‌شود و نمود پیدا کرده. به نظر من فرم و قالبی که ما چیدیم منحصر به فرد است. این آثار خاطره‌محورند؛ یعنی ما با تکیه بر خط روایی، فنون داستان نویسی و محیط و موقعیت‌سازی و زبان، خاطرات را پیش می‌بریم.

به نظر من ما در این حوزه خیلی ضعیف عمل کرده‌ایم و بیشترِ آثار در حوزه دفاع مقدس، دارند خاطره‌ خام را تحویل خواننده می‌دهند. خاطره تا داستانی نشود و قصه‌اش با دل و جان مخاطب گره نخورد، اتفاق نمی‌افتد. خاطره وقتی رنگ داستانی به خود بگیرد آن قابلیت و توانایی را پیدا می‌کند که با همهٔ اقشار جامعه در هر سطح و سن و سالی ارتباط برقرار کند.

از بزرگان این فن شنیده‌ام شیوه تدوین خاطرات در ایران باعث حیرت و بهت در نویسندگان همین حوزه در کشورهای دیگر شده؛ البته باید تأکید کنم ویژگی‌ها و توانایی‌های زبان فارسی و نثر شیرین و شیوای فارسی هم به شدت تأثیرگذار است. یادم هست آقای سرهنگی (رئیس ادبیات مقاومت کشور) بعد از سفری که به چند کشور جنگ‌دیده مانند ژاپن و روسیه داشتند از تعجب همتاهای هم‌صنف خودشان تعریف می‌کردند؛ از این‌که آنها نمی‌دانند نویسنده‌های ما در ایران چگونه می‌توانند در بافت زمخت و زبر جنگ، نثری شیرین و حتی گاهی شاعرانه را بکِشند به میدان جنگ و زخم‌ها و خون‌ریزی‌ها.

از طرفی ما در حوزه بین‌الملل هم ضعیف ظاهر شده‌ایم. به تازگی آمار ناراحت کننده‌ای شنیده‌ام. گویا در آمریکا از رزمنده‌های ایرانی و آثار جنگی ما فقط ۳ یا ۴ کتاب ترجمه و منتشر شده؛ در حالی که این آمار برای سربازان جنگی عراقی، به ۲۰۰ تا ۳۰۰ عنوان کتاب می‌رسد.

تبلیغات رسانه‌ایِ مستمرمان هم خیلی کم است. من به تازگی دیدم برنامه‌ای به اسم مهمات از شبکه یک با موضوع جنگ پخش می‌شود و انگار معرفی کتاب هم دارند. در رادیو هم برنامه نود ثانیه با کتاب را شنیده‌ام که چند عنوان کتاب را در این حوزه معرفی کرده‌اند. به غیر از این مثال دیگری به یاد ندارم.

 

رسا - آیا حوزه دفاع مقدس توان این را دارد که به این میزان به آن توجه شود؟

بله حتماً دارد. در همیشه تاریخ، زندگی‌نامه‌ها جذابیت داشته‌اند؛ ما هم در سبک کار خودمان سعی می‌کنیم به این جذابیت‌ها دامن بزنیم. مثلاً مصاحبه‌ها را با پدربزرگ و مادربزرگ راوی آغاز می‌کنیم و بعد به پدر و مادر راوی می‌پردازیم؛ تازه می‌رسیم به اسم و داستان تولد راوی و ... تا مقطع قطعنامه.  وقتی که چنین روندی را در نظر می‌گیریم می‌توانیم فضای اجتماعی این آدم و آن روزگار را در موطن و زادبومش بسنجیم. با آداب و رسوم آشنا می‌شویم. شکل و شیوه زندگی‌ها در سطوح مختلف، شرایط سیاسی آن روز و صدها مطلب دیگر. و این روال، سخن‌ها و مطالب فراوان و گسترده‌ای برای ما و مخاطب‌مان به ارمغان می‌آورد. به طور مثال یکی از کارهایی که ما برای اولین بار در ایران و در آثارمان انجام داده‌ایم استفاده از زبان بومی راوی در گفت‌و‌گوها بود. زبان بومی را نوشتیم و ترجمه‌اش را در پرانتز قرار دادیم. تا آن روز کسی جسارت این کار را نداشت. ما زبان مازنی را وارد آثار جدی در سطح ملی کردیم. بعد از ما هم نویسندگان چند استان این کار شیرین را انجام دادند و بازخوردهای خوبی هم گرفتند.

 

رسا - ما در حوزه پخش و تبلیغات چگونه هستیم؟

مشکلات تمامی ندارد. منِ نویسنده که باید تمام دغدغه ام نوشتن باشد، مدام به فکر پخش و تبلیغ و خریداری کتاب خودم هم هستم. در کشورهای دیگر، نویسنده فقط غرق در نوشتن کتاب‌های خودش هست و تا کتابی را تمام می کند دنبال ایده و سوژه بعدی برای نوشتن می‌رود؛ اما ما به همان اندازه پیگیر  فروش کتاب هم هستیم و باید با ارگان ها و نهادها رایزنی کنیم تا کتاب‌مان فروش بیشتری پیدا کند؛ خصوصاً در این زمان که به خاطر فراگیری کرونا و تحریم و... وضعیت خوبی در بازار نشر نداریم.

ما بسیجی های معبر باز کن هستیم

رسا - در پایان اگر صحبتی است بفرمایید

حرف‌های آخرم را بگذارید به حساب درددل! به عنوان نویسنده حوزه دفاع مقدس باید از این فرصت استفاده کنم و بگویم که نویسندگان این حوزه مشکل معاش و درآمدِ کافی را دارند. به سختی زندگی می‌کنند. تلاش معاش دارند اما آب در هاون کوبیدن است. به لحاظ مالی هیچ نوع حمایتی ندارند.  من همیشه مثال می‌زنم و می‌گویم که ما مثل بسیجی‌های شب عملیات هستیم که در این کار، وارد میدان مین شده‌ایم و خودمان را روی مین‌ها انداختیم تا معبر خاطره نویسی باز شود و نور منوّرهایش خاموش نشود.

من و برادرم، در این کار، از زندگی راحتی که می‌شد داشته باشیم گذشتیم؛ اما یادمان نمی‌رود بعضی از دوستان نویسنده‌مان در این حوزه (دفاع مقدس) را که از یک جایی بریدند و دیگر نتوانستند ادامه بدهند. 

من در استان خودمان حدود هفت‌هشت نویسنده را می‌شناسم که دیگر در این وادی قلم نمی‌زنند و برای زندگی و امرار معاش وارد شغل دیگری شده‌اند و کک مسئول‌هایش هم هرگز نگزید.

در پایان از خبرگزاری رسا بابت توجه به حوزه نویسندگان دفاع مقدس کمال تشکر را دارم./826/

ارسال نظرات