۰۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۵
کد خبر: ۷۶۲۱۰۶
آیت الله فاضل لنکرانی:

باید افرادی مسؤولیت امور را به عهده بگیرند که از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند

باید افرادی مسؤولیت امور را به عهده بگیرند که از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند
آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه باید افرادی مسؤولیت امور را به عهده بگیرند که از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند، تصریح کرد: بر اساس آیه مودت باید مسؤولان جمهوری اسلامی، یکی از شاخصه های کارگزاران را مودت اهل بیت قرار دهند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در جمع عزاداران امام حسین(ع) در هیأت بوی سیب شهرستان قم در سخنانی تصریح کرد: اینکه رهبری معظم انقلاب می‌فرمایند باید افرادی مسئولیت امور را به عهده بگیرند که از بُن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند یکی از معیارهایش همین است، بعد چطور یک مسئولی به خودش اجازه می‌دهد بیاید این مسئله و این شاخص بسیار مهم را نادیده بگیرد؟ این برخلاف قرآن است. 

متن کامل سخنان آیت الله فاضل لنکرانی بدین شرح است:

مطالبی که می‌خواهم عرض کنم گرچه در جلسه محققان و سروران عزیز روحانی حضور دارند و مناسب بود که از آن آقایان استفاده کنیم اما امر فرمودند که من چند دقیقه‌ای را مصدع شوم؛ من دو آیه را مطرح می‌کنم و بعد از این دو آیه یک روایت را می‌خواهم تقدیم کنم و بحث را جمع کنم.

آیه اول آیه 96 سوره مبارکه مریم است إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا، بیان‌های مختلفی در کتب تفاسیر برای این آیه ذکر شده، بعضی‌ها مثل مرحوم شیخ طوسی رضوان الله علیه در تفسیر تبیان می‌فرمایند همین که خدا بین مؤمنین محبت و دوستی قرار می‌دهد یک مؤمنی مؤمن دیگر را دوست دارد و می‌فرماید این خودش من أعظم السرور و أکبر النعم است، نعمت بزرگی است بالأخره خدا یک عنایت این چنینی می‌کند، آیه می‌فرماید آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خدا یک وعده‌ای به ایشان می‌دهد، یک سنتی را از خودش مطرح می‌کند و می‌فرماید سیجعل لهم الرحمن وُدّا، خدا وُد را در قلوب مؤمنین نسبت به اینها قرار می‌دهد. برخی از مفسرین گفته‌اند این آیه فقط مخصوص امیرالمؤمنین علیه السلام است و در شأن نزول آیه هم گفته‌اند یک وقتی رسول اکرم 6 به امیرالمؤمنین 7 فرمود که این دو دعا را بکن و بگو اللهم اجعلنی عندک عهداً واجعل لی عندک وُدّا، حالا در بعضی از نقل‌ها فرمود سه تا دعا کن، یکی هم این است که خدایا برای من در پیش خودت یک عهدی قرار بده، عهد بین رسول خدا و خدا، و برای من در نزد خودت وُد قرار بده، تو به من مودّت داشته باش، واجعلنی فی صدور المؤمنین مودة، دعای سوم این است که در قلوب مؤمنین مودّت قرار بده. پیغمبر به امیرالمؤمنین فرمود یا علی این سه تا دعا را بکن و بعد امیرالمؤمنین این دعاها را مطرح کرد، بعضی از مفسرین گفتند که این آیه نازل شد، إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا. وُدّ غایت حبّ است یعنی محبت، علاقه، وقتی به اعلی درجه‌ی خوشد می‌رسد می‌شود وُد، به حدی می‌رسد که قابل از بین رفتن نیست، به حدی می‌رسد که قابل کمرنگ شدن هم نیست، این محبت‌هایی که پدر نسبت به پسر دارد، پسر نسبت به پدر دارد، این محبت‌ها در تلاطم امور کم و زیاد می‌شود، اما وُد آن غایت و آن نهایت محبت است، البته نکات دیگری هم در مودت هست که بعد عرض می‌کنم.

سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا خدا فرمود سنّت من این است آنهایی که ایمان می‌آورند و عمل صالح انجام می‌دهند، خدا یک ودّی، یعنی فراتر از اینکه بگوئیم یک مؤمنی به مؤمن دیگر علاقه دارد، آنچه که مرحوم شیخ طوسی در تبیان فرموده قبل از نزول این آیه هم بوده، مؤمن مؤمن را دوست دارد، المؤمن مرآة المؤمن، ولی خدا می‌خواهد یک عنایتی کند و آن بندگانی که ایمان به خودش دارند و عمل صالح انجام می‌دهند یک ارتباطی از یک طرف بین خدا و اینها، از یک طرف میان اینها هر کدام نسبت به دیگری، و چه بسا از بعضی از تعابیر استفاده می‌شود که حتی ملائکه الهی هم نسبت به اینها وُد پیدا می‌کنند، در یک روایتی که در بعضی از کتب روایی اهل‌سنت نقل شده آمده که خدا به جبرئیل می‌فرماید یا جبرائیل من فلان شخص را دوست دارم، إنی احبّ فلاناً، تو هم دوستش داشته باش، به جبرئیل دستور می‌دهد که تو هم او را دوست داشته باش، جبرئیل هم می‌گوید من هم او را دوست دارم، وقتی جبرئیل اعلام دوستی و مودّت با او می‌کند ندا می‌آید که همه ملائکه الهی و همه اهل آسمان‌ها و همه اهل زمین او را دوست دارند، این یک چنین سنتی از خدای تبارک و تعالی است.

ما گاهی اوقات فکر می‌کنیم مسئله ایمان و عمل صالح ارتباطی معلوم نیست به جامعه داشته باشد، به دیگران داشته باشد، یک امری است بین من و خدا، به آن کسی که ایمان دارد و عمل صالح انجام می‌دهد، ولی ببینید بر اساس این آیه خدای تبارک و تعالی می‌فرماید إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا.

سؤال این است که آیا شما عمل صالحی را زیر این آسمان، روی این کره زمین، عمل صالحی را از عمل امام حسین علیه السلام بالاتر سراغ دارید به عنوان عمل صالح؟ همه عبادات خلق را جمع کنند از اول عالم تا آخر عالم به اندازه آن نیم روز کربلا نمی‌شود. این حرف‌هایی که می‌زنیم شعار نیست وقتی امیرالمؤمنین در مقابل عمرو بن عبدود، پیغمبر خدا فرمود امام تمام اسلام در مقابل تمام کفر هست و ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة ثقلین، ثقلین جن و انس از اول تا آخر عالم است، نه فقط ثقلین در آن زمان بلکه تا آخر، اما حادثه کربلا که از ضربه امیرالمؤمنین خیلی بالاتر بود، با ادله‌ی متعدد بالاتر از اوست. ما هیچ عمل صالحی را بالاتر از عمل امام حسین و اصحاب امام حسین نمی‌توانیم پیدا کنیم، این روایتی که إن لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا ، ریشه در همین آیه دارد که می‌گوید خدا در ازای این شهادت امام حسین علیه السلام عشق و علاقه‌ای را در قلوب مؤمنین قرار داده که هیچ گاه سرد نمی‌شود و کمرنگ نمی‌شود، این بر اساس این آیه است، شهدای ما مصداق این آیه هستند، البته این وُد مراتب دارد و درجات دارد، تا می‌رسد به کسی که خدمت به امام حسین علیه السلام می‌کند، کسی که اشکی برای امام حسین می‌ریزد، اساساً اگر ما قضیه امام حسین علیه السلام را با برخی از این آیات محوری قرآن تطبیق ندهیم خیلی از سؤالات و شبهات برای ما باقی می‌ماند. می‌گوئیم چطور می‌شود یک قطره اشک گناه 70 سال (حق اللهی) را از بین می‌برد؟ این سنت خداست، این اشک بالاترین درجه‌ی توبه است، شما چطور می‌گوئید این همه آیات قرآن داریم، بعضی از نادان‌ها می‌گویند دو تا روایت دارد خبر الواحد است و خبر واحد هم که مفید ظن است، اعتبار آنچنانی ندارد، چطور می‌شود اگر یک کسی یک قطره اشکی برای امام حسین بریزد ولو به اندازه همه آسمان و زمین گناه کرده باشد بخشیده می‌شود، خود این توبه است، مگر قرآن این همه آیه راجع به توبه ندارد؟ مگر اصل توبه را کسی می‌تواند انکار کند؟ توبه‌های معمولی یک ندامت است و یک استغفار. خدا می‌فرماید این اشکی که برای عشق به امام حسین و برای ارادت به امام حسین جاری می‌شود به منزله توبه نسوح می‌دانم، این یک آیه.

آیه دوم قلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى، این همه پیامبر اکرم زحمت کشید، مشقت‌ها کشید و تحمل این همه ملالت‌ها، به دستور خدا فرمود تنها اجری که می‌خواهم مودّت فی القربی است. عرض کردیم مودّت با محبت فرق دارد، برخی می‌گویند محبت جنبه غریزی است و مودت جنبه عقلانی است، برخی می‌گویند مودّت آن محبت شدید است، وقتی به درجه بالا و شدید می‌رسد می‌شود مودّت. اینجا یک مطلب لغوی عرض کنم که در ذهن‌تان بماند، راغب اصفهانی می‌گوید مودت از ودّ و ودَّ است، ودَّ در لغت عرب از وَدَدَ است، وَدَدَ به اصطلاح اهل عرب اشتقاق کبیر دارد یعنی اصلش وَتَدَ بوده، وَتَدَ تبدیل به وَدَدَ شده، وَتَد یعنی چه؟ اوتاد یعنی چه؟ وَتَد یعنی میخ. مودّت یعنی آن حب راسخ، اگر دو تا چوب را به هم میخ بزنند اینها از هم جدا نمی‌شوند، وقتی بین ما و خدا مودّت باشد، إن ربی رحیمٌ ودود، از اوصاف خدا مودّت است، وقتی بین ما و خدا مودّت باشد، بین ما و اهل‌بیت مودّت باشد یعنی آنچه که به دستور خدا پیغمبر خدا از مردم خواسته، یک محبت شدید نسبت به اهل‌بیت که اصلاً این کمرنگ نشود. گاهی اوقات بعضی‌ها می‌گویند مودّت جنبه‌ی عملی دارد و محبت جنبه قلبی دارد، محبت یک چیزی در قلب انسان است اما مودّت تبعیت می‌آورد، همینطور هم هست.

وقتی اینقدر پیوند قوی شد می‌گویند امام چه کرده؟ امیرالمؤمنین چه کرده؟ از ما چه خواسته؟ در زندگی شخصی و اجتماعی، در زندگی سیاسی و اقتصادی، من هم همان کار را انجام می‌دهم، این می‌شود مودّت. اگر یک جا با اینها بودیم و یک جا نبودیم مودّت نیست، اگر وقتی سفره گناه و زمینه گناه فراهم شد خدا را غافل شدیم و خدایی ناکرده تن به گناه داریم به این معناست که بین ما و ائمه مودّت نیست، اگر مودّت باشد انسان را به اوج توحید می‌رساند انسان را به اوج تقوا می‌رساند، انسان را از گناه حفظ می‌کند. نمی‌خواهم این مثال را عرض کنم، شما ببینید کسی که به دیگری علاقه دارد، مردی که به زنش علاقه دارد یا زنی که به شوهرش علاقه دارد در نبود او سعی می‌کند کاری که او را ناراحت کند انجام ندهد، پس این مسئله مودّت بین ما و اهل‌بیت باید در این شعاع باشد، در این حد باشد، تبعیت باید در آن باشد در همه امور.

بعضی از اساتید و بزرگان ما وقتی می‌خواهند این آیه را تفسیر کنند می‌فرمایند کلمه فی القربی در این آیه متعلق به مودت نیست بلکه آیه را باید اینطور معنا کنیم لا اسئلکم علیه اجراً إلا المودة المستقرة فی القربی، مستقر در تقدیر است، یعنی مودت پایدار. این را فرمودند، ولی با توجه به معنای لغوی خود مودّت استقرار به قول ما طلبه‌ها اشراب شده در درون کلمه مودّت،‌ یک محبت دائمی است.

آن آیه اول را که خواندم خدا می‌فرماید إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّا، این آیه هم می‌فرماید اجری که می‌خواهید به من بدهید مودّت فی القربی است، اینها شاخص برای ایمان انسان است. این روایات را باید از دل این آیات درآورد، این روایتی که می‌گوید حبّ علیٍ عبادة و بغضه کفر، حبّ علیٍ ایمان و بغضه کفر، ریشه در همین آیات دارد، نمی‌شود انسان حبّ امیرالمؤمنین را نداشته باشد و مؤمن باشد، نمی‌شود کسی بغض امیرالمؤمنین را داشته باشد و مؤمن باشد! بر اساس این دو آیه‌آی که با این توضیح اجمالی عرض کردم. چرا امیرالمؤمنین در نهج البلاغه (حکمت 45) می‌فرماید لو ضربت خیشوم المؤمن بسیفی هذا، می‌فرماید اگر بینی یک مؤمن را، خیشوم ریشه‌ی بینی است یعنی از انتهای بینی، بینی یک مؤمن را با همین شمشیر بزنم برای اینکه بغض من را پیدا کند ما ابغضنی، بعد می‌گوید اگر تمام دنیا را به منافق بدهیم برای اینکه علی را دوست داشته باشد ما احبّنی، نمی‌تواند! برای اینکه سیجعل لهم الرحمن ودّا جعل می‌خواهد، وُد جعل لازم دارد، جاعل دارد، یک کسی که او را قرار بدهد و آن خداست، اگر یک مؤمنی را بخواهند تکه تکه‌اش کنند دست از محبت امیرالمؤمنین برنمی‌دارد چون خدا این ود را در قلب او قرار داده، این روایات که حبّ علیٍ ایمان و بغضه کفر که البته این از کلام خود رسول خدا 6 است. این یک امری است که ریشه در آیات قرآن دارد.

یک نتیجه‌ای بگیرم؛ ما در مسیر ایمان و عمل صالح به لطف خدا با اختلاف درجه قرار داریم، اولاً خدا را شکر کنیم که به همان اندازه‌ای که نسبت به حبّ امیرالمؤمنین و ولایتی که خدا در ما و آباء و اولاد ما قرار داده و باید خیلی شکرگزار باشیم مشمول این سنّت الهی هستیم، نمی‌شود کسی عزادار امام حسین علیه السلام باشد و از این قاعده خارج باشد، اصلاً عزاداری یکی از علائم ایمان است، مودّت فی القربی یک امری است که ما مکلف به او هستیم و من همین جا عرض می‌کنم که مودت فی القربی ریشه‌ی قرآنی دارد، دستور خداست و ما باید در نظام اسلامی یکی از شاخص‌های اصلی برای مسئولیت مسئولین را مودت فی القربی قرار بدهیم، بحث شیعه و سنی نیست، بحث این است که این مطلب به عنوان یک تکلیف واضح در قرآن آمده و همه‌ی آنهایی که قرآن را قبول دارند باید تحت این عنوان باشند. اگر یک کسی بخواهد کارگزار در این نظام اسلامی باشد باید مودّت فی القربی یکی از معیارهایش در کنار کارایی و تدین باشد.

ایه وجوب مودت مربوط به افراد و فقط یک حکم شخصی نیست بلکه از آن استفاده می‌شود که مودت اهل بیت بر همگان واجب است پس در نظام اسلامی مسولان باید این امر را مورد توجه قرار دهند و بدانند کسانی که مودت و تبعیت عملی از اهل بیت علیهم السلام ندارند صلاحیت تصدی امور را ندارند. این آیه هم دستورفردی وهم دستوراجتماعی دارد.

اینکه رهبری معظم انقلاب می‌فرمایند باید افرادی مسئولیت امور را به عهده بگیرند که از بُن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشند یکی از معیارهایش همین است، بعد چطور یک مسئولی به خودش اجازه می‌دهد بیاید این مسئله و این شاخص بسیار مهم را نادیده بگیرد؟ این برخلاف قرآن است.

مودّت فی القربی همیشه باید در مرعا و منظرمان باشد، این محرمی که آمد هر کدام در خلوت خود بنشینیم بگوئیم ما چند درجه از مودّت فی القربی داریم؟‌ آن آدمی که دمِ عواضی 24 ساعت می‌ایستد در آن گرما و همه شرایط و عرض ارادت می‌کند به امام حسین، با من که در خانه زیر کولر بنشینم اشک بریزم خیلی تفاوت دارد، ولو هر دو مودت فی القربی داشته باشیم. مودّت فی القربی معیار برای قبولی اعمال است اگر نباشد اعمال مورد قبول قرار نمی‌گیرد ولو انسان بیاید در دستگاه امام حسین علیه السلام، اگر مودّت فی القربی نداشته باشد فایده ندارد.

امروزه متأسفانه بعضی‌ها برای ترویج منکَر زیر خیمه امام حسین می‌آیند، کسی که منکَر ترویج می‌کند اصلاً مگر مودّت فی القربی دارد؟ مودّت یعنی تبعیت عملی از امام و ائمه معصومین در همه امور، عده‌ای به عنوان اینکه ما عزادار امام حسین هستیم یک دسته‌ی بی حجاب راه می‌اندازند در خیابان و شاید زنجیر هم بزنند، بعد بگوئیم اینها عزادار امام حسین هستند؟ چطور عزادار امام حسین هستند؟ اینها دارند ترویج منکر می‌کنند. امام حسین که آمد کربلا شهید شد، فرمود إنی أرید عن آمر بالمعروف و عنها عن المنکر، این را می‌توانیم بگوئیم عزادار امام حسین است؟ البته باب الحسین باب نجاة الامة است، یعنی آن کسی که تا حالا مست دنیا و شیطان و هوا و هوس بوده، امروز کنار می‌گذارد به برکت امام حسین قدمش روی چشم و امروز می‌شود اهل این خیمه، اما کسی که می‌خواهد زیر این خیمه ترویج منکر کند، این اصلاً عزادار نیست و خودش را فریب می‌دهد. باید مراقب انحرافات و آسیب‌ها و بدعت‌ها بود و این مراقبت‌ها را کرد، البته حرف خیلی زیاد است.

پس خواستم عرض کنم آنهایی که عزادار امام حسین هستند مودّت فی القربی دارند، این روایت هم عرض کنم و عرایضم را خاتمه بدهم؛ در کامل الزیارات آمده، إن الله إذا أراد بعبدٍ خیرا غضف فی قلبه حبّ الحسین علیه السلام و حبّ زیارته، این هم یکی از فروعات این آیه‌ی سیجعل لهم الرحمن ودّا است، اینجا خدا بر اساس این روایتی که در کامل الزیارات آمده، روایاتی که مطابق با قرآن هست دیگر کسی سؤال نکند که سندش کجاست؟ این روایت مطابق با همین آیه است، امام صادق علیه السلام می‌فرماید خدا وقتی اراده می‌کند یک عبد را بالا بیاورد، اراده می‌کند یک مقامی به او بدهد، چون خدا که خیر مطلق است، مگر می‌شود خیر بنده را نخواهد، فلاسفه و عرفا می‌گویند او خیر محض است، او وجود محض است، همینطور هم هست، اما این خیر یک خیر محسوس است، وقتی که می‌خواهد او را جزء اولیای خودش قرار بدهد، وقتی می‌خواهد از مردم معمولی یک درجات بالاتری بدهد غضف فی قلبه حب الحسین علیه السلام، حب حسین را میخکوب می‌کند در قلب او، حالا غضف به معنای پرتاب کردن با سرعت است، یعنی نتیجه‌اش وُد است، مودّت امام حسین را در قلب او قرار می‌دهد، نه فقط مودت امام حسین را بلکه مودّت زیارت امام حسین را.

امیدوارم خدای تبارک و تعالی به برکت این ماه محرم به حرمت این ماه محرم به صاحب این ماه محرم که ابا عبدالله الحسین علیه السلام است، در همه ما و اولاد ما و نسل ما، حب امام حسین و اولادش را هر چه بیشتر قرار بدهد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ارسال نظرات