رژیم غاصب صهیونیست در آستانه مرگ همیشگی
سفر نخست وزیر جنایتکار رژیم صهیونسیتی به آمریکا و سخنان او در جمع اعضای کنگره و دیدار او با برخی از مقامات این کشور، زبونی و درماندگی رژیم غاصب اسرائیل را عیانتر از همیشه نمایان ساخت، این سفر را میتوان با تمامی سفرهای این رژیم به کشورهای مختلف متفاوت ارزیابی کرد هرچند سفرهای قبلی این جنایکاران همیشه برای کسب اعتبار و زمینهسازی برای جنایات بیشتر بوده اما سفر اخیر نتانیاهو ذلیلانه و نمایش فردی زبون بود که دیگر اشکهایش، اشک تمساح و از روی ریا و فریبکاری نبود، اشکهای واقعی و التماسهایی برای بقای آخرین لحظات عمر رژیمی بود که دیگر کسی حاضر به همراهی او نیست همانطور که جماعت اندکی که برای او سوت و کف کشیدند نیز واقعی نبود و تقلایی برای سرپا نگهداشتن جانیان غزه و رفح و فلسطین بود که امروز به پای اربابان خود افتاده تا چند صباحی را بتواند دوام بیاورد.
نمایش دروغین حمایت از جنایتکاران صهیونیست در آمریکا
تحلیل این سفر از آن جهت مورد توجه افکار عمومی جهان قرار گرفته که رژیم غاصب فلسطین دیگر نه میتواند ابراز غرور کند و نه میتواند نمایشی دروغین از ادعاهای پوچ خود و اتهامزنی به کشورهای مستقل و مقاوم در برابر گردنکشی رژیم جعلی و جلاد اسرائیل داشته باشد، بلکه اینبار برای بقا و زنده بودنش تلاش میکند؛ رژیمی پوشالی و سراسر ازهم پاشیده که حتی اربابان او نیز دیگر حاضر به یاری او نیستند، جنایتپیشگانی که نه تنها در میان افکار عمومی منفور بلکه در محاکم بینالمللی محکوم و در میان حلقههای حامیانش مزدوری ضعیف و ناتوان لقب گرفته است که دیگر حاضر نیستند بر سر آن قمار کنند.
امروز رژیم صهیونسیتی بر لبه پرتگاهی قرار گرفته که راه فرار و خلاصی از او گرفته شده و مجبور به سقوطی است که هرگز به ذهنش خطور نمیکرد اما اینک آواره و آویزان این و آن شده است تا از این سقوط چارهای برایش بیاندیشند و راهی برایش بجویند؛ این حال و روز رژیمی است که حامیانش او را وبال خود میبینند و در تغییرات منطقهای و محاسبات بینالمللی از او عبور کردهاند و چارهای جز این برایشان نمانده است؛ قصاب این روزهای رژیم متلاشی صهیونیست به درستی اعتراف کرد که "اگر اسرائیل سقوط کند، آمریکا کشور بعدی خواهد بود" و این سخن همان به انتهای خط رسیدن زندگی نکتببار رژیمی است که اینگونه فریادها و ضجههای آخر خود را برای بقا ابراز میکند.
مردم جهان در مقابل جنایات رژیم غاصب فلسطین
بیتردید روند سریع جریانات منطقهای به سمت و سویی میرود که نتیجه معلوم و روشن آن، اضمحلال و نابودی فضاحتبار رژیم غاصب فلسطین خواهد بود، امری که واقعپذیری آنرا از هم اکنون میتوان دید و صدای خرد شدن استخوانهای تفکر صهیونیزم را شنید؛ به هر حال امروز تمام فاکتورهای بقا و حیات این رژیم منحوس، منفی و به ضرر آنهاست و جهان فردا، جهانی عاری از این مجموعهی رانده شده میباشد که امروز مغضوب ملتها و بلکه دولتها گشته است، ملتهایی که صبرشان در برابر جنایات ضد بشری و نسلکشی این رژیم به پایان رسیده و دولتهایی که دیگر حاضر به هزینه دادن برای رژیمی که در میان مردمان جهان خوار و ذلیل و در نهایت ضعف و استیصال قرار گرفته، نیستند؛ به سخنی دیگر وجدانهای مردم دنیا بیدار و میخواهد در برابر ستمها و وحشیگرهای بیحد و اندازه حاکمان و جنایتکاران صهیونیستها ایستادگی و بر این غدهی سرطانی پایانی همیشگی بخشد، ملل جهان تصمیم گرفته است که از کمند تزویر و تظاهر شریکان جرم جنایتکاران صهیونیستها خود را برهاند و برای یکبار هم که شده جریان اختاپوسی و خطرناک این رژیم را با نگاه با حقایق و وقایع بنگرد و در سمتی بایستاد که امروز مورد شماتت قرار نگیرد و در تاریخ متهم به همراهی با بزرگترین جانیان تاریخ نشود.
مصلحت دولتهای عربی در حمایت از فلسطین است
دولتهای عربی و اسلامی اگر تاکنون مصالح خود را در سکوت و گاهی همراهی با رژیم غاصب فلسطین میدانستند، باید بدانند امروز تنها بک مصلحت برای آنها باقی مانده و آن پیوستن به جریان مقاومت که امروز بُعد فکری و و منطق رفتاری آن در اذهان جهانیان به عنوان تنها راه عقلایی در برابر کشتار دهها هزار نفری مسلمانان فلسطین توسط جنایتکاران صهیونیست رقم خورده و مورد قبول واقع شده است؛ حکام عرب که شاید با محاسبات سطحی راه بیتفاوتی را پیش گرفته و بیانگیزگی در مقابل این جمایتت را در میان مردم خود ترویج مینمودند نیز باید به این درک رسیده باشند که نه ادعای عربیت و نه ادعای اسلامیت آنها دیگر رنگی ندارد چرا که ملل بیگانه به لحاظ جغرافیا و فرهنگ و مذهب، امروز پای کار فلسطین آمده و در این اقدام از حکام عرب جلوتر میباشند، در حقیقت کسانی که در محکمهی وجدانهای بیدار ملتها باید پاسخگو و البته شرمنده باشند، افرادی هستند که برادری! خود را در ریخته شدن خون برادران و خواهران و پیرمردان و کودکان ندیدند و در تصوری وهمانگیز در پی توسعه و پیشرفت کشورشان میباشند، سوء استفادهئی که به زیان آنها تمام خواهد شد.
انفعال رژیم صهیونسیتی در برابر اذهان عمومی جهان
عجز و ناتوانی رژیم غاصب صهیونیست در مشکلات داخلی و خارجی امروز به درجهای از ضعف و ناتوانی رسیده که رهایی از آنها نه ممکن خواهد بود و نه اختیاری برای نجات از وضعیت موجودشان وجود دارد، رژیم صهیونسیتی امروز در مقام انفعال و در برابر جبههی وسیع مقاومت مجبور به انتخار و افعال جنونآمیز گشته که اگر راهی برایشان بود تسلیم دربرابر خواستهای محور مقتدر مقاومت که جانانه در میدان مقاومت و مجاهدت ایستاده را بر ایستادگی ترجیح و انتخاب میکرد و به باور پوچ شکستناپذیری خود پایان میداد.
جنون و هزیانگویی نخستوزیر رژیم غاصب
جنون رژیم صهیونسیتی را میتوان از هزیانگویی آنان در موضوعات مختلف دیگر نیز متوجه شد، اتهامزنی نسبت به ترور! ترامپ توسط ایران، احمق خواندن کسانی که برای او نه سوتی و کفی زدند و نه همچون گذشته برای نخستوزیر منحوس رژیم غاصب فرش قرمزی پهن کردند بلکه فریادهای اعتراضات نسبت به سفرهایش در هر کشوری که میرود در مقابل او مشاهده میشود و پیام جهانی صهیونیستها را از همیشه ناامیدتر و تنهاتر نموده است. حقیقت آن است که فریاد برآمده از فطرت بشر در مقابل مظلومیت شهروندان فلسطینی چنان دلها و ذهنهای بشریت را از این رژیم، منفور ساخته که در هر گوشه و کناری و در هر جمع و مجمعی صدای ستیز با اعمال جنایتکارانه و جانیان صهیونیست به گوش میرسد و دوری نخواهد انجامید که خونخواهان شهدای مظلوم فلسطین بویژه شهدای غزه و رفح، امری جهانی خواهد شد.
کمپینهای جهانی مقابله با رژیم صهیونسیتی
امروز دنیا به این باور رسیده است که تنها مسیر مقابله با جنایات ضد بشری رژیم قاتل صهیونیست ستیز در مجامع حقوقی جهان و میدانهای مبارزه است، واقعیتی که تا سال گذشته بیان آن برای جهانیان سخت بود اما امروز در برابر نخستوزیر رژیم جعلی اسرائیل پرچم رژیم اسرائیل و پرچم آمریکا به عنوان اصلیترین و شریک جرم صهیونیستها به آتش کشیده میشود و کمپینهای مبارزه با این رژیم رو به افزایش است و جبههای جهانی را تشکیل داده است.
افزایش امیدها برای نابودی سریع رژیم جناینکار صهیونیست
امروز امیدها به وعدههای الهی و اطمینانبخشی امامین انقلاب بر نابودی رژیم مغرور و متکبر صهیونیست، بیش از گذشته فزونی یافته و عقیدهی بر سنت غیرقابلتغییر الهی مبنی بر انتقام از ظالمین به یک باور عمومی تبدیل و مقطعی جدید در منطقه در حال رقم خوردن است و آن محو رژیم نحس و نجس صهیونیستها است، تصمیم و خواستهای که ملتهای شجاع منطقه و کشورهای محور مقاومت در تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
حسین بنیادی