۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۹
کد خبر: ۷۷۰۳۹۵

چرا ترکیه به دنبال ضربه زدن به سوریه و رفتن بشار اسد بود؟

چرا ترکیه به دنبال ضربه زدن به سوریه و رفتن بشار اسد بود؟
از جنگ سرد تا بحران‌های منطقه‌ای اخیر، روابط سوریه و ترکیه همیشه آمیخته با تنش و بحران بوده است. درحالی‌که ترکیه با برخی پروژه‌ها و هم‌پیمانی با اسرائیل بر سوریه فشار وارد کرد، دمشق نیز با حمایت از گروه‌های مخالف ترکیه به این تهدیدها پاسخ داد.

روابط ترکیه و سوریه به‌عنوان دو کشور همسایه با پیوندهای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی در طول چند دهه اخیر همواره ترکیبی از تعامل و تقابل بوده است. این روابط در بستر تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی و تحت تأثیر سیاست‌های داخلی هر دو کشور شکل گرفته است. در دوران جنگ سرد، ترکیه به‌عنوان عضوی از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به اردوگاه غرب پیوست، درحالی‌که سوریه در جبهه اتحاد شوروی قرار داشت. این تضاد ایدئولوژیک به‌زودی به عرصه‌های دیگر نیز کشیده شد و موضوعاتی نظیر حمایت سوریه از حزب کارگران کردستان، اختلافات مرزی بر سر منطقه تیپ اسکندرون، بحران آب دجله و فرات، و روابط ترکیه با اسرائیل، بر پیچیدگی این مناسبات افزود.

در دهه‌های اخیر، با تغییرات در ساختار قدرت ترکیه و به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان، تلاش‌هایی برای کاهش تنش و گسترش روابط اقتصادی و سیاسی صورت گرفت. امضای توافق‌نامه‌های اقتصادی، لغو ویزا و تشکیل شورای همکاری استراتژیک، نقطه عطفی در این مسیر بود. بااین‌حال، اختلافات ژرف تاریخی و استراتژیک، نظیر تضاد در سیاست‌های منطقه‌ای، نزدیکی ترکیه به اسرائیل و چالش‌های ناشی از بحران‌های منطقه‌ای مانند جنگ داخلی سوریه، مانع از ایجاد یک رابطه پایدار و دوستانه شده است. ترکیه و سوریه در مقاطع مختلف به‌رغم تلاش برای نزدیکی، همواره در سایه تضادهای ژئوپلیتیکی خود باقی مانده‌اند و این رابطه، همچنان یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین روابط در خاورمیانه است.

بر این اساس در ادامه به­مثابه یک مصداق تاریخی به بررسی این مسئله که چرا ترکیه خواستار ضربه زدن به بشار اسد و رفتن آن بود می­پردازیم:

از آغاز دهه ۱۹۸۰م همه چیز میان ترکیه و سوریه فاصله انداخت ترکیه عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است و سوریه هم پیمان اتحاد شوروی است. ترکیه با حزب کارگران کردستان می­جنگد که سوریه از آن حمایت می­کند. ترکیه با یونان دشمنی می کند که سوریه حامی آن است. سپس مشکل آب دجله و فرات بر اینها افزوده شد. بنابراین بعد از رسیدن اسلام گرایان ترکیه به قدرت روابط این دو کشور به مرز جنگ رسید .روابط سوریه و ترکیه در هیچ دوره­ای از تاریخ جدید این دو کشور دوستانه نبود. شمال (ترکیه) منشأ بيشتر خطراتی بود که سوریه را در طول بسیاری از دوره های تاریخی تهدید میکرد و در مقابل، جنوب (سوریه) مبدأ پیروزی­ها و تهاجم های عربی و اسلامی به سمت آناتولی و آسیای صغیر بود. همه یا بیشتر واژگان روابط این دو کشور شامل مضامین نزاع و تنش است؛ مانند امنیت مرزها تیپ اسکندرون آب رودهای بین المللی مجاری، صلح پروژه گاپ    (Gap)حزب کارگران کردستان، سیاست اعراب، روابط با اسرائیل و ایران، مسئله عراق و غیره درباره این موضوعات اختلاف وجود دارد چون عامل بروز بحران­ها میان دو کشور هستند. از این رو آن­ها را به شکلی جذب می­کنند که تأثیری منفی بر احتمالات دیدار و گفت و گو میگذارد.

بشار اسد در نوامبر ۲۰۰۴م یعنی یک سال بعد از تهاجم آمریکا و انگلیس به عراق از آنکارا دیدن کرد. او درک میکرد که به جانب کشوری عضو پیمان آتلانتیک شمالی و به دیدار نخست وزیر آن رجب طیب اردوغان اسلام­گرایی می­رود که به افکار اخوان المسلمین بسیار نزدیک است ولی ترکیه با پیشینه سنی بودن در پرتو اتحاد سازمان یافته سوریه با ایران شیعی در ایجاد توازن مؤثر بود. ملاقات­ها بین دو کشور ادامه داشت. بسیاری از قراردادهای اقتصادی صنعتی فرهنگی و نظامی و از جمله قرارداد تبادل آزاد در سال ۲۰۰۷م امضاء شد. نکته درخور توجه این که چند ماه بعد از شروع جنبش در سوریه هنوز تبادل هیئت­های اقتصادی میان دو کشور برقرار بود.

عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه در طول دیدارش با هیئتی از رؤسای اتاق­های صنعت و تجارت سوریه و گروهی از تجار سوری بر ضرورت پیشبرد گام­های همکاری میان دو کشور تا سطح روابط سیاسی مشخص تأکید کرد. او همچنین بر اهمیت نقشی تمرکز کرد که تجار دو کشور به منظور افزایش حجم تبادلات تجاری و دوبرابر کردن آن تا پنج میلیارد دلار در طول دو سال آینده ایفا می­کنند. رامی مخلوف تاجر از جانب سوریه این دیدار را از مهم­ترین دیدارهایی برشمرد که میان بخش خصوصی سوریه و ترکیه انجام شد و شاهد ملاقات­های فشرده­ای بود. رامی مخلوف این دیدار را چنین توصیف کرد اراده­ای مشترک برای برقراری همکاری حقیقی اقتصادی وجود دارد که به منافع دو کشور خدمت می­کند. در آن زمان در سوریه انتظار می رفت که وزیر امور تجارت خارجی دولت ترکیه در رأس یک هیئت بزرگ اقتصادی مشتمل بر صد تاجر از این کشور دیدار کند. در آن دوره روابط تجاری میان دو کشور از هشتصد و بیست میلیون دلار در سال ۲۰۰۳م به بیش از دو میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰م رسید. قراردادهای همکاری در زمینه ی مبارزه با تروریسم، بانک­ها، مسکن، نیرو و محیط زیست امضاء شد.

به نقل از خبرگزاری سانا در تاریخ 15/11/2009م می­خوانیم که عبدالله دردری، معاون نخست وزیر در امور اقتصادی سوریه با جودت پلماز وزیر دولت ترکیه روابط همکاری استراتژیک را در آنکارا بررسی و بر این موارد تأکید کرد: اهمیت نظام مندی سیاست­های اقتصادی میان دو کشور به ویژه در زمینه سیاست مالی و مالیاتی رشد منطقه­ای پیشرفت در شهرهای سوریه و ترکیه و اهمیت توسعه در دو طرف مرزها او به ضرورت تشکیل یک کارگروه فکری یکپارچه برای آینده به منظور پشتیبانی از روند شورای همکاری استراتژیک سوریه و ترکیه اشاره کرد. سرانجام علاوه بر لغو ویزا تشکیل شورای همکاری استراتژیک و اجرایی کردن قرارداد تجارت آزاد میان دو کشور در سال ۲۰۰۷م نقطه عطف مهمی را در روند روابط سوریه و ترکیه ایجاد کرده بود. دکتر جودت یلماز اعلام کرد که قرارداد تجارت آزاد میان سوریه و ترکیه به پیشرفت حجم تبادلات تجاری میان این دو کشور تا یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار در سال ۲۰۰۸م منتهی شد. طرفین تمایل داشتند آن را از طریق تقویت تبادلات تجاری و سرمایه گذاری مشترک در طول سال­های آینده تا پنج میلیارد دلار افزایش دهند که منافع دو کشور را به طور مثبت بازتاب می­دهد.

از نظر اقتصادی ترکیه به فشارهای آمریکا و فرانسه مبنی بر کنار زدن نظام سوریه بعد از ترور نخست وزیر لبنان رفیق حریری پاسخ نداد در آن زمان صداها و فریادهایی به منظور برانگیختن کشورهای سنی علیه نظام سوریه و نماینده محور مقاومت به ویژه حزب­الله و ایران جهان را فرا گرفت. ترکیه می پنداشت بر استراتژی احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه­اش تکیه دارد که بر به حداقل رساندن مشکلات با کشورهای همسایه دلالت می­کرد از این رو نقش محوری را در از سرگیری جلسات مذاکره غیر مستقیم میان سوریه و اسرائیل در ابتدای مه ۲۰۰۸م در آنکارا ایفا کرد. پس از چهار دیدار، میانجیگری ترکیه شکست خورد. اول به دلیل استعفای ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل که در عمل چیزی را به سوریه ارائه نکرد و دوم به دلیل جنگی که اسرائیل در اواخر سال ۲۰۰۸م و ابتدای سال ۲۰۰۹م در غزه به راه انداخت. احساس کلی سوریه این بود که مذاکرات نتیجه­ای نخواهد داد چون ایهود اولمرت قادر نبود به هر چیزی متعهد شود تا در انتخابات پذیرفته شود. همچنین ترک‌ها چندان در مذاکرات دخالت نکردند و تنها به نقش «حامل» بسنده کردند. شاید در آن زمان بشار اسد بنابر بیشتر دلایل ذکرشده و جز این‌ها ترجیح داد ترکیه میانجی باشد نه آمریکا. فشار زیادی برای شریک کردن آنکارا وارد شد که از تاریخ مذاکرات و ماهیت آن بی‌اطلاع بود.

 طبق آنچه یکی از شرکت‌کنندگان برای ما گفت، شاید بشار اسد خواستار یک میانجی ترک و سنی بود تا مبادا هیئت سوریه مستقیماً با اسرائیلی‌ها وارد مذاکره شود. روابط میان ترکیه و اسرائیل که به امضای قرارداد همکاری استراتژیک در سال ۱۹۹۶م انجامید، با سایه‌ی تردیدها و نگرانی‌های سوریه روبه‌رو شد. بشار اسد باور داشت که شریک کردن آنکارا در بازی نقش میانجی، مجاری جریان‌ها را تغییر خواهد داد. گفتنی است که سوریه از زمان امضای پیمان اسلو میان فلسطین و اسرائیل در سال ۱۹۹۳م در برابر آن پیمان مقاومت کرد و در تمام رسانه‌های خود در مقابل توافقنامه‌ی کمپ‌دیوید میان مصر و اسرائیل قد برافراشت.

اگرچه انتقادات بعد از کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱م و بعد از بازگشت اتحادیه‌ی عرب به قاهره کاهش یافت. بنابراین سوریه بعد از امضای قرارداد وادی عربه بین اسرائیل و اردن نگرانی دیگری را در مرزهای جنوبی‌اش احساس کرد. همه‌چیز خبر از جنگ می‌داد. روابط ترکیه و اسرائیل عامل نگرانی دائمی سوریه و موضع نظارت بی‌وقفه‌اش بود. معروف است که ترکیه اسرائیل را در ۲۸ مارس ۱۹۴۹م به رسمیت شناخت. شروع روابط کنونی میان دو کشور را می‌توان بعد از نکبت فلسطین در سال ۱۹۴۸م بررسی کرد. در سال ۱۹۵۸م «پیمان حاشیه‌ای» میان ترکیه، اسرائیل، ایران و اتیوپی منعقد شد. آمریکا جهت ایجاد توازن در خاورمیانه علیه تأثیر اعراب و شوروی، مشوق این پیمان بوده است.

ترکیه و اسرائیل بر گزینه‌ی مداخله‌ی مشترک در سوریه در سال‌های ۱۹۵۷م و ۱۹۵۸م کار کردند. به نظر می‌رسد هشدارهای شوروی در آن زمان دو کشور را دچار تردید کرد. همچنین آمریکا به دلیل فشارهای آنکارا بر جزیره‌ی قبرس پس از سال‌ها با ترکیه سازش نکرد. این امر در سال ۱۹۷۴م به حدی رسید که آمریکا به دلیل تجاوز نظامی ترکیه به این جزیره، تحریم‌هایی را بر آنکارا تحمیل کرد. این موضع آمریکا، استراتژیست‌های ترک را به جست‌وجو واداشت تا راهی را به‌منظور نزدیکی بیشتر با اسرائیل آن‌هم با هدف تأثیر بر لابی یهود در کنگره‌ی آمریکا بیابند. هدف کاهش فشارهایی بود که لابی ارمنی و یونانی در آمریکا علیه امضای هرگونه قرارداد نظامی یا اقتصادی میان آمریکا و ترکیه اعمال می‌کرد.

نزدیکی ترکیه به اسرائیل که سطح آن با رسیدن اسلام‌گرایان به حکومت افزایش یافت، ناسازگاری ترکیه با همسایگان عرب، به‌ویژه عراق و سوریه را در پی داشت. ترکیه با پروژه‌های آبی خود بر دو رود دجله و فرات از جمله پروژه‌ی آناتولی جنوب شرقی، دو کشور عراق و سوریه را تحریک کرد. سوریه برای پشتیبانی از حزب کارگران کردستان و در رأس آن عبدالله اوجالان، رهبر این حزب، واکنش نشان داد. غافلگیری سوریه زمانی بود که ترکیه و اسرائیل در چارچوب همکاری‌شان با امضای قرارداد همکاری نظامی و فناوری در ۲۳ فوریه ۱۹۹۶م و سپس قرارداد تبادل آزاد در ۲۳ دسامبر همان سال، گام مهمی را برداشتند.

پورچر تیلور در مجله‌ی دیفنس‌نیوز آمریکا تأکید می‌کند که همکاری میان دو کشور مشارکتی را در سطح عالی علیه سوریه، ایران و عراق شکل داد که برای حمایت مشترک صورت گرفت. در مقابل، سوریه تا مرز امضای قرارداد دفاعی مشترک با یونان پیش رفت که اجازه می‌دهد فضای هوایی سوریه را برای نمونه جهت بمباران ترکیه در وضعیت جنگ به کار برد.

هر کس کتاب عمق راهبردی احمد داود اوغلو را بخواند، می‌فهمد که ترکیه نیز نگران مقاصد اسرائیل بود، حتی وقتی با او همکاری می‌کند. احمد داود اوغلو می‌گوید: «گفتنی است اسرائیل که به واسطه‌ی هم‌پیمانی با ترکیه ارتباط داشت، علاوه بر اقدام به عملیات تبادل سلاح با بخش جنوبی قبرس یونان، سعی کرد درب‌های روابطش با سوریه را در سایه‌ی روند صلح در خاورمیانه و نیز توجه به مشکل موجود میان ترکیه و سوریه یعنی مشکل آب، باز بگذارد. همچنین سیاست سکوت آگاهانه‌ی اسرائیل که در طول بحران عبدالله اوجالان بین ترکیه و سوریه دنبال شد، نتیجه‌ای برای مسیر حساس در تعادل‌های منطقه‌ای به شمار می‌رود.

منبع

راز پایداری سوریه به روایت اسناد، سامی کلیب، ترجمه فاطمه شاه­حسینی، با نظارت دکتر صفاءالدین تبرائیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1402.

ارسال نظرات