با نظریه ابتناء میتوان فلسفه منطق فهم دین را طراحی کرد

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از فارس، حجتالاسلام علیاکبر رشاد، صاحب نظریه ابتناء، در مراسم رونمایی از نظریه ابتناء که ظهر امروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، گفت: پرسشهای معرفتشناسی به طور عام و معرفت دینی به طور خاص، موضوع بسیار مهمی در جهان در طی دهههای اخیر است و در کشور ما هم مطرح شد. از دهه 20 و با مطرح شدن برخی نظریات مادیگرایانه از تفکر علم و معرفت که از ناحیه مارکسیستها مطرح میشد، کارهای بزرگی صورت گرفت که از جمله تألیف کتاب اصول فلسفه که مشتمل از بازهای از نظریات است و برخی از آنها هر چند اجزایش پیشینه دارد؛ اما برخی از آنها بیبدیل و بیسابقه است.
وی افزود: این چالشها و پرسشها، منشأ فلسفه ما شد و علامه طباطبایی به نقطه عطفی در تاریخ فلسفه اسلامی بدل شد. اما کما بیش رو به افول میرفت که با انقلاب و پیدایش پرسشهای جدیدتر، نشاط علمی در جامعه آغاز شد و امروز جامعهای در غرب و شرق در نشاط علمی و در مطالعات حوزه معرفت و حکمت به ما نمیرسد و برخی از رقبای علمی ما هم این موضوع را بیان کردهاند. این نشاط سرآغاز حکمت است و منشأ تحرکات علمی افزونتری خواهد شد. مباحث علوم انسانی هنوز در آغاز راه است و در سه دهه آینده، در این زمینه پرنشاط خواهیم بود.
حجت الاسلام رشاد ادامه داد: این فضای علمی پرنشاط باعث شد تا در سال 78 برای نخستین بار روششناسی به ذهنم خطور کند و آن را در مجلسی در مشهد عنوان کردم که مبدأ تحولات شد و طی حدود 11 سال که از آن زمان گذشته، دغدغه اصلی من همین مسئله بود و بیشتر از اینکه به مطالعه بپردازم، بیشتر تأمل کردم.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اکنون این نظریه اگر مقبول طبع اهل فن قرار گیرد، شکل گرفته و به مثابه یک سرآغاز است و وقتی نظریه پدید میآید، تازه اول راه است. در ذهن بنده، این به نام یک نظریه است؛ اما در فضای ذهنی من به تعبیر جدید آن، یک نوع گفتمان معرفتی و یک دستگاه جدید را پدید آورد؛ چرا که نظر ابتناء از سویی تحلیلی از معرفتهای محقق ارایه می دهد.
وی ادامه داد: به صورت حدسی توضیح دادم که معرفت مسلمانان صدر اسلام، یک فرآیندی داشته و حتی تکون ساده دینی در بین مسلمین صدر اسلام را با دستگاه پیشنهادی ما میشود، تحلیل کرد.
عضو شورای انفلاب فرهنگی افزود: این نظریه یکی از نظریههایی است که در متن دانش معرفت دینی جای خودش را پیدا میکند و در ضمن تأملات، به برخی گروه، رشته، دانش و معرفتهایی نزدیک شدم که به نحوی از حواشی همین نظریه مطرح میشود، یکی از آنها فلسفه معرفت دینی است که یکی از مسایل تکون و تحول معرفت دینی و در پی حل این مسأله است.
حجت الاسلام رشاد ادامه داد: این نظریه میتواند برای منطق فهم دین همتای واقعگرایی اساس شود. یعنی فرض کنیم که روششناسی برای فهم دین نیست، ما از این نظریه میتوانیم دستگاه فهم دین طراحی کنیم.
وی تأکید کرد: در طی این 11 سال کارهایی در حاشیه این تأملات و مطالعات انجام شد، حتی بیش از 30 پایاننامه دکترا پیرامون این نظریه دفاع شده است. فضلای جوانی هستند که ذهن علمیشان با همین فضای فکری و معرفتی با ادبیاتی که مقداری نامأنوس است، تربیت شدهاند.
حجت الاسلام رشاد در توضیح نظریهاش گفت: الان بر همین اساس در متن مقاله نظریه و مقدمه کتاب منطق فهم دین، اشاره کردم که نظریه مجموعه فرآیند عطف و توجه به این با رویکرد فهم دینی را در نظر دارد. در نتیجه، هم ما با توجه به این نظریه چیزی به نام فلسفه منطق فهم دین را طراحی میکنیم و هم منطقی و روشی به نام فهم دین ارایه میشود و هم این نظریه مبنای اساسی است برای چیزی که از آن به عنوان فلسفه فهم دین یاد میکنیم.
وی ادامه داد: در مجموع هم در فلسفه فهم دین، نگاه پیشینه به دین و هم در تأسیس فهم دین، نگاه به دین و درباره دین اندیشیدن و روش فهم دین و دستگاه فهم دین بخواهیم تأمل کنیم، این نظریه وجود دارد.
حجت الاسلام رشاد گفت: نظریهای میتواند کارآمد باشد که مقبول طبع و نظر ارباب معرفت در حوزه خاص آن قرار گیرد. زمانی خودش را نشان میدهد که در محیط قوم و قبیلهای که متصدی مقوله فهم دین و معرفت دینی هستند، یعنی حوزویان مورد پذیرش قرار بگیرد. و این در حالی است که اصحاب حوزه راحت حرف نو را نمیپذیرند.
وی افزود: حوزویان گاهی نگران تحریف در دین هستند و گاه به خاطر وسواسی که نسبت به مسایل علمی دارند، حرفهای نو را به راحتی نمیپذیرند. علاوه بر آنها برخی مسایل فرهنگی هم در حوزه وجود دارد. از جمله که ما طلبهها چندان مورد توجه نمیتوانیم قرار بگیریم.
حجت الاسلام رشاد در پایان سخنان خود با بیان اینکه در حال حاضر بر اساس ذهنیتهای موجود در حوزه روی اصول کار میکنم، گفت: ما دو فضای علمی داریم، یکی فضای علمی روشنفکری است. در دانشگاه این عرایض من خیلی مورد توجه قرار میگیرد که البته یک فضای غیر رسمی در حوزه معرفت دینی است. فضای دیگر فضای حوزه است که چندان این حرفها مورد توجه قرار نمیگیرد و زمانی مورد توجه است که وارد ادبیات دقیق و ریشهدار و اصیل حوزه شود. تا زمانی که این مباحث وارد ادبیات علمی حوزه نشود، نظریههایی مانند ابتناء منشاء اثر نخواهد شد. /901/د 103/ن.