بصیرت؛ ستون خیمهی انقلابیگری در سیره امامین انقلاب
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در منظومهی فکری امامین انقلاب، «انقلابیگری» نه یک شعار مقطعی و احساسی بلکه یک هویت ریشهدار، عقلانی و مبتنی بر ایمان است؛ هویتی که ضامن تداوم حرکت انقلاب اسلامی و حفظ آن از انحراف و فرسایش در گذر زمان به شمار میآید. در این میان، مؤلفههایی چون تقوا، شجاعت، صراحت و بهویژه «بصیرت» جایگاهی محوری دارند؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی صریحاً میفرمایند: «ملاک انقلابی بودن، تقوا، شجاعت، بصیرت، صراحت است. ۱۳۹۵/۳/۶»
این بیان کوتاه اما ژرف، نقشهی راهی روشن برای همهی کسانی است که خود را در امتداد راه امامین انقلاب میدانند. انقلابی بودن در این نگاه پیش از آنکه به ظاهر و ادعا وابسته باشد به مجموعهای از فضایل اخلاقی و معرفتی گره خورده است؛ فضایل و خصوصیاتی که انسان را در میدانهای پیچیدهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ثابتقدم و راهشناس نگه میدارد.
در میان این شاخصها «بصیرت» جایگاهی ممتاز دارد؛ چرا که تقوا، شجاعت و صراحت نیز بدون بصیرت، ممکن است به بیراهه کشیده شوند. بصیرت، چراغی است که مسیر را روشن میکند و مانع میشود انسان در گردنههای فتنه و ابهام، اسیر ظواهر فریبنده یا تحلیلهای سطحی گردد.
بصیرت در نگاه رهبر معظم انقلاب؛ قدرت تحلیل و شناخت واقعیتها
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و در مقاطع گوناگون بر ضرورت بصیرت تأکید کردهاند و آن را بهعنوان یک وظیفهی همگانی، بهویژه برای نیروهای مؤمن و انقلابی، مطرح ساختهاند. ایشان در بیانی عمیق و راهبردی میفرمایند: «در خودتان بصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتوانید از واقعیتهای جامعه یک جمعبندی ذهنی برای خودتان بهوجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهمّ است. هر ضربهای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳»
در این بیان بصیرت مساوی با «قدرت تحلیل» معرفی میشود؛ تحلیلی که برخاسته از مشاهدهی دقیق واقعیتهای جامعه و جمعبندی صحیح ذهنی از آنهاست. از این منظر، بصیرت صرفاً داشتن اطلاعات یا شنیدن اخبار نیست، بلکه توانایی فهم درست، مقایسه، ریشهیابی و در نهایت رسیدن به شناخت صحیح از جریانها، افراد و حوادث است.
رهبر معظم انقلاب با نگاهی تاریخی هشدار میدهند که بسیاری از شکستها و ضربههایی که امت اسلامی در طول تاریخ متحمل شده، نه از کمبود ایمان یا فداکاری بلکه از ضعف تحلیل و نداشتن بصیرت بوده است. این سخن، ما را به بازخوانی تجربههای تلخ تاریخ اسلام و حتی تاریخ معاصر ایران دعوت میکند؛ جایی که گاه خواص و عوام، بهدلیل غفلت از حقیقت پشت پردهی حوادث، در برابر جبههی حق ایستاده یا دستکم سکوت کردهاند.
بصیرت؛ شرط تشخیص منافع، راه و رهبر
بصیرت در منظومهی فکری رهبر معظم انقلاب تنها به فهم یک واقعهی خاص محدود نمیشود؛ بلکه شرط اساسی برای تشخیص منافع واقعی راه درست رسیدن به آن و حتی شناخت فرد اصلح برای بر دوش گرفتن مسئولیتهای بزرگ اجتماعی است. ایشان میفرمایند: «اگر ما بصیرت نداشته باشیم، اگر ما بینش درست، چشم باز، هوشیاری لازم نداشته باشیم، نه درست منافع حقیقیمان را تشخیص میدهیم، نه درست راه رسیدن به این منافع را تشخیص میدهیم، نه درست آدمی را که باید این بار بزرگ را بر دوش بگیرد، میشناسیم. وقتی بصیرت نبود مثل انسانی است که چشم ندارد، راه را نمیبیند. ۱۳۹۸/۸/۸»
این تشبیه بسیار گویاست: جامعهی بیبصیرت، همانند انسانی نابیناست که در مسیری پرپیچوخم حرکت میکند؛ طبیعی است که چنین انسانی یا زمین میخورد یا به بیراهه میرود. در سطح اجتماعی نیز، فقدان بصیرت میتواند به انتخابهای نادرست، اعتمادهای نابجا، یا دشمنشناسی ناقص منجر شود.
در نگاه رهبر معظم انقلاب، بصیرت شرط لازم برای «انتخاب درست» است؛ چه در عرصهی سیاست و انتخابات، چه در عرصهی فرهنگی و اجتماعی، و چه در میدان نبرد نرم دشمن. جامعهی بصیر، جامعهای است که میتواند دوست را از دشمن، اولویت را از حاشیه، و اصل را از فرع تشخیص دهد.
پیوند بصیرت با تقوا و شجاعت در سیره امامین انقلاب
وقتی رهبر معظم انقلاب ملاک انقلابی بودن را «تقوا، شجاعت، بصیرت و صراحت» میدانند، در واقع از یک منظومهی بههمپیوسته سخن میگویند. تقوا، انسان را از لغزشهای اخلاقی و دلبستگیهای دنیاپرستانه حفظ میکند؛ شجاعت، او را به میدان عمل میکشاند؛ صراحت، زبان حقگویی را به او میبخشد؛ و بصیرت، مسیر درست را پیش پایش میگذارد.
در سیرهی امام خمینی(ره) این پیوند بهروشنی قابل مشاهده است. امام راحل با تقوای مثالزدنی، شجاعت در برابر طاغوت، صراحت در بیان مواضع، و بصیرتی عمیق نسبت به شرایط زمانه، توانست نهضتی را رهبری کند که معادلات قدرت در جهان را تغییر داد. شناخت درست امام(ره) از ماهیت رژیم پهلوی، وابستگی آن به استکبار، و ظرفیت عظیم مردم مؤمن ایران، جلوهای روشن از بصیرت الهی او بود.
همین سیره در رفتار و رهبری حضرت آیتالله خامنهای نیز ادامه یافته است. هدایت کشتی انقلاب در میان طوفانهای سهمگین چهار دههی اخیر ـ از جنگ تحمیلی گرفته تا فتنههای داخلی و فشارهای همهجانبهی خارجی ـ بدون بصیرتی عمیق و الهی ممکن نبود. رهبر معظم انقلاب بارها با تبیین دقیق صحنه و آشکار ساختن خطوط اصلی تقابل حق و باطل، جامعه را از افتادن در دامهای دشمن نجات دادهاند.
بصیرت و فتنهها؛ معیار حق و باطل در غبار زمانه
یکی از عرصههایی که اهمیت بصیرت بیش از هر زمان دیگر آشکار میشود، هنگام بروز فتنههاست؛ زمانی که مرزهای حق و باطل در غبار تبلیغات، شایعات و تحریفها کمرنگ میشود. در چنین شرایطی، صرف داشتن نیت خوب یا سابقهی انقلابی کافی نیست؛ بلکه آنچه راهگشاست، بصیرتی است که بتواند حقیقت را از پس پردهی پیچیدهی حوادث ببیند.
رهبر معظم انقلاب در سالهای مختلف بهویژه پس از فتنههای سیاسی و اجتماعی، همواره جامعه را به بصیرت فراخواندهاند. این تأکید نشان میدهد که دشمنان انقلاب، بیش از آنکه بر قدرت نظامی یا اقتصادی تکیه کنند، بر «جنگ شناختی» و تحریف ادراکها حساب باز کردهاند. در چنین میدانی، بصیرت همان سلاح برندهای است که میتواند نقشههای دشمن را خنثی کند.
نقش نخبگان و طلاب در گسترش بصیرت
برای جامعهای که میخواهد در مسیر انقلاب اسلامی باقی بماند، تولید و ترویج بصیرت یک ضرورت دائمی است. در این میان، نخبگان فکری، اساتید، طلاب حوزههای علمیه و فعالان فرهنگی، مسئولیتی دوچندان دارند. آنان نهتنها باید خود به قدرت تحلیل و شناخت عمیق دست یابند بلکه موظفاند این بینش را به بدنهی جامعه منتقل کنند.
رسانه های انقلابی نیز در همین چارچوب، رسالتی خطیر بر عهده دارند: بازخوانی مستمر اندیشه و سیرهی امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، تبیین شاخصهای انقلابیگری و کمک به ارتقای سطح تحلیل و آگاهی مخاطبان. بازنشر و تحلیل بیاناتی از قبیل: «ملاک انقلابی بودن، تقوا، شجاعت، بصیرت، صراحت است.» یا توصیهی مؤکد به ایجاد قدرت تحلیل در خود میتواند چراغ راهی برای نسل جوان و طلابی باشد که میخواهند در میدانهای آیندهی انقلاب نقشآفرینی کنند.
جمعبندی
انقلابیگری در نگاه امامین انقلاب یک مسیر مستمر و نیازمند خودسازی، زمانشناسی و دشمنشناسی است. در این مسیر، بصیرت نه یک فضیلت فرعی، بلکه ستون خیمهی حرکت انقلابی است؛ چرا که بدون آن، تقوا ممکن است به انزوا، شجاعت به تندروی، و صراحت به خطا در تشخیص حق بینجامد.
امروز که انقلاب اسلامی در گام دوم خود بهسوی تمدنسازی نوین اسلامی حرکت میکند، بیش از هر زمان دیگر به نسل بصیر، تحلیلگر و هوشیار نیاز دارد؛ نسلی که بتواند در پرتو هدایتهای امامین انقلاب، راه حق را در پیچیدهترین شرایط شناسایی کرده و با شجاعت و صراحت در آن گام بردارد.
بیتردید، تحقق این هدف بزرگ، در گرو عمل به همان توصیهی راهبردی است که سالها پیش از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شد: «در خودتان بصیرت ایجاد کنید.»