۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۶
کد خبر: ۴۳۱۲۶۷

استفاده از تجربه برجام در پسابرجام

عبارت زيبا و حكيمانه «مؤمن از يك سوراخ دو بار گزيده نمي‌شود»، يك گزاره راهبردي و جهت‌دهنده براي امروز ملت و دولت ما در فضاي «پسابرجام» است.
انرژی صلح آمیز هسته ای ایران

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، عبارت زيبا و حكيمانه «مؤمن از يك سوراخ دو بار گزيده نمي‌شود»، يك گزاره راهبردي و جهت‌دهنده براي امروز ملت و دولت ما در فضاي «پسابرجام» است. تجربه «برجام» براي ملت ايران از جهت ترسيم مسير حركت آينده و چگونه نگريستن به دولت ايالات متحده امريكا، تجربه‌اي بسيار ارزشمند است.

 

البته اين تجربه آسان به دست نيامده و ملت ايران هزينه‌اي سنگين بابت آن پرداخته است. براي دست يافتن به فهم و درك درستي از اين تجربه و چگونگي بهره بردن و استفاده كردن از آن در فضاي پسابرجام، نكاتي را بايد مورد توجه قرار داد:

 

1- حضرت امام خميني(ره)، نگاهي متفاوت از ديگر كشورها به امريكا داشتند و براساس همين نگاه متفاوت از امريكا به عنوان شيطان بزرگ ياد نموده، همه ملت ايران و تمامي آزاديخواهان جهان را به هوشيار بودن در برابر اين جرثومه فساد و منبع همه شرها عليه بشريت فرا خواند. اين نگاه حضرت امام را جريان روشنفكري غربگرا برنتابيد و براي برخي از ياران آن حضرت نيز قابل فهم و درك نبود. آقاي هاشمي‌رفسنجاني خود مي‌گويد در سال‌هاي پاياني عمر امام(ره)، براي ايشان نامه‌اي نوشتم و به صورت دست‌نويس دادم و در آن نامه پنج، شش مورد را مطرح كردم كه يكي از آن موارد موضوع مذاكره و رابطه با امريكا بود. ايشان مي‌گويد به امام گفتم مگر چه فرقي بين امريكا و ديگر كشورها وجود دارد؟ ما با ديگر كشورها مذاكره مي‌كنيم و رابطه داريم بر همين مبنا مي‌توانيم با امريكايي‌ها مذاكره و رابطه برقرار كنيم.

 

2- رهبر فرزانه و حكيم انقلاب اسلامي كه از همان آغاز زمامداري و برعهده گرفتن امر ولايت، با صراحت فرمودند راه ما راه امام خميني است و ما اين راه را با قوت ادامه خواهيم داد، در قبال دولت مستكبر امريكا، براساس همان نگاه و مواضع قاطع و انقلابي رهبر كبير انقلاب اسلامي عمل كردند. در طول سال‌هاي پس از رحلت امام عظيم‌الشأن، بارها از سوي گروه‌ها و برخي از شخصيت‌هاي سياسي موضوع مذاكره با امريكا مطرح شد، لكن مقام معظم رهبري بر مبناي يك شناخت عميق از دولت امريكا به عنوان «حقيقتاً شيطان بزرگ»، با هر نوع مذاكره با امريكا و به خاطر هر موضوعي مخالفت كردند. با پديد آمدن موضوع هسته‌اي از سال 1382 به بعد و شروع مذاكرات ايران با غرب و سپس گروه كشورهاي 1+5، برخي در داخل كشور با اشاره به نقش امريكا در معادلات بين‌المللي، خواهان مذاكره مستقيم بين ايران و امريكا شدند. لكن مقام معظم رهبري در اين خصوص هم مخالف بودند. در چنين فضايي بود كه معظم‌له فرمودند: «ملت ايران اهل مذاكره و گفت‌وگو است، اما نه با دولت امريكا.»

استدلال رهبر دورانديش انقلاب اسلامي براي نپذيرفتن مذاكره با امريكا، به خصوصيات و ويژگي‌هاي دولت اين كشور برمي‌گردد. «غيرقابل اعتماد بودن»، «دروغگو بودن»، «بدذات بودن»، «بدعهد بودن»، «عهدشكن و ناقض پيمان بودن» و «اهل فريب و خدعه بودن»، در كنار ديگر خصوصيات مانند ظالم و ستمگر بودن و زياده‌خواهي دولت ايالات متحده، مجموعه‌اي از خصلت‌هاي ذاتي و رفتاري اين دولت بود كه هر نوع مذاكره و بستن پيمان با دولت اين كشور را نفي مي‌كرد. از نظر مقام معظم رهبري، امريكا «شيطان اكبر» و «طاغوت اعظم» است. معظم‌له تصريح دارند كه امريكا همانند شيطان وعده مي‌دهد، لكن به وعده‌هايش عمل نمي‌كند.

 

3- با آغاز رقابت‌هاي انتخاباتي براي انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري، متأسفانه موضوع مذاكره با امريكا به صورت مستقيم، به عنوان راه‌حلي براي حل مشكلات اقتصادي كشور مورد توجه برخي از گروه‌هاي سياسي و يكي از كانديداها قرار گرفت. در شرايطي كه امريكا براساس يك نقشه از پيش طراحي شده از زمان ورود آقاي اوباما به كاخ سفيد به دنبال گشودن باب مذاكره با ايران با اهداف شيطاني بود، در ايران از ضرورت مذاكره با امريكا به عنوان «كدخدا» براي حل مشكلات اقتصادي و تأمين رفاه مردم سخن گفته شد. با پررنگ شدن اين نگاه در دوران رقابت‌هاي انتخاباتي و شكل‌گيري اين تصور كه مي‌توان با امريكا از طريق مذاكره مشكلات كشور را حل نمود، پس از استقرار دولت يازدهم، به اين دولت در چارچوب منافع ملي و مصالح كشور و براساس سياست «نرمش قهرمانانه» با رعايت يكسري خطوط قرمز، اجازه مذاكره داده شد.

 

4- مقام معظم رهبري در طول مذاكرات بر هوشيار بودن تيم مذاكره تأكيدات پي‌درپي داشته و ضمن اعلام حمايت از تيم مذاكره‌كننده، به صورت مستمر دغدغه‌هاي خويش را بيان مي‌نمودند. تمام دغدغه‌هاي معظم‌له در اين نكته خلاصه مي‌شد كه براساس هر نوع توافقي جمهوري اسلامي به تعهداتش عمل خواهد كرد، لكن طرف مقابل و خصوصاً امريكا به وعده‌هايش عمل نخواهد كرد و اين براي كشور و ملت، خسارت خواهد بود.

 

5- با حاصل شدن توافق و رسيدن دو طرف به «برجام» در داخل كشور شيفتگان مذاكره و رابطه با امريكا، بسيار ذوق‌زده شدند و كساني از آنان تصريح كردند كه بالاخره «تابوي مذاكره با امريكا» شكسته شد و برجام مي‌تواند الگوي خوبي براي حل و فصل ديگر اختلافات ميان ايران و امريكا باشد. اين افراد ذوق‌زده، حتي بازگشايي سفارت امريكا در تهران را هم ممكن دانسته، از برجام به عنوان يك نقطه عطف ياد كردند.

 

6- با توافق بر سر برجام، رهبر حكيم انقلاب اسلامي ضمن تأييد مشروط مصوبه شوراي عالي امنيت ملي در خصوص پذيرش برجام از سوي دولت جمهوري اسلامي، مذاكره با امريكا را منحصر به هسته‌اي دانسته با مذاكره بر سر هر موضوع ديگري به شدت مخالفت كردند. معظم‌له با اشاره به نقشه امريكايي‌ها براي نفوذ در ايران از طريق مذاكرات هسته‌اي و تعميم اين مذاكرات به ديگر موضوعات، هدف امريكايي‌ها از مذاكرات را عقب راندن گام به گام جمهوري اسلامي از مواضع انقلابي و اصولي‌اش دانست.

 

7- با شروع اجراي برجام، جمهوري اسلامي طبق برجام به تمامي تعهداتش عمل كرد؛ لكن مشخص شد كه طرف مقابل و مشخصاً امريكا به بهانه‌هاي مختلف از عمل كردن به تعهداتش طفره مي‌رود. اوباما با صراحت شرط برداشتن تحريم‌ها را عمل كردن ايران به «روح برجام» اعلام مي‌كند و مي‌گويد كه روح برجام يعني تغيير رفتار ايران در تمامي زمينه‌ها!

 

8- حال با اين «تجربه برجام» چگونه در داخل كشور، عده‌اي با ترسيم يك تصوير خيالي از دستاوردهاي برجام و بزرگ و ارزشمند دانستن اين دستاوردها كه بعضاً آن را از آزادسازي خرمشهر هم بزرگ‌تر مي‌دانند، به دنبال برجام‌هاي 2، 3، 4 و... هستند؟ ملت ايران نبايد اين تجربه دست آمده با هزينه سنگين را ناديده بگيرد./998/101/ب3

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات