دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران:
پدیدارشناسی در معنای عام و گسترده تجدید عهد تازهای با وجود و حقیقت است
خبرگزاری رسا ـ دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران گفت: پدیدارشناسی، نه لزوما در معنای خاص و محدود آن، بلکه در معنای عام و گسترده تجدید عهد تازهای با وجود و حقیقت است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی ضرورت مواجهه پدیدارشناسانه با فرهنگ و تمدن غرب از سلسله نشستهای اسلامیسازی، بعدازظهر امروز در سالن همایشهای دانشگاه مفید قم با سخنرانی بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران برگزار شد.
عبدالکریمی در این نشست گفت: هدف از ارائه مقاله «ضرورت مواجهه پدیدارشناسانه با فرهنگ و تمدن غرب»، برجسته کردن رویکرد پدیدارشناسانه در مواجهه با سنت تاریخی کشور ایران و غرب و چالشی خواندن شیوههای مواجهه غیرپدیدارشناسانه با تاریخ به صورت کلی است.
وی افزود: تفکر آینده بشری و نیز تقدیر تاریخی آینده ما ایرانیان به صورت کلی از رهگذر رویکرد پدیدارشناسانه و نه رویکردهای تئولوژیک و ایدئولوژیک عبور خواهد کرد.
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران با بیان اینکه پدیدارشناسی، در معنایی بسیار عام و کلی چالشی است با همه پیشداوریها و نظامسازیهای جزمی متافیزیکی، ایدئولوژیک و تئولوژیک، اظهار داشت: در همه رویکردها و نظامسازیهای جزمی، پدیدارها در پای مفروضات و موضعگیریهای جزمی پیشین قربانی شده و از این رو حقیقت میمیرد.
عبدالکریمی خاطرنشان کرد: پدیدارشناسی رویکردی است که تأکید بر این امر دارد که هدایت، مسیر پژوهش باید با پدیدار و موضوع مورد پژوهش باشد و تفکر محتوای خود را باید از مطالعه و نه از مفروضات یا مواضع جزمی پیشین متافیزیکی، سیاسی، ایدئولوژیک یا تئولوژیک پژوهشگر اخذ کند.
وی با اشاره به اینکه پدیدارشناسی بر وصف انکشافی پدیدارها تأکید دارد، یادآور شد: با غفلت از وصف انکشافی پدیدارها، تفکر و پژوهش مضمون و محتوای حقیقی خود را از کف میدهد، پدیدارشناسی خواهان است به این امر توجه دهد که تفکر و پژوهش نباید بکوشد بر پدیدار چیره شود و پژوهشگر باید بداند که یک چنین چیرگیای از اساس امکانپذیر نیست، از این رو نظریه نباید به منزله ابزاری برای چیرگی بر پدیدار تلقی شود، بلکه نظریه فقط چشماندازی است تا پدیدار خود را در آن آشکار سازد.
عشق و احترام به پدیدارها شرط تفکر است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه عشق و احترام به پدیدارها شرط تفکر است، گفت: ما باید از پدیدار بیاموزیم و افسار هدایت تفکرمان را به آن بسپاریم، بیآنکه بکوشیم به آن درس دهیم و میتوانیم از پدیدار پرسش کنیم، اما نمیتوانیم پاسخ را به دهانش بگذاریم، این ما هستیم که خود را با پدیدارها باید هماهنگ کنیم و نه پدیدارها با ما.
وی ابراز داشت: پدیدارشناسی، نه لزوما در معنای خاص و محدود آن، بلکه در معنای عام و گسترده تجدید عهد تازهای با وجود و حقیقت است، آینده حیات اجتماعی ما مسلمانان و ایرانیان و خروج ما از بحرانهای کنونیمان به رهبری و سرکردگی رویکردی از سنخ رویکرد پدیدارشناسانه با مسائل و پدیدارها، از جمله با فرهنگ و تمدن غرب خواهد بود و نه با سنتگرایان و اصحاب تئولوژی و نه با روشنفکران سکولار ما، که پدیدارها را در پای مفروضات تئولوژیک و ایدئولوژیک خویش قربانی میسازند.
عبدالکریمی با بیان اینکه باید توجه داشت سخن در این نیست که همه ما یا رهبران جریانات اجتماعی با جریان یا رویکردهای گوناگون پدیدارشناسی آشنایی پیدا کرده و به مطالعه پدیدارشناسی بپردازیم، افزود: بلکه همه سخن در این است که آنها باید رویکردهای پدیدارشناسانه را در نحوه تفکر خویش و در مواجهه با پدیدارها به کار بریم.
وی اظهار داشت: سنتگرایان ما، در معنای عام کلمه(اعم از روحانیان، اصحاب تفکر تئولوژیک و قدرت سیاسی ما) و هم نوگرایان ما(بخش عظیمی از روشنفکران، دانشگاهیان و جوانان) براساس رهیافتی غیرپدیدارشناسانه و با تحمیل مفروضات پیشین تئولوژیک و ایدئولوژیک و سیاسی خویش هم با سنت تاریخی خودمان و هم با تاریخ، فرهنگ و تمدن غرب مواجه میشوند.
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران در ادامه تصریح کرد: اما بخش دیگری از جامعه ما، که در اینجا با تعبیر بسیار کلی«نوگرایان» از آن تعبیر شده است، وجود دارد که هر چند به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک در مقابل سنتگرایان قرار گرفته، میکوشد به مقاومتی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در برابر آن بپردازد، لیکن از منطق مشترکی با آنان برخوردار بوده، آنان نیز با منطقی مشترک، لیکن در جهتی مخالف هم با غرب و هم با سنت تاریخی خویش برخورد میکنند.
وی خاطرنشان کرد: سنتگرایان به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با فرهنگ و تمدن غرب و تحمیل مفروضات پیشین تئولوژیک به پدیدار تاریخی فرهنگ و تمدن غرب و مواجهه با این تمدن براساس ارزشهای سیاسی و ایدئولوژیک خویش، از امکان ارتباط و برقراری دیالوگ با تمدن جدید غرب ناتوان هستند.
سنتگرایان به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت تاریخی از احیای آن ناتوانند
عبدالکریمی با بیان اینکه سنتگرایان ما به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت تاریخی خودمان از احیای سنت تاریخی خودمان نیز ناتوانند، افزود: از سوی دیگر، نوگرایان ما نیز به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت تاریخی خویش و تحمیل ارزشهای ایدئولوژیک خویش به سنت تاریخیمان از امکان فهم و برقراری دیالوگ با بخش عظیمی از تودههای وسیع جامعه که بر اساس جهانبینی و ارزشهای سنت تاریخی خود زیست میکنند، ناتوانند و هم به دلیل شیفتگی به عقلانیت مدرن قدرت فهم و تحلیل تمدن جدید غرب و مواجهه پدیدارشناسانه با آن را ندارند.
وی در پایان افزود: نتیجه این است که نه جریان سنتگرایی و نه نوگرایان ما نمیتوانند ما را در برونشد از بحرانهای نظری و عملی دوره کنونی یاری دهند و رهبری و برتری جامعه ایران به دست رهیافتهای پدیدارشناسانه در مواجهه با سنت تاریخی خودمان و با فرهنگ و تمدن جدید غرب خواهد بود./907/پ201/ی
ارسال نظرات