پیرو پیامبر امنیتش مختل نمی شود
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین نجف لک زایی در دومین نشست از سلسله نشستهای «فلسفه امنیت از منظر حکمت متعالیه» با ادامه بحث «دلالتهای امنیتی مشهد پنجم کتاب الشواهد الربوبیه ملاصدرای شیرازی»، گفت: با عنایت به بحث انسانشناسی صدرالمتألهین چهار دسته انسان میتوانیم تعریف کنیم که برای هر دسته امنیت، تعریفی خاص پیدا میکند.
وی ادامه داد: دسته نخست از انسانها، انسانی است که هیچ امکان معرفتی از خود جز حس ندارد و با حس خود با تهدید مواجه میشود، به نوعی پروانه صفت است به سمت خطر میرود و باز میگردد و دوباره به سمت خطر میرود، این گروه، تعریفی از امنیت ندارند و باید مورد محافظت قرار گیرند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: دسته دوم انسانهایی هستند که علاوه بر حس، از حافظه و قوه تخیل نیز برخوردارند، صدرالمتألهین آنها را به پرندگان تشبیه میکند، زمانی که خطر را لمس کنند با کمک تجربه سعی دارند خود را از خطر دور کنند.
وی عنوان کرد: دسته سوم انسانهایی هستند که از تمامی امکانات معرفتی حیوانات برخودارند، از حس، قوه خیال و قوه وهم برخوردار است. تهدید بالفعل را قبل از آن که به آن اصابت کند متوجه میشود ، او میتواند سطحی از امنیت را برای خود بوجود آورد.
حجت الاسلام والمسلمین لک زائی بیان کرد: دسته چهارم انسانهایی هستند که تهدیدات را قبل از آن که متوجه آنها شود، درک میکنند، چرا که از امکان معرفتی عقل استفاده میکنند؛ انسان عاقل انسانی است که تفکر راهبردی دارد و تهدیدات آتیه را پیشبینی و برنامهریزی میکند، متوجه خود خواهد بود و اگر سایر انسان ها از او بخواهند متوجه آنها نیز خواهد بود.
وی افزود: ملاصدرای شیرازی تأکید میکند که مهمترین تهدید، تهدیدات اخروی هستند، انسان عاقل کسی است که واجد روح شده است، کالبد مادی کنار میرود و روح باید مراقبت شود، البته تهدیدات دنیوی نیز از همین منظر مورد توجه قرار میگیرد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: انسان عاقل دو نوع است، انسانهایی که تنها به عقل معاش توجه دارند و به تهدیدات دنیوی توجه میکنند، دیگر انسانهایی که علاوه بر عقل معاش از عقل معاد برخوردارند و تهدیدات اخروی برای آنها اهمیت مییابد.
وی مطرح کرد: بحث ملاصدرا این است که عاقبت انسان، در گرو لطف الهی است، خداوند انبیاء را فرستاده است تا تهدیدات آینده انسان را پیشاپیش ببینند و از طریق وحی برای آن راهکار ارایه کنند. از این رو الگوی امنیتی مبتنی بر بحث ملاصدرا به سه اصل مبدأ، فرآیند و مقصد استوار است، در مبدأ، انسان ممکن است موحد باشد یا غیر موحد، در فرآیند نیز انسان موحد از هدایت برخودار است و انسان غیر موحد دچار شرک و ضلالت است. در مقصد، انسانی که در صراط مستقیم بود به لقاء الهی میرسد، انسان مشرک چون از مسیر مستقیم خارج شد، به شقاوت و ناامنی خواهد رسید.
حجت الاسلام والمسلمین لک زائی تصریح کرد: پیامبر(ص) به لحظ عقل عملی به حدی از قوت میرسد که دیگران را مجاب میکند که از او اطاعت کنند؛ در اثر این ارتقا وجود، نبی اکرم به معیت میرسد و خداوند او را با لشکریان خود تأیید و کمک میکند؛ نبی به درجهای از قوت نظری و عملی میرسد که میتواند همه عوالم را به خدمت گیرد و خدای متعال همه عوالم را در اختیار او قرار میدهد.
وی عنوان داشت: ملاصدرا بحث خود را این گونه تکمیل میکند که امنیت ما انسانها تحت تأثیر نفوس رهبران و کارگزاران ما است؛ بنابراین کسی که از نبی اطاعت کند، طاغوت نمیتواند امنیت او را برقرار کند؛ جوهر نبوت مجمع انوار نفس، عقل و حس است.
گفتنی است، در ابتدای این نشست رجبعلی اسفندیار «رئیس مرکز همکاری های علمی و بین الملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» خلاصهای از مباحث مطرح شده در جلسه اول را بیان کرد.
وی گفت: انسان به لحاظ درجه وجودی در نگاه ملاصدرا به چهار مرتبه وجودی تقسیم میشود. با توجه به این که انسان از چه درجه معرفتی برخودار باشد، به همان میزان از امنیت برخوردار خواهد بود. اجمالاً با عنایت به بحث ملاصدرا میتوان گفت انسان امن، انسانی است که بقای او مورد تهدید نباشد کما این که جامعه امن جامعهای است که بقای آن در تهدید نباشد./822/